• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سماء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سَماء (به فتح سین) از واژگان قرآن کریم به معنای آسمان و جمع آن سَماوات است. واژه سَماء صد و بيست بار و جمع آن سَماوات صد و نود بار در قرآن مجيد آمده است.



سَماء: اين كلمه صد و بيست بار و جمع آن سماوات صد و نود بار در كلام الله مجيد آمده است
[۴] عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس.
و اصل آن از سمو به معنى رفعت و بلندى است.
راغب گويد: سماء هر چيز، بالاى آن است طبرسی فرموده: سماء معروف است و هر آنچه بالاى تو باشد و بر تو سايه افكند سماء است و سماء بيت، سقف آناست. به باران نيز سماء گويند. جوهری نيز چنين گفته است. قول ديگران نيز نظير و يا عين آن است.


در اينجا لازم است چند مطلب بررسى شود:

۲.۱ - مؤنث یا مذکر

لفظ سماء به قول صحاح مذكّر و مؤنث هر دو می‌آید. به عقيده قاموس و اقرب و مفردات مؤنث است و گاهى مذكّر هم می‌آيد.
[۱۰] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
طبرسى ذيل آیه ۲۹ بقره نسبت آن را به قول داده و در ذيل آیه ۱۸ مزمّل فرموده: لفظ سماء مذكّر است جايز است مذكّر و مؤنّث باشد هر كه مذكّر گفته سقف اراده كرده است.
مخفى نماند در تمام آيات قرآن افعال و ضماير سماء مؤنّث آمده مثل‌
(وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ) (و پرده از روى اسرار آسمان برگيرند.)
(وَ السَّماءِ وَ ما بَناها) (و سوگند به آسمان و كسى كه آن را بنا كرده)
«يَوْمَ تَكُونُ‌ السَّماءُ كَالْمُهْلِ» (همان روزى كه آسمان همچون فلز گداخته مى‌شود.)
مگر در آيه‌ (السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا) (و در آن روز آسمان از هم شكافته مى‌شود، و وعده الهى، انجام شدنى است.) كه مذكّر به كار رفته به قرينه آن‌كه صفتش‌ «مُنْفَطِرٌ» مذكّر آمده است. بنابراين، قرآن‌ مجيد قول راغب و قاموس و اقرب را تصديق می‌كند كه گفته‌اند: مؤنّث است گاهى مذكّر هم آيد.
[۴۲] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.


۲.۲ - مفرد یا جمع

بعضى‌ها از جمله راغب به استناد آيه‌ (ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى‌ السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌) (سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتّب نمود.) كه ضمير سماء جمع آمده، گفته‌اند: سماء مفرد و جمع هر دو به كار می‌رود. و بعضى گفته‌اند: اسم جنس است. ولى به قرينه‌ (ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى‌ السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ‌ ... فَقَضاهُنَّ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌ فِي يَوْمَيْنِ) (سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه به صورت دود بود؛ ... آنگاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز [ دو دوران‌ ] آفريد.) و چنان‌كه در «ارض» گذشت سماء در آن حال دخان و گاز غليظ بود و بتدريج رقيق شده و مبدل به هفت آسمان گرديده است على هذا سماء مفرد است و جمع آمدن ضمير به اعتبار ما بعد است كه سبع سموات بوده باشد.

۲.۳ - به معنای باران

سماء در آيه‌ (يُرْسِلِ‌ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً) (تا باران‌هاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرو فرستد.) و نيز در آیه ۶ سوره انعام و ۵۲ سوره هود به معنى باران است چنان‌كه در «درر» گذشت اهل لغت و تفسير تصريح كرده‌اند كه به باران سماء گفته می‌شود.
راغب می‌گويد باران سماء ناميده شده چون از سماء می‌آيد. به علف نيز سماء گويند به جهت اينكه از باران است و يا به علت ارتفاعش از زمين.

