• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زیارت حضرت معصومه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از نکات شایان دقت در مورد کریمه اهل بیت حضرت معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ این است که بعد از زیارت چهارده معصوم برای هیچ‌یک از انبیاء و اولیا، در حد زیارت حضرت معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ تحریض و ترغیب و تشویق نشده است. در روایات معتبر از سه معصوم ـ علیهم السّلام ـ برای زیارت آن حضرت ترغیب و تشویق رسیده است. جالب‌تر این‌که برخی از این روایات پیش از ولادت آن حضرت وارد شده است.



زیارت به دیدار، تمایل و اماکن متبرکه می‌باشد.


واژه‌ معروف و محبوب «زیارت» با توجه به مشتقات آن در معانی مختلفی به کار رفته است از آن جمله:‌دیدار، تمایل، آهنگ سفر،
[۱] ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۱۱۰.
[۲] ابن اثیر، النهایه، ج۲، ص۳۱۸، چ بیروت.
[۳] فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۱۹، چ تهران، ۱۳۶۵.
و....
همه این معانی به زائران مشاهد مشرفه و راهیان اماکن متبرکه کمال انطباق را دارد زیرا زائران نخست اشتیاق دیدار در دل احساس می‌کنند و بعد تمایل شدید در درون خود می‌یابند و نهایتاً آهنگ سفر می‌کنند و در آخر آرامگاه شخصیت مورد زیارت را دیدار می‌نمایند که معنی اصلی زیارت و مقصود از آن در روایات همین معنی آخر است.


زیارت قبر بزرگان و شخصیت‌های مذهبی میان همه اقوام و پیروان همه ادیان و مذاهب در طول قرون و اعصار رایج بوده است.
رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ قبر مادرش آمنه را در «ابواء» زیارت کرد، سیل اشک از دیدگاه مبارکش فرو ریخت و خطاب به حاضران فرمود: «به زیارت قبرها بروید، که زیارت قبور، شما را به یاد مرگ می‌اندازد»
[۴] کشف الارتیاب، به نقل از صحیح مسلم و سنن سنایی، ج۱، ص۴۸۰.
[۵] ابن بته، تاریخ مدینه، ج۱، ص۱۱۸، چ قم، ۱۴۱۰ هـ ق.

در کتب اهل سنت احادیث فراوانی در مورد لزوم زیارت قبر رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و دیگر مشاهد مشرفه در بقیع واحد آمده است که بالغ بر یکصد حدیث علامه امینی در «الغدیر» از منابع مورد اعتماد روایت کرده است. در منابع حدیثی شیعه نیز اخبار و احادیث فراوانی در استحباب زیارت قبور اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ وارد شده است.


از نکات شایان دقت در مورد کریمه اهل بیت حضرت معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ این است که بعد از زیارت چهارده معصوم برای هیچ‌یک از انبیاء و اولیا، در حد زیارت حضرت معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ تحریض و ترغیب و تشویق نشده است.
در روایات معتبر از سه معصوم ـ علیهم السّلام ـ برای زیارت آن حضرت ترغیب و تشویق رسیده است.
جالب‌تر این‌که برخی از این روایات پیش از ولادت آن حضرت وارد شده است.


پاداش زیارت حضرت معصومه از زبان سه معصوم، بهشت تعیین شده و به تعبیرات ارزشمندی چون: اهل بهشت است، بهشت از آن اوست، بهشت برای او ثابت است، برای زائران آن حضرت از معصومان ـ علیهم السّلام ـ رسیده است که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود.
شیخ صدوق با سند صحیح از امام رضا ـ علیه السّلام ـ در فضیلت زیارت حضرت معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ روایت می‌کند که فرمود: «من زارها فَلَهُ الجنَّه» هر کس او را زیارت کند بهشت از آن اوست.
ابن قولویه در کتاب بسیار ارزشمند «کامل الزیارات» که یکی از معتبرترین کتاب‌های قرن چهارم است، با سند معتبر از امام جواد ـ علیه السّلام ـ روایت کرده است که فرمود: «من زارَ عَمّتی بِقُم فَلَهُ الجنَّه» هر کس عمه‌ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.
[۹] ابن قولویه، کامل الزیارات، ج۱، ص۳۲۴، چ نجف.

