• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سریه عمرو بن امیه ضمری و غالب بن عبدالله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«سریه» از ماده «سرو» و به گروهی از سپاه گفته می‌شود که به دستور رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام می‌شدند؛ بدون آنکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همراه آنان برود.
[۱] اندلسی‌، ابن عبدالبر، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، قاهره‌، وزارت اوقاف مصر، ۱۴۱۵ق، چاپ اول، ص۱۰۳.
[۳] ‌اندلسی‌، ابن عبدالبر، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، قاهره‌، وزارت اوقاف مصر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۳.




علت وقوع این سریه،
[۶] حمیری المعافری، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۲، ص۶۳۳.
آن بود که ابوسفیان، سر دستۀ مشرکان مکه، روزی در مکه گفت: «آیا کسی نیست محمد را که آزادانه در کوچه و بازار راه می‌رود، غافلگیر کند و به قتل برساند؟»
پس از سخنان ابوسفیان، مردی بادیه‌نشین برای انجام این عمل شوم، اعلام آمادگی کرد و گفت که در صورت حمایت ابوسفیان، این ترور را انجام خواهد داد؛ در مقابل، ابوسفیان، سخنان او را مبنی بر توانایی انجام این کار تایید کرد و برای انجام آن، شتری در اختیار مرد اعرابی قرار داد و با پرداخت هزینۀ سفر، به او توصیه کرد تا از ماموریت خود با کسی سخن نگوید و از افشا شدنش بپرهیزد! (واقدی، این سریه را در کتاب خود ذکر نکرده است. ابن‌هشام، علت وقوع این سریه را انتقام قتل خبیب بن عدی از ابوسفیان می‌داند.)


مرد اعرابی برای سوء قصد به جان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به طرف مدینه حرکت کرد و پس از شش روز به آنجا رسید؛ او پس از ورود به مدینه، جویای مکان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شد تا اینکه ایشان را در مسجد بنی‌ عبدالاشهل یافت. هنگامی که دیدگان مبارک خاتم انبیا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مرد اعرابی افتاد، به اصحاب خود فرمود که او ارادۀ کار شومی دارد!
مرد اعرابی قصد داشت خود را به رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نزدیک کند؛ در این حال، اسید بن‌حَضِیر وی را عقب کشید و از میان پیراهنش، خنجری بیرون آورد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مرد اعرابی که در این لحظه به شدت ترسیده و خویش را باخته بود، خواست تا خود را معرفی کند. وی پس از دریافت امان از جانب پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قصدش را آشکار کرد و گفت: از جانب ابوسفیان برای ترور حضرت اعزام شده است. آن بزرگوار، هنگام مشاهدۀ صداقت فرد، او را بخشید و پس از آن، مرد اعرابی، مسلمان شد.


با افشای طرح ناکام ابوسفیان، مبنی بر ترور رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، عَمرو بن امیه ضُمری و سَلَمه بن اسلَم، برای غافلگیری و از بین بردن ابوسفیان، راهی مکه شدند. وقتی آنان به مکه رسیدند، معاویه، عَمرو بن امیه را ـ که شب هنگام برای طواف به خانه کعبه رفته بود ـ دید و به اهل مکه، ورودش را خبر داد.
از آنجا که عَمرو بن امیه در جاهلیت فردی خونریز بود، اهل مکه ترسیدند و به سرعت به جستجویش پرداختند؛ چرا که می‌دانستند او به منظور کار درستی به مکه نیامده است؛ در این احوال، راهی جز گریز برای عَمرو بن امیه و سَلَمه بن اسلَم باقی نماند و آن دو به سرعت به مدینه بازگشتند.


روزی پس از آنکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از جنگ کُدر بازگشتند، یسار، غلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ایشان عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ! مطلع شدم که بنی‌عبد بن ‌ثَعلبه در فکر حمله به مدینه‌اند. تقاضا دارم گروهی را همراه من به سوی آنان اعزام فرمایید تا مانع حملۀ آنان به مدینه شویم.»
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به درخواست یَسار، پاسخ مثبت داد و در رمضان سال هفتم هجری، سپاهی یکصد و سی نفری را به فرماندهی غالب بن‌عبدالله به سوی مکان استقرار و سکونت بنی عبد بن‌ثَعلبه در میفعه (منطقه‌ای در سرزمین نجد است که بعد از منطقه بطن نخل واقع شده است اعزام کرد.