۲.۴ - سَبْعَ سَماوات

در قرآن هر جا كه سموات سبع آمده مراد ظاهرا طبقات هفتگانه هواست. ناگفته نماند: دانشمندان طبقات هوا را به پنج قسمت تقسيم كرده، حدود و مشخصات آن را معيّن نموده‌اند بدين شرح:
تروپوسفر: ارتفاع اين طبقه در استوا ۱۶ كيلومتر و در قطبين ۱۰ كيلومتر است. در همين قسمت است كه ابرها تشكيل می‌شود و وضع هواى زمین تعيين می‌گردد. هفتاد و پنج درصد گازهاى سازنده جوّ در همين منطقه می‌باشد و رعد و برق و برف و تگرگ و غيره در آن قرار دارند.
ستراتسفر: اين طبقه از بالاى تروپوسفر شروع شده تا بلندى ۳۲ كيلومترى سطح زمين ادامه دارد در آن تند بادهاى مداوم می‌وزد. دو شط عظيم هوائى در آن كران تا كران جهان را می‌نوردند نام آن دو «جريانهاى جتى» است يكى از مغرب به سوى مشرق بين قطب شمال و خط استوا، ديگرى از شرق به غرب بين قطب جنوب و استوا وضع اين دو جريان و نيز سرعتشان روزانه تغيير می‌كند. گاهى به صورت سهمگين در آمده با سرعتى برابر ۸۰۰ كيلومتر در ساعت حركت می‌كنند.
وجود اين جريان‌ها در جنگ دوم جهانى به واسطه خلبانان آمريكا كشف گرديد. در ارتفاع ۲۰ كيلومترى آن درجه حرارت تا ۶۲ درجه زير صفر پائين می‌آيد.
اوزونسفر: اين طبقه مقدارى از طبقه دوم را نيز گرفته و آنرا از ارتفاع ۲۰ كيلومترى تا ارتفاع ۵۰ كيلومترى تعيين كرده‌اند. در اين طبقه نوعى اکسیژن وجود دارد كه آن را اوزون می‌نامند و اين طبقه نسبتا گرمتر و درجه حرارت آن تا حدود صفر می‌رسد و علت اين امر آن است كه اوزون اشعه بالاى بنفش خورشيد را جذب می‌كند.
يونوسفر: ناحيه‌ای است عجيب و اسرارآميز از نظر رقت هوا مانند خلاء است از ارتفاع ۵۰ كيلومترى شروع می‌شود و تا ۳۰۰ كيلومترى كم و بيش اطلاعى در دست هست و شايد تا ۸۰۰ كيلومتر بالا رود. در اين منطقه هيچ ذى روحى قادر نيست از اشعه ماوراى بنفش خورشید و اشعه كيهانى و رگبار شهاب‌ها مصون بماند مگر با وسائلی كه سفائن ماه‌پيمائى دارند. اين طبقه است كه امواج راديوئى را به زمين باز می‌گرداند و مانع عبور آنها به بالا است. در ارتفاع ۸۰ كيلومترى درجه حرارت ۶۸ درجه زير صفر و در ارتفاع ۱۷۷ كيلومترى به ۲۸۷ درجه بالاى صفر می‌رسد!!!.
اگزوسفر: در اين طبقه جوّ تدريجا از بين رفته و در ژرفناى خلاء مستحيل می‌شود. بشر درباره آن. جز اطلاعات ناچيز ندارد (قمرهاى مصنوعى ص ۱۰- ۱۴ ترجمه محمود مصاحب).
درباره ضخامت هوا گفته‌اند كه:
تا حدود هزار كيلومتر ارتفاع، آثار آن شناخته شده است.
قرآن مجيد آن را هفت طبقه كرده است می‌شود گفت: مراد قرآن همين پنج طبقه است كه هفت شمرده و می‌شود گفت: هنوز طبقات ديگرى كشف نشده است.
در قرآن كريم مجموعات هشت بار «سَبْعَ سَماواتٍ» آمده است دقت در آن‌ها نشان می‌دهد كه همه در وسط هم‌اند مثل لايه‌هاى پياز و همه از يک طبقه گاز غليظ آفريده شده و مراد از همه طبقات جوّ زمين است. اينک آيات:
۱- (أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌ طِباقاً • وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً) (تا باران‌هاى پربركت آسمان را پى در پى بر شما فرو فرستد.)
۲- (الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌ طِباقاً) (همان كسى كه هفت آسمان را بر فراز يكديگر آفريد.)
از اين دو آيه سه مطلب به دست می‌آيد: آسمان‌ها هفت‌اند. آنها طبقه طبقه توى هم‌اند. ماه در ميان آنها نور است. بايد دانست آسمان‌ها و اجرام و كهكشان‌هاى سماوى بی‌شمار است.
ناچار بايد بگوئيم: مراد از اين هفت آسمان، آسمان‌هاى به خصوصى است.
از طرف ديگر نور ماه چندان امتداد مهم ندارد و يقينا به اجرام دور و كهكشان‌هاى بى‌شمار نمی‌رسد چنان‌كه ما با چشم عادى ماه مريخ و ماه‌هاى مشترى و غيره را نمى‌بينيم. نور ماه ما نيز به آنها نمی‌رسد و حداكثر می‌توان گفت كه نور ماه در منظومه شمسى قابل رؤيت است و خارج از منظومه قابل رؤيت نيست. مثلا در شعراى يمانى كه پانصد هزار برابر فاصله خورشيد از زمين دور است و در ستارگانى كه ۴۵۰۰۰ سال نورى مثلا از زمين فاصله دارند چطور ممكن است نور ماه ديده شود.
پس اينكه فرموده: «جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً» كدام هفت آسمان است كه ماه در ميان آنها نور است و نورش در آنها مرئى است. پس حتما اين هفتگانه غير از آسمان‌هاى ديگر است.
نور ماه در طبقات هوا مرئى است و قهرا مراد از آنها همين طبقات است. اگر غرض از «فِيهِنَّ» آن باشد كه ماه خارج از هفت آسمان است و نورش به آن‌ها می‌رسد پس ماه در ميان آنها نيست و اگر منظور آن باشد كه ماه در ميان آنها قرار گرفته در اين صورت مرز هفت آسمان از جايگاه ماه كه در فاصله سيصد و هشتاد و چهار هزار كيلومترى زمين قرار گرفته، نيز گذشته است. از طرف ديگر نمی‌شود گفت مراد از هفت آسمان سيارات منظومه شمسى است كه سيارات آن فعلا تا به ۹ رسيده و شايد بعضى‌ها هم در آينده كشف شود از طرف ديگر در حدود هزار و ششصد سيّاره و دنباله‌دار و سنگ‌هاى آسمان‌هاى در منظومه شمسى قرار گرفته و به دور خورشيد می‌چرخند.
و آنگهى اين هفت آسمان طبقه طبقه‌اند. لازمه اين آن است كه توى هم بوده و بالاى يكديگر بوده باشند و گرنه‌ «طِباقاً» جور در نمی‌آيد.
۳- (... خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ‌ ... • ... • ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى‌ السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ • فَقَضاهُنَّ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى‌ فِي كُلِ‌ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ) (... زمين را در دو روز [ دو دوران‌ ] آفريد ... سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه به صورت دود بود؛ به آن و به زمين دستور داد: به وجود آييد، و شكل گيريد خواه از روى اطاعت و خواه اکراه! آنها گفتند: ما از روى طاعت آمديم. آنگاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز [ دو دوران‌ ] آفريد، و در هر آسمانى امر و برنامه آن آسمان را وحی و مقرّر فرمود، و آسمان پايين را با چراغ‌هايى [ ستارگان‌ ] زینت بخشيديم، و با شهاب‌ها از رخنه شياطين حفظ كرديم؛ اين است تقدير خداوند توانا و دانا.)
اين آيات صريح‌اند در اين‌كه زمين در دو دوران خلق شده چنان‌كه مشروحا در «ارض» گذشت و سپس آسمان كه گاز فشرده و دود غليظى بود (و به احتمال نزديک به يقين و يا حتما از زمين برخاسته بود) به دستور خداوند رقيق شده و به هفت آسمان محيط بر زمين مبدل شده است‌ «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌» و از جمله‌ «وَ أَوْحى‌ فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها» فهميده می‌شود كه هر يک از اين طبقات خاصيّت به خصوص و اثر معين دارد.
همين طور است آيه‌ (ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌ ...) (سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتّب نمود.) و آيات ۴۴ اسراء و ۸۶ مؤمنون و ۱۲ طلاق كه همه درباره هفت آسمان و همه درباره طبقات‌ جوّ زمين‌اند.