شیخ حسن قمی در کتاب ارزشمند «تاریخ قم» از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل کرده که فرمودند: «اِنَّ زیارتَها تَعادِل الجنَّه» زیارت حضرت معصومه همسنگ بهشت است.
[۱۰] عن بن محمد بن حسن قمی، تاریخ قم، ج۱، ص۲۱۵، ترجمه عبدالملک قمی، چ تهران.



زائرین اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ قبل از تشرف به زیارت شایسته است که نکاتی را در آداب زیارت توجه کنند.
۱. در طول مسافرت از گناه و معصیت دوری کنند.
۲. پس از ورود به اراضی مقدسه غسل کنند و هنگام تشرف با وضو باشند.
۳. در آستانه بایستند و اذن دخول بخوانند و با خضوع و خشوع وارد شده و بعد از زیارت دو رکعت نماز بخوانند.


یکی از ویژگی‌های حضرت معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ، ورود زیاتنامه مأثور از معصوم ـ علیه السّلام ـ است، که بعد از حضرت فاطمه زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد.
بانوان برجسته‌ای چون: آمنه بنت وهب ، فاطمه بنت اسد ، خدیجه بنت خویلد ، فاطمه ام البنین ، زینب کبری ، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن‌ها نیست، هیچکدام زیارت مأثور ندارند، و این، نشانگر مقام بسیار والای این بانوی بزرگوار اسلام در میان مخدرات اهلبیت عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ، می‌باشد.




۸.۱ - علامه مجلسی

زیارتنامه معروف حضرت معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ را علامه مجلسی (ره) در دائره المعارف بزرگ خود ( بحار الانوار ) این گونه نقل فرموده است:
در برخی از کتب زیارات دیدم که «علی بن ابراهیم» از پدرش «ابراهیم بن هاشم» از سعد «بن سعد احوص» از حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ روایت کرده که فرمود: «یا سعد عندکم لنا قبر» «ای سعد! در نزد شما از ما قبری هست».
سعد می‌گوید: عرض کردم: «فدایت گردم، آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ را می‌فرمایید؟» فرمود: «آری، هر کس او را زیارت کند در حالی که عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست.
پس هر گاه به کنار قبر او آمدی، در نزدیک سر او بایست و ۳۴ مرتبه الله اکبر و ۳۳ مرتبه سبحان الله و ۳۳ مرتبه الحمد الله بگو، سپس بگو: السلام علی آدم صفوه الله، السلام علی نوح نبی الله.... علامه مجلسی علاوه بر بحار الانوار در کتاب ارزشمند «تحفه الزائر» نیز این حدیث شریف را از امام رضا ـ علیه السّلام ـ به همین تعبیر نقل کرده است.
اهمیت تحفه الزائر در این است که علامه مجلسی در مقدمه آن، ملتزم شده است که در این کتاب فقط زیارت‌هایی را نقل کند که با سند معتبر به دستش رسیده است.

۸.۲ - آیت الله حاج سید حیدر کاظمی

بعد از علامه مجلسی، پژوهش‌گر بزرگ، آیت الله حاج سید حیدر کاظمی ، متوفای ۱۲۶۵ هـ. ق در کتاب پر ارج «عمده الزائر» زیارتنامه حضرت معصومه ـ سلام‌الله‌علیها ـ را به شرح زیر آورده است: «در برخی کتب از کتب مزار اصحاب ما ( امامیه ) با سند نیکو از سعد، از علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ روایت شده که خطاب به سعد فرمود:
«ای سعد! برای ما در نزد شما قبری هست.» گفتم: «فدایت شوم، قبر فاطمه دختر موسی را می‌فرمایید؟» فرمود: آری، هر که او را زیارت کند در حالیکه عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست.
پس هر گاه به کنار قبر او آمدی، در نزد سرش رو به قبله بایست و ۳۴ مرتبه الله اکبر و ۳۳ مرتبه سبحان الله و ۳۳ مرتبه الحمد الله بگو، سپس بگو: السلام علی آدم صفوه الله....

