• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سوّار بن حمدون محاربی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سوّار بن حمدون محاربی، رهبر بنی محارب از قبیله قیسی بود که در سال ۲۷۶ق بر علیه عبدالله بن محمد اموی امیر‌ اندلس قیام کرد. در نهایت در سال ۲۷۷ق شکست خورد و کشته شد.



سوّار بن حمدون بن یحیای البیری قیسی محاربی، رهبر بنی محارب از قبیله قیسی بود. او اهل البیره (مرکزش غرناطه) بود. وی در دوران امیر عبدالله بن محمد اموی امیر‌ اندلس در سال ۲۷۶ق قیام کرد و بر دژ مونت شاقر (Monte Jiacar) در ناحیه براجله (Parcella) مسلط شد و آن را از چنگ موّلدین (دو رگه‌ها که از عرب و سایر نژادها به‌وجود آمده‌اند) درآورد. خاندان‌های عرب از آن خطه و قصبات جیّان و ریّه و ... به او پیوستند تا جبهه‌ای برابر مولّدین مسیحی، یهودی و عجم تشکیل دهند. آن‌گاه سوّار به گشودن دژهای آنان پرداخت. آنان نیز جعد بن غافر، عامل امیر عبدالله اموی بر بیره را بر ضدش به‌کار گرفتند و او را به جنگ با سوّار ترغیب کردند. او در راس سپاهش برای جنگ با سوّار به‌راه افتاد، ولی سوّار بر او پیروز شده، او را اسیر و سپس آزادش کرد.
پس از این پیروزی، قدرت سوّار افزایش یافت و بر مولّدین بیشتر گردن‌کشی کرد. امیر عبدالله اموی دل سوّار را به‌دست آورده، جعد بن غافر را برکنار کرد و کارگزاری به نام عمر بن عبدالله بن خالد را (که شریک سوّار بود) به‌جایش گماشت. سوّار خواست وفاداری خود را به امیر عبدالله نشان دهد، لذا در پیکار با عمر بن حفصون شرکت کرده، بر دژهای او تاخت و او را شکست داد. جعد بن غافر نیز به ابن حفصون پیوست و موفق شد سوّار را به کمینی که برایش گذاشته بود، بکشاند و او را بکشد و سرش را نزد ابن حفصون بفرستد. جسد سوّار را به کاستیل (castella) مرکز البیره بردند و ابن حیان نقل می‌کند: مولّدین گِرد جسدش آمدند. زنانشان از شدت کینه‌ای که از او بر اثر بیوه شدن زنان و یتیم شدن فرزندانشان به‌دست او به دل داشتند، جسد را پاره پاره کردند و از گوشتش خوردند.
پس از کشته شدن او، جبهه عرب پراکنده شد و پس از او، برای خود رهبری به نام سعید بن سلیمان معروف به ابن جودی برگزیدند. سوّار شاعر بود و اشعار زیبایی دارد.
[۳] ابن حیان القرطبی، حیان بن خلف، المقتبس، ص۶۶-۶۷.
[۴] سالم، عبدالعزیز، تاریخ المسلمین فی الاندلس، ص۲۵۸-۲۶۸.



۱. ابن ابار، محمد بن عبدالله، الحلة السیراء، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۸.    
۲. ابن عذاری مراکشی، محمد بن محمد، البیان المغرب، ج۲، ص۱۳۳-۱۳۴.    
۳. ابن حیان القرطبی، حیان بن خلف، المقتبس، ص۶۶-۶۷.
۴. سالم، عبدالعزیز، تاریخ المسلمین فی الاندلس، ص۲۵۸-۲۶۸.
۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۱۴۴.    



عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۱۲۲.






جعبه ابزار