۲.۵ - به معنای عالم بالا

مراد از آسمان گاهى عالم بالا و فضاست مثل‌
(وَ أَنْزَلَ مِنَ‌ السَّماءِ ماءً) يعنى «از آسمان و طرف بالا آب نازل كرد.»
و نحو (قَدْ نَرى‌ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي‌ السَّماءِ) (نگاه‌هاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان براى تعيين قبله نهايى مى‌بينيم!)
و ايضا (أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي‌ السَّماءِ) (ريشه آن در زمين ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!)
همچنين است آيات‌ (وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي‌ السَّماءِ بُرُوجاً ...) (ما در آسمان برج‌هايى قرار داديم....)
(تَبارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي‌ السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً) (زوال ناپذير و پر بركت است كسى كه در آسمان منزلگاه‌هايى براى ستارگان قرار داد؛ و در ميان آن، چراغ روشن خورشيد و ماه تابان آفريد.)
(وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ) (سوگند به آسمان كه داراى برج‌هاى [ صورت‌هاى فلكى‌ ] بسيار است.)
غرض از همه اين‌ها چنان‌كه گفته شد طرف بالا و فضاست.

۲.۶ - به معنای اجرام آسمانی

گاهى مراد از سماء اجرام و موجودات علوى و ستارگان و غيره است. مثل‌
(وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ) (و ما آسمان را با قدرت بنا كرديم، و همواره آن را وسعت مى‌بخشيم.)
(إِنَّ فِي خَلْقِ‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ) (در آفرينش آسمان‌ها و زمين.)
(تَنْزِيلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَ السَّماواتِ‌ الْعُلى‌) (اين قرآن از سوى كسى نازل شده كه زمين و آسمان‌هاى بلند را آفريده است.)
(وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ) (و از آيات اوست آفرينش آسمان‌ها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده.)
«السَّماواتِ‌» در همه آنها جمع معرف به الف و لام و ظهورش در استغراق است و چون متعلق خلقت‌اند پس مراد موجودات علوى‌اند نه فضاهاى خالى اگر فضاى خالى پيدا شود.

۲.۷ - السَّماءَ الدُّنْيا

در سه جا از قرآن كريم آمده: «السَّماءَ الدُّنْيا» بايد ديد مراد از آسمان نزديک چيست؟
نخست هر سه را نقل سپس درباره آنها توضيح می‌دهيم.
۱- (رَبُ‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ • إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ • وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ) (پروردگار آسمان‌ها و زمين و آنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرق‌ها. ما آسمان نزديک [ پايين‌ ] را با زيور ستارگان آراستيم، تا آن را از هر شیطان متمرّدى حفظ كنيم.)
۲- (فَقَضاهُنَّ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى‌ فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ) (آنگاه آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز [ دو دوران‌ ] آفريد، و در هر آسمانى امر و برنامه آن آسمان را وحى و مقرّر فرمود، و آسمان پايين را با چراغهايى [ ستارگان‌ ] زينت بخشيديم، و با شهاب‌ها از رخنه شياطين حفظ كرديم؛ اين است تقدير خداوند توانا و دانا.)
۳- «الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌ طِباقاً ... •...• وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ» (همان كسى كه هفت آسمان را بر فراز يكديگر آفريد. ... ما آسمان پايين [ نزديک ] را با چراغ‌هاى فروزانى زينت بخشيديم، و آنها [ شهاب‌ها ] را تيرهايى براى راندن شياطين قرار داديم.)
فرق آيه اول با دوم و سوم آن است كه در اول كواكب ذكر شده و «السموات» مطلق آمده ولى در دوم و سوم مصابيح و سموات سبع گفته شده و نيز در آيه سوم مصابيح را رجوم شياطين نام كرده است.
توضيح اين سه آيه در «رجوم» گذشت و گفتيم كه مراد از كواكب ظاهرا سيارات منظومه شمسى و از «السَّماءَ الدُّنْيا» فضا و آسمان منظومه شمسى است كه نزديک‌ترين آسمان‌هاى جهان به زمين است. و منظور از مصابيح تيرهاى شهاب‌اند كه زيور و زينت پائين‌ترين طبقات هفتگانه جوّ زمين‌اند پس‌ «السَّماءَ الدُّنْيا» در آيه اول غير از «السَّماءَ الدُّنْيا» در آيه دوم و سوم است. شاهد قوى آن‌كه در دو آيه اخير ابتداء «سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌» آمده سپس‌ «السَّماءَ الدُّنْيا» پر واضح است كه نظر بر نزديک‌ترين آسمان از آن هفتگانه است.

۲.۸ - آفرینش آسمان

در بعضى از آيات هست كه زمين پيش از آسمان‌ها آفريده شد و در بعضى بالعكس مثل‌
(خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ‌ ... ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى‌ السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ‌ ... فَقَضاهُنَّ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌) (... زمين را در دو روز [ دو دوران‌ ] آفريد ... سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه به صورت دود بود. ... آنگاه آنها را به صورت هفت آسمان آفريد.)
(خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى‌ السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌) (او كسى است كه همه آنچه را در زمين وجود دارد، براى شما آفريد؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتّب نمود؛ و او به هر چيزى دانا است.)
در اينجا خلقت و تشكيل زمين پيش از آسمانهاست ولى در آيات:
(أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ‌ السَّماءُ بَناها • رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها • وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها • وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها • أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها • وَ الْجِبالَ أَرْساها) (آيا آفرينش شما بعد از مرگ مشكل‌تر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟! سقف آن رابرافراشت و آن را نظام بخشيد، و شبش را تاريک و روزش را آشكار نمود.) ملاحظه می‌شود كه دحور و گستردن يا چرخانيدن زمين پس از بناى آسمان است.
از اين رو می‌توان گفت: مراد از «السَّماءُ بَناها» آسمان منظومه شمسى است كه شامل خورشيد و تمام سيارات آن است نه آسمان‌هاى هفتگانه محيط بر زمين و قطعى است كه زمين پس از تشكيل فضاى منظومه شمسى به اين صورت در آمده است فضائى را در نظر بياوريد كه خورشيد با بيشتر از هزار و ششصد سياره و دنباله‌دار و سنگ‌هاى بزرگ در آن جاى گرفته‌اند، اين آسمان كه سيارات و خورشيد آن را مشخص می‌كنند پيش از زمين است و زمين نسبت به آن مثل نخود كوچكى است نسبت به گنبدى بزرگ.
در كتاب آغاز و انجام جهان ص ۳۷ با استفاده از كلمات آيه روشن نموده كه منظور از آسمان در اينجا آسمان منظومه شمسى است.
احتمال ديگر آن است مراد از آسمان كهكشان ما باشد كه منظومه شمسى قسمت كوچكى از آنست. در «ارض» نيز مطلبى راجع به آن گذشت.