۸.۳ - سید حیدر کاظمی

سید حیدر کاظمی از مراجع برجسته قرن سیزدهم و نیای بزرگ خاندان رفیع آل سید حیدر در کاظمین بود، شیخ آقا بزرگ تهرانی در حق او فرموده: «عالم، فقیه، محدث جلیل القدر، مرجع خاص و عام، غیور در دین و خشن در دفاع از حریم پروردگار بود».
این بزرگوار نیز چون علامه مجلسی ، نام آن کتاب مزار را برای ما بیان نفرموده، جز این‌که بر معتبر بودن سند آن، تصریح کرده و از جهت حدیث شناسی از سند آن «حسن» تعبیر نموده است.
از تعبیر سید حیدر کاظمی استفاده می‌شود که همه راویان حدیث در آن کتاب مزار ذکر شده، مولف کتاب و هم سلسله روات، مورد اعتماد و استناد می‌باشند، زیرا معنای «حدیث حسن» به طوری که علمای حدیث فرموده‌اند، چنین است:
«حدیث حسن آن است که سندش به معصوم ـ علیه السّلام ـ متصل باشد و همه راویان آن امامی و ممدوح باشند با مدحی مقبول و معتنا به، و این مدح، معارض باذم نباشد، ‌اگر چه بر عدالت برخی از آن‌ها تصریح نشده باشد.»
با توجه به این‌که سید حیدر کاظمی به تصریح علامه تهرانی ، حدیث شناس جلیل القدری بود و او تصریح کرده که سند این زیارتنامه، «حسن» می‌باشد و در تعریف حدیث حسن اتصال سند تا امام معصوم ـ علیه السّلام ـ قید شده، معلوم می‌شود که در آن کتاب مزار، سلسله اسناد این زیارت ذکر شده بود، جز این‌که علامه مجلسی و مرحوم سید حیدر کاظمی آن را نقل نکرده‌اند، از مطالب بالا نتیجه می‌گیریم که برای اثبات وثاقت راویان حدیث از مولف کتاب تا علی بن ابراهیم دو راه بیش‌تر نداریم:
۱. تصریح سید حیدر کاظمی بر وثاقت آن‌ها از نقطه نظر حدیث شناسی و تعبیر «سند حسن».
۲. اعتماد علامه مجلسی بر آن‌ها، از طریق نقل این زیارتنامه در کتاب «تحفه الزائر» که در مقدمه آن ملتزم شده که در این کتاب تنها زیارت‌هائی را نقل کند که با سند معتبر به او رسیده باشد.
و امّا دیگر رجال حدیث از وثاقت بسیار محکمی برخوردار هستند که اینک‌ به‌طور فشرده اشاره می‌کنیم:
این حدیث را علی بن ابراهیم از پدرش ابراهیم بن هاشم از سعد بن سعد از حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ روایت کرده، و هر سه از اصحاب برجسته امامان و مورد عنایت حضرات معصومین ـ علیهم السّلام ـ می‌باشند.


