• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شجر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شَجَر (به فتح شین و جیم) یکی از واژگان به کار رفته در قرآن کریم و به معنای درخت است. شجر در بعضی از آیات قرآن و همچنین در خطبه ۱۰۶ نهج البلاغه به کار رفته است. در آیه ۶۵ سوره نساء به معنای مشاجره و تنازع هم به کار رفته است.



شَجَر به معنای درخت است. اهل لغت گفته‌اند هر چه از روئیدنی‌ها تنه دارد شجر است و آنچه تنه ندارد نجم و عشب و حشیش است‌. (وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یَسْجُدانِ‌) یعنی علف و درخت سجده می‌کنند.


شجر را مطلق و واحد آنرا شجره گفته‌اند، مثل ثمر و ثمره، تمر و تمره نحو (وَ لا تَقْرَبا هذِهِ‌ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ‌) ولی در بعضی آیات شجره مطلق نیز آمده است نحو (وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ‌) (وَ لَوْ اَنَّ ما فِی الْاَرْضِ مِنْ‌ شَجَرَةٍ اَقْلامٌ‌) (یُوقَدُ مِنْ‌ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ) اما احتمال دارد در این آیات کل فرد فرد مراد باشد.
(فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ..) مراد از شجر، مشاجره و تنازع است. منازعه را از آن تشاجر گویند که سخن دو خصم یا خصوم مثل برگ و شاخه درخت بهم مختلط می‌شوند یعنی: «پس نه به خدایت قسم، اهل ایمان نمی‌شوند تا تو را در اختلاف خویش حاکم کنند.»
در نهج البلاغه خطبه ۱۰۶ آمده‌ ««وَ تَشَاجَرَتِ‌ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ»».
(الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ‌ الشَّجَرِ الْاَخْضَرِ ناراً) «همان كسى كه براى شما از درخت سبز آتش آفريد، و شما به وسيله آن آتش مى‌افروزيد.»
(وَ لا تَقْرَبا هذِهِ‌ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ‌) مراد از شجره همان درختی است که آدم و زنش از خوردن آن نهی شدند. درباره آن اختلاف است: سنبل، تاک، درخت انجیر، درخت کافور گفته‌اند. در تورات درخت معرفت است، ولی این افسانه است، خدا از علم و معرفت نهی نمی‌کند حال آنکه فرموده‌ (وَ عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْماءَ کُلَّها).
قرآن مجید روشن نمی‌کند که آن چه درختی بود ولی تاثیر آنرا نقل می‌کند: و آن جمله‌ «(فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ)» است که در صورت خوردن به زحمت می‌افتادند، چنانکه خود گفتند (رَبَّنا ظَلَمْنا اَنْفُسَنا) و نیز آیه‌ (فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما) روشن می‌کند که در اثر خوردن از آن وضعشان تغییر کرد و عورتین آنها بر خودشان آشکار گردید. البته در اثر ریختن لباس‌هایشان چنانکه فرموده‌(یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما)
(وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی اَرَیْناکَ اِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ‌) مراد از شجره ملعونه بنی امیه است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۷و۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۴۶.    
۳. رحمن/سوره۵۵، آیه۶.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۳۵.    
۵. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۲۰.    
۶. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۷.    
۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۶۵.    
۹. یس/سوره۳۶، آیه۸۰.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۳۵.    
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۳.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۲۲.    
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۲۶.    
۱۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شجر»، ج۴، ص۷و۸.    


رده‌های این صفحه : مفردات قرآن




جعبه ابزار