۲.۹ - خلقت در شش روز

در هفت محل از قرآن مجيد آمده كه آسمان‌ها و زمين در شش روز آفريده شدند مثل‌
(إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ) (پروردگار شما، خداوندى است كه آسمان‌ها و زمين را در شش روز [ شش دوران‌ ] آفريد.)
ايضا آيات سوره‌هاى یونس آیه ۳ ، هود آیه ۷ ، فرقان آیه ۵۹ ، سجده آیه ۴ ، ق آیه ۳۸ ، حدید آیه ۴ .
ظاهر «السَّماوات» نشان می‌دهد كه منظور همه آسمانهاست ولى در سوره فصلت آیه ۹ تا ۱۲ اين شش روز تشريح شده است و روشن می‌شود كه مراد آسمان‌هاى هفتگانه زمين است و از آن چنين بر می‌آيد كه زمين و آسمان كه به صورت گاز غليظ بود در دو روز (دوران) آفريده شد و در عرض چهار روز در زمين تقدير اقوات گرديد و گاز غليظ به صورت آسمان‌هاى هفتگانه در آمد مشروح اين سخن را در «ارض» مطالعه كنيد.
پيداست كه غرض از روز ۲۴ ساعت نيست بلكه منظور دوران است كه شايد ميليون‌ها سال طول كشيده باشد.

۲.۱۰ - منظور از سَماء

در بسيارى از آيات مراد از «السَماء» طبقات هفتگانه جوّ است كه مفرد و مطلق آمده مثل‌
(يَوْمَ تَكُونُ‌ السَّماءُ كَالْمُهْلِ) (همان روزى كه آسمان همچون فلز گداخته مى‌شود.)
(وَ انْشَقَّتِ‌ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ) (و آسمان از هم مى‌شكافد و آنگاه سست مى‌گردد (و فرو مى‌ريزد).)
(فَفَتَحْنا أَبْوابَ‌ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ) (در اين هنگام درهاى آسمان را با آبى فراوان و بى‌وقفه گشوديم.)
ولى در بعضى غرض مطلق عالم فوق است نظير
(وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ‌ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ) (و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است.)
(فَوَ رَبِ‌ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ ...) (سوگند به پروردگار آسمان و زمين....)
(وَ هُوَ الَّذِي فِي‌ السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي‌ الْأَرْضِ إِلهٌ) (او كسى است كه هم در آسمان معبود است و هم در زمين.)
در موقع خواندن و تفسير بايد توجه كرد كه مراد كدام است.
(وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ) (و آسمان را سقف محكم و محفوظى قرار داديم؛ ولى آنها از نشانه‌هاى آن بر عظمت خدا روى‌گردانند.) معناى آيه در «سقف» گذشت.
(وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ) (و ما آسمان را با قدرت بنا كرديم، و همواره آن را وسعت مى‌بخشيم.) برای معنای آیه رجوع شود به «اید».
(اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ‌ سَماواتٍ‌ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ) (خداوند همان كسى است كه هفت آسمان را آفريد، و از زمين نيز همانند آنها را؛ فرمان و تدبير او در ميان آنها پيوسته فرود مى‌آيد.) اگر مراد از «مِثْل» عدد باشد غرض آن است كه خدا هفت آسمان و هفت زمين آفريده در اين صورت چون مراد از هفت آسمان طبقات جوّ است زمين نيز مانند آن‌ها هفت طبقه است و ما در روى طبقه هفتم آن قرار گرفته‌ايم. اين مطلب نزديک به يقين است زيرا كه در گذشته خوانده‌ايم هفت آسمان طبقه طبقه‌اند و زمين نيز مثل آنهاست و جمله‌ «مِنَ الْأَرْضِ» نشان می‌دهد كه اين هفت طبقه در خود زمين است. و آنچه گفته‌اند: مراد هفت اقليم يا هفت زمين جدا از هم است بسيار بعيد می‌باشد. حسین بن خالد از حضرت رضا (علیه‌السّلام) روايتى در اين باره نقل كرده كه در مجمع البیان ذيل آیه ۷ ذاریات و آیه ۱۲ سوره طلاق و در تفسیر صافی در سوره ذاریات و در المیزان نيز ذيل آيه ۱۲ سوره طلاق از تفسیر قمی نقل شده است. طالبين به اين تفاسير رجوع كنند. و اللّه اعلم.