علی بن ابراهیم از پدرش از سعد از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل می‌کند که فرمود: ای سعد! ما نزد شما قبری داریم! عرض کرد فدایت شوم، قبر فاطمه دختر امام موسی علیهماالسلام را می‌فرمایی؟ فرمود: آری، هر که او را با معرفت زیارت کند بهشت سزاوار اوست.
هر گاه (به حرم مشرف شده و) قبر را دیدی بالای سر (حضرت) رو به قبله بایست و سی و چهار مرتبه الله اکبر و سی وسه مرتبه سبحان الله و سی و سه مرتبه الحمد الله بگو، سپس بگو:
السَّلَامُ عَلَى آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ خَلْقِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَصِيَّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا يَا سِبْطَيْ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ الْعَابِدِينَ وَ قُرَّةَ عَيْنِ النَّاظِرِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِيِّ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبَارَّ الْأَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِيَّ النَّاصِحَ الْأَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ السَّلَامُ عَلَى الْوَصِيِّ مِنْ بَعْدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِكَ وَ سِرَاجِكَ وَ وَلِيِّ وَلِيِّكَ وَ وَصِيِّ وَصِيِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى خَلْقِكَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ فِي الْجَنَّةِ وَ حَشَرَنَا فِي زُمْرَتِكُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ وَ سَقَانَا بِكَأْسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُرِيَنَا فِيكُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ يَجْمَعَنَا وَ إِيَّاكُمْ فِي زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَنْ لَا يَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَكُمْ إِنَّهُ وَلِيٌّ قَدِيرٌ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ التَّسْلِيمِ إِلَى اللَّهِ رَاضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِرٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ وَ عَلَى يَقِينِ مَا أَتَى بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ رَاضٍ نَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَكَ يَا سَيِّدِي اللَّهُمَّ وَ رِضَاكَ وَ الدَّارَ الْآخِرَةِ يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي‌ لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لِي بِالسَّعَادَةِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّي مَا أَنَا فِيهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ وَ عَافِيَتِكَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين‌.
[۱۱] مجلسی، بحار الانوارج ۱۰۲، ص ۲۶۶، ب ۱، ح ۴.


سلام می‌کنم به آدم : بنده ناب و برگزیده خدا، سلام می‌کنم به نوح ، پیام آور خدا ، سلام می‌کنم به ابراهیم: دوست خوب خدا، سلام می‌کنم به موسی :‌دمساز خدا، سلام می‌کنم به عیسی : روح الله، سلام می‌کنم به تو ای فرستاده خدا ای که بهترین آفریده خدایی بنده ناب و برگزیده خدا ای محمد، زاده عبدالله ای واپسین پیام‌آور! سلام می‌کنم به تو ای پیشوای مومنان ای علی ، زاده ابو طالب ای عهده‌دار عهد امامت از سوی پیامبر خدا، سلام می‌کنم به تو ای فاطمه ای سالار زنان جهان اسلام ، سلام می‌کنم به شما دو تن از فرزندزادگان پیام‌آور مهر ای مهتران جوانان بهشتی، سلام می‌کنم به تو ای علی، زاده حسین ای بزرگ پرستندگان ای خنکای دیده بینایان، سلام می‌کنم به تو ای محمد، زاده علی ای شکافنده ژرفای دانش از پس پیامبر، سلام می‌کنم به تو جعفر، زاده محمد ای راستی پیشه؛ ای نیک رفتار؛ ای درست کردار، سلام می‌کنم به تو ای موسی، زاده جعفر ای همه پاکی، ای پاک پاک، سلام می‌کنم به تو ای علی، ‌زاده موسی ای خرسند، ای مایه خرسندی سلام می‌کنم به تو: ای محمد، زاده علی ای خویشتن دار سلام می‌کنم به تو: ای علی زاده محمد ای از هر ناپاکی پیراسته، ای پندآموز، ای درست کردار، سلام می‌کنم به تو ای حسن، زاده علی و سلام می‌کنم به آن‌که از پی وی عهده‌دار عهد امامت است خدایا! تو نیز سلام کن بر او که روشنایی توست و چراغی که تو برافروخته‌ای و دوست، دوست تو و عهده‌دار عهد امامت از سوی آن‌که عهده‌دار عهد تو بود و رهنمون تو برای آفریدگان.
سلام می‌کنم به تو ای دختر فرستاده خدا ای دختر فاطمه و خدیجه ای دختر پیشوای مؤمنان ای دختر حسن و حسین ای دختر سرپرست الهی امت، ای خواهر سرپرست الهی امت، ای عمه سرپرست الهی امت ای دختر موسی بن جعفر و پیشکش تو باد مهر و افزون بخشی خداوند! سلام می‌کنم به تو، و امید می‌ورزم که خدا ما و شما را در بهشت به هم بازشناساند و ما را در میانه شما برانگیزاند و در آن آبگیر که از آن پیام‌آور شماست، ما را بار دهد و به آن جام که از آن هموست، ما را بنوشاند همان که جام گردانش علی باشد، زاده ابوطالب و پیشکش همه شما باد هر چه سلام خداوند است.
و از خدا می‌خواهم که شادمانی و گشایش را در شما به ما بنمایاند و ما و شما را با جدّ بزرگوارتان محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ، یک جا گرد آورده و بهره آشنایی با شما را از ما بازنستاند و همانا خدا سرپرستی است توانا.
من به خدا نزدیکی می‌جویم با مهر ورزیدنم به شما و با کناره جستنم از دشمنان شما و با سرسپردنم به خداوند و به این شیوه بسی خرسندم بی‌آنکه ناباوری به خویش راه دهم و بزرگی بفروشم و به آنچه محمد ارمغان آورد، باور دارم و خشنودم.
بزرگ من، ‌ای خدا! من، از این رهگذر، دیدار تو را می‌جویم و خرسندی‌ات را و سرای دیگر را.
ای فاطمه! در بهشت، شفیع من باش که نزد خدا برای شفاعت نمودن، جایگاهی ویژه داری.
خدایا! از تو می‌خواهم که زندگانی‌ام را به رستگاری پایان بخشی و این «حال خوش» را از من باز نستانی که جز با دست آویختن به خدای بلند پایه بزرگ هیچ نیرو و توانی نیست خدایا! ما را پاسخ فرما و نیاز ما بپذیر به بزرگواری و سرافرازی‌ات و به مهر و بنده‌نوازی‌ات! و سلام خدا بر محمد و همه خاندان او باد، سلامی سراسر مهر و تهنیت، ای مهرورزترین مهرورزان!