۴.۱ - زیرکی یسار و بدگمانی سپاه

سپاه مسلمانان حرکت کرد و یَسار، راهنمای ایشان شد. وی آنان را از مسیرهای کور حرکت می‌داد تا علاوه بر تسریع در حرکت، دشمن نیز از حملۀ آنان مطلع نشود؛ امّا طولانی شدن مسیر و همچنین کمبود شدید غذای سپاه، باعث شد تا مسلمانان به یَسار بدبین شوند و با احتیاط با وی برخورد کنند. در بین راه سپاه مسلمانان به مسیری رسید که به تازگی، سیل آن را تغییر داده بود. پس از‌ اندکی در مسیر، یَسار به یاران خود اطلاع داد که اکنون در نزدیکی دشمن هستند. غالب بن ‌عبدالله به یَسار گفت مایل است سپاه در همان مکان متوقف شود تا آنان برای کسب اطلاعات از موقعیت دشمن به جلو حرکت کنند.

۴.۲ - پیروزی سپاه اسلام

غالب بن‌عبدالله و یَسار به تنهایی برای جمع‌آوری اطلاعات از دشمن به راه افتادند. مدتی نگذشته بود که به نزدیکی قبیلۀ دشمن رسیدند و اوضاع آنان را از نزدیک بررسی کردند. غالب بن ‌عبدالله با ‌عنوان فرمانده سپاه، افراد خود را آمادۀ حرکت کرد. وی قبل از شروع جنگ، آنان را نصیحت و به جهاد تشویق کرد. غالب بن ‌عبدالله یاران خود را از تعقیب طولانی دشمن برحذر داشت و از آنها خواست، تا دو نفر دو نفر با هم حرکت کنند. وقتی مسلمانان به نزدیکی قبیلۀ دشمن رسیدند، حمله را آغاز کردند که نتیجه‌اش، تعدادی غنایم، همچون شتر و گوسفند بود؛ البته تعدادی از افراد دشمن در درگیری با مسلمانان کشته شدند.
منابع:


۱. اندلسی‌، ابن عبدالبر، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، قاهره‌، وزارت اوقاف مصر، ۱۴۱۵ق، چاپ اول، ص۱۰۳.
۲. الطریحی، الشیخ فخر الدین، مجمع البحرین، واژه «سرا»، ج۲، ص۳۶۹.    
۳. ‌اندلسی‌، ابن عبدالبر، الدرر فی اختصار المغازی و السیر، قاهره‌، وزارت اوقاف مصر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۳.
۴. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۵.    
۵. المقریزی، تقی الدین احمد بن علی، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۳۳۰.    
۶. حمیری المعافری، عبد الملک بن هشام، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۲، ص۶۳۳.
۷. هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، چاپ اول، ج۲، ص۷۲.    
۸. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۳۳.    
۹. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵    .
۱۰. هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، چاپ اول، ج۲، ص۷۲.    
۱۱. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۳۴.    
۱۲. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵.    
۱۳. هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، چاپ اول، ج۲، ص۷۲.    
۱۴. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۳۳۴.    
۱۵. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵.    
۱۶. هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، چاپ اول، ج۲، ص۹۱.    
۱۷. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ق، چاپ سوم، ج۲، ص۷۲۶    .
۱۸.هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، چاپ اول، ج۲، ص۹۱.    
۱۹. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۳۰۰.    
۲۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم، ج۳، ص۲۳.    
۲۱. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ق، چاپ سوم، ج۲، ص۷۲۶.    
۲۲. واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۹ق، چاپ سوم، ج۲، ص۷۲۷.    
۲۳.هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، چاپ اول، ج۲، ص۹۱.    
۲۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، چاپ دوم، ج۳، ص۲    ۳.
۲۵. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۳۰۰.    



پژوهه، برگرفته از مقاله «سریه عَمرو بن أمیه ضُمری و غالب بن عبدالله»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۶/۳۱    


رده‌های این صفحه : سریه‌ های پیامبر




جعبه ابزار