آيات متعدّدى داريم كه از وجود موجود زنده در آسمان‌ها خبر می‌دهند.
بعضى از آيات آنها را به لفظ دابّة (جنبنده) آورده و بعضى به لفظى كه دلالت بر أولو العقل بودن آنها دارند مثل‌
(وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي‌ السَّماواتِ‌ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ) (نه تنها سايه‌ها، بلكه تمام آنچه در آسمان‌ها و زمين از جنبندگان وجود دارد، و همچنين فرشتگان، براى خدا سجده مى‌كنند، در حالى كه تکبّر نمى‌ورزند.) آيه صريح است در اينكه در آسمان‌ها مثل زمين جنبندگانى هست و خدا را سجده می‌كنند.
و مثل‌ (وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَلى‌ جَمْعِهِمْ إِذا يَشاءُ قَدِيرٌ) (و از آيات اوست آفرينش آسمان‌ها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده؛ و او هرگاه بخواهد بر گردآورى آنها تواناست.) ضمير «فِيهِما» به آسمان‌ها و زمين راجع است و با قاطعيت تمام روشن می‌شود كه در آسمان‌ها جنبندگانى آفريده و پراكنده شده‌اند و از جمله‌ «عَلى‌ جَمْعِهِمْ إِذا يَشاءُ قَدِيرٌ» به دست می‌آيد كه روزى ميان اهل زمين و آنها ارتباط بر قرار خواهد شد. اگر منظور از «جَمْع»، رسيدن آن‌ها به يكديگر باشد.
آيات ديگر از قرار ذيل‌اند:
(يَسْئَلُهُ مَنْ فِي‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ) (تمام كسانى كه در آسمان‌ها و زمين هستند از او تقاضا مى‌كنند، و او هر روز در شأن و كارى است.)
(وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً) (كسانى كه در آسمان‌ها و زمين هستند از روى اختيار يا اجبار - و همچنين سايه‌هايشان - هر صبح و شام براى خدا سجده مى‌كنند.)
(وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ) (پروردگار تو، از حال همه كسانى كه در آسمان‌ها و زمين هستند، آگاهتر است.)
كلمه «مَنْ» در اين آيات دلالت بر افراد عاقل و ذى شعور دارد و به خوبى روشن می‌كند كه در آسمان‌ها مانند انسان موجودات زنده و عاقل زندگى كرده و به خداى خود خضوع می‌كنند و حوائج خويش از او می‌خواهند بعيد است كه بگوئيم مراد از آنها ملائكه هستند كه ملائكه را خداوند مستقلا در آيات بيان فرموده است. روايات در اين زمينه بسيار است و می‌شود براى ديدن آنها به هيئت و اسلام هبة الدین شهرستانی رجوع كرد. وانگهى بعيد به نظر می‌رسد كه خدا اين همه آسمان‌ها را بيافريند و موجود زنده فقط در زمين باشد كاوش‌هاى علمى در اين باره جريان دارد و به زودى به اين حقيقت پى خواهند برد.