(۱) ابن منظور، لسان العرب.
(۲) کشف الارتیاب، به نقل از صحیح مسلم و سنن سنایی.
(۳) علامه امینی، الغدیر، اسفارات.
(۴) شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا.
(۵) ابن قولویه، کامل الزیارات، چ نجف.
(۶) عن بن محمد بن حسن قمی، تاریخ قم، ترجمه عبدالملک قمی، چ تهران.
(۷) فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، چ تهران، ۱۳۶۵.
(۸) ابن بته، تاریخ مدینه، چ قم، ۱۴۱۰ هـ ق.
(۹) شیخ صدوق، ثواب الاعمال، چ بیروت.
(۱۰) ابن اثیر، النهایه، چ بیروت.
(۱۱) مجلسی، بحار الانوار.


۱. ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۱۱۰.
۲. ابن اثیر، النهایه، ج۲، ص۳۱۸، چ بیروت.
۳. فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۱۹، چ تهران، ۱۳۶۵.
۴. کشف الارتیاب، به نقل از صحیح مسلم و سنن سنایی، ج۱، ص۴۸۰.
۵. ابن بته، تاریخ مدینه، ج۱، ص۱۱۸، چ قم، ۱۴۱۰ هـ ق.
۶. علامه امینی، الغدیر، ج۵، ص۸۶ ۱۲۹، اسفارات.    
۷. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۹۹.    
۸. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ج۱، ص۹۸، چ بیروت.    
۹. ابن قولویه، کامل الزیارات، ج۱، ص۳۲۴، چ نجف.
۱۰. عن بن محمد بن حسن قمی، تاریخ قم، ج۱، ص۲۱۵، ترجمه عبدالملک قمی، چ تهران.
۱۱. مجلسی، بحار الانوارج ۱۰۲، ص ۲۶۶، ب ۱، ح ۴.



سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۲۳.    






جعبه ابزار