اين كلمه صد و بيست بار و جمع آن سماوات صد و نود بار در كلام الله مجيد آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۳۳۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۲۲۷.    
۴. عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس.
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۷.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۴۸.    
۷. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۳۸۲.    
۸. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۳۸۱.    
۹. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۱۲۹۶.    
۱۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۱۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۷.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۳.    
۱۴. مزمل/سوره۷۳، آیه۱۸.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۴.    
۱۶. تکویر/سوره۸۱، آیه۱۱.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۶.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۱۵.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۵۱.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۷۴.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۳۰.    
۲۲. شمس/سوره۹۱، آیه۵.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۵.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۹۷.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۹۸.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۵۵.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۱۴.    
۲۸. معارج/سوره۷۰، آیه۸.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۸.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۹.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۰.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۳۱.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۰۲.    
۳۴. مزمل/سوره۷۳، آیه۱۸.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۴.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۶۹.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۰۷.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۷۴.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۳.    
۴۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۷.    
۴۱. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۱۲۹۶.    
۴۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۴۳. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۴۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۴۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۱۴.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۱۷۵.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۳.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۱۳.    
۴۹. فصلت/سوره۴۱، آیات۱۱-۱۲.    
۵۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۷.    
۵۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۶۴.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۵۳.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۸.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۱.    
۵۵. نوح/سوره۷۱، آیه۱۱.    
۵۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۱.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۰.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۵.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۳.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۳۴.    
۶۱. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۶۲. هود/سوره۱۱، آیه۵۲.    
۶۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۷.    
۶۴. نوح/سوره۷۱، آیات۱۵-۱۶.    
۶۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۱.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۲.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۸.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۶.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۴۵.    
۷۰. ملک/سوره۶۷، آیه۳.    
۷۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۲.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۵۰.    
۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۸۷.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۸۴.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۶۸.    
۷۶. فصلت/سوره۴۱، آیات۹-۱۲.    
۷۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۷.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۶۲.    
۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۴۹.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۶.    
۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۶.    
۸۲. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۸۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۱۴.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۱۷۵.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۳.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۱۳.    
۸۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۸۹. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۸۶.    
۹۰. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۲.    
۹۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲.    
۹۲. بقره/سوره۲، آیه۱۴۴.    
۹۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲.    
۹۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۲۵.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۴۸۹.    
۹۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۱۹.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۰۰.    
۹۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۴.    
۹۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۸.    
۱۰۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۵۰.    
۱۰۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۷۱.    
۱۰۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۸۰.    
۱۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۲۶.    
۱۰۴. حجر/سوره۱۵، آیه۱۶.    
۱۰۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۳.    
۱۰۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۳۷.    
۱۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۰۱.    
۱۰۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۰۹.    
۱۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۳.    
۱۱۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۱.    
۱۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۵.    
۱۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۳۵.    
۱۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۲۵.    
۱۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۹.    
۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۱.    
۱۱۶. بروج/سوره۸۵، آیه۱.    
۱۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۰.    
۱۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۴۹.    
۱۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۱۳.    
۱۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۰۷.    
۱۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۴۱۷.    
۱۲۲. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۷.    
۱۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۲.    
۱۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۸۱.    
۱۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۷۳.    
۱۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۲.    
۱۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۲۸.    
۱۲۸. بقره/سوره۲، آیه۱۶۴.    
۱۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵.    
۱۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۹۶.    
۱۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۵۹۶.    
۱۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۵۰.    
۱۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۴۵.    
۱۳۴. طه/سوره۲۰، آیه۴.    
۱۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۲.    
۱۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۲۰.    
۱۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۶۵.    
۱۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۵.    
۱۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۷.    
۱۴۰. شوری/سوره۴۲، آیه۲۹.    
۱۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۶.    
۱۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۵۸.    
۱۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۸۴.    
۱۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۷.    
۱۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۴۲.    
۱۴۶. صافات/سوره۳۷، آیات۵-۷.    
۱۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۶.    
۱۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۲۲.    
۱۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۸۳.    
۱۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۸۴.    
۱۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۵۶.    
۱۵۲. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۲.    
۱۵۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۸.    
۱۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۶۷.    
۱۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۵۶.    
۱۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۹.    
۱۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۳.    
۱۵۸. ملک/سوره۶۷، آیه۳.    
۱۵۹. ملک/سوره۶۷، آیه۵.    
۱۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۲.    
۱۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۵۰.    
۱۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۸۷.    
۱۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۸۴.    
۱۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۶۸.    
۱۶۵. فصلت/سوره۴۱، آیات۹-۱۲.    
۱۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۷.    
۱۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۶۲.    
۱۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۴۹.    
۱۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۶.    
۱۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۶.    
۱۷۱. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۱۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۱۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۱۴.    
۱۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۱۷۵.    
۱۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۷۲.    
۱۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۱۳.    
۱۷۷. نازعات/سوره۷۹، آیات۲۷-۳۲.    
۱۷۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۴.    
۱۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۸۹.    
۱۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۰۷.    
۱۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۵۹.    
۱۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۸۵.    
۱۸۳. اعراف/سوره۷، آیه۵۴.    
۱۸۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۷.    
۱۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۴۸.    
۱۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۸۴.    
۱۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۵۹.    
۱۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۳۰.    
۱۸۹. یونس/سوره۱۰، آیه۳.    
۱۹۰. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۱۹۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۹.    
۱۹۲. سجده/۳۲، آیه۴.    
۱۹۳. ق/سوره۵۰، آیه۳۸.    
۱۹۴. حدید/سوره۵۷، آیه۴.    
۱۹۵. فصلت/سوره۴۱، آیات۹-۱۲.    
۱۹۶. معارج/سوره۷۰، آیه۸.    
۱۹۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۸.    
۱۹۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۹.    
۱۹۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۰.    
۲۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۳۱.    
۲۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۰۲.    
۲۰۲. حاقه/سوره۶۹، آیه۱۶.    
۲۰۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۷.    
۲۰۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۹۸.    
۲۰۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۶۳.    
۲۰۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۲۰.    
۲۰۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۷۱.    
۲۰۸. قمر/سوره۵۴، آیه۱۱.    
۲۰۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۹.    
۲۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۸.    
۲۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۱۰.    
۲۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۵.    
۲۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۵.    
۲۱۴. حدید/سوره۵۷، آیه۲۱.    
۲۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۰.    
۲۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۶۵.    
۲۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۹۰.    
۲۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۱.    
۲۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۳۷.    
۲۲۰. ذاریات/سوره۵۱، آیه۲۳.    
۲۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۱.    
۲۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۷۵.    
۲۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۶۴.    
۲۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۳۵.    
۲۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۰۸.    
۲۲۶. زخرف/سوره۴۳، آیه۸۴.    
۲۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۵.    
۲۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۲۶.    
۲۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۹۱.    
۲۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۸۸.    
۲۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۷۳.    
۲۳۲. /سوره۲۱، آیه۳۲.    
۲۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۴.    
۲۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۸۰.    
۲۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۹۳.    
۲۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۷۴.    
۲۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۱۸.    
۲۳۸. ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۷.    
۲۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۲.    
۲۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۸۱.    
۲۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۷۳.    
۲۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۲.    
۲۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۲۸.    
۲۴۴. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۲.    
۲۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۹.    
۲۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۲۶.    
۲۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۴۶.    
۲۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۶۶.    
۲۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص.۱۱۷    
۲۵۰. ذاریات/سوره۵۱، آیه۷.    
۲۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۳۰.    
۲۵۲. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۲.    
۲۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۶۷.    
۲۵۴. ذاریات/سوره۵۱، آیه۷.    
۲۵۵. طلاق/سوره۶۵، آیه۱۲.    
۲۵۶. فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، ج۵، ص۶۸.    
۲۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۲۷.    
۲۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۴۸.    
۲۵۹. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۲۸.    
۲۶۰. نحل/سوره۱۶، آیه۴۹.    
۲۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۲.    
۲۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۶۵.    
۲۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۳۸۵.    
۲۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۶۲.    
۲۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۷۰.    
۲۶۶. شوری/سوره۴۲، آیه۲۹.    
۲۶۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۶.    
۲۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۵۸.    
۲۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۸۴.    
۲۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۷.    
۲۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۴۲.    
۲۷۲. رحمن/سوره۵۵، آیه۲۹.    
۲۷۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۲.    
۲۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص.۱۰۲    
۲۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۷۰.    
۲۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۰۶.    
۲۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۸۳.    
۲۷۸. رعد/سوره۱۳، آیه۱۵.    
۲۷۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۱.    
۲۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۲۰.    
۲۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۳۷.    
۲۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۶.    
۲۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۳۷.    
۲۸۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۵.    
۲۸۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۷.    
۲۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۱۹.    
۲۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۶۴.    
۲۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۵۱.    
۲۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۵۶.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سماء»، ج۳، ص۳۳۲.    


رده‌های این صفحه : آسمان | مفردات قرآن | واژه شناسی واژگان سوره ابراهیم | واژه شناسی واژگان سوره اسراء | واژه شناسی واژگان سوره اعراف | واژه شناسی واژگان سوره انبیاء | واژه شناسی واژگان سوره بروج | واژه شناسی واژگان سوره بقره | واژه شناسی واژگان سوره تکویر | واژه شناسی واژگان سوره حاقه | واژه شناسی واژگان سوره حجر | واژه شناسی واژگان سوره حدید | واژه شناسی واژگان سوره رحمان | واژه شناسی واژگان سوره رعد | واژه شناسی واژگان سوره زخرف | واژه شناسی واژگان سوره سجده | واژه شناسی واژگان سوره شمس | واژه شناسی واژگان سوره شوری | واژه شناسی واژگان سوره صافات | واژه شناسی واژگان سوره طلاق | واژه شناسی واژگان سوره طه | واژه شناسی واژگان سوره فرقان | واژه شناسی واژگان سوره فصلت | واژه شناسی واژگان سوره ق | واژه شناسی واژگان سوره قمر | واژه شناسی واژگان سوره مزمل | واژه شناسی واژگان سوره معارج | واژه شناسی واژگان سوره ملک | واژه شناسی واژگان سوره مومنون | واژه شناسی واژگان سوره نازعات | واژه شناسی واژگان سوره نحل | واژه شناسی واژگان سوره نوح | واژه شناسی واژگان سوره هود | واژه شناسی واژگان سوره یونس




جعبه ابزار