• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شرح نظم الدر (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«شرح نظم الدر (شرح قصیده تائیه کبرای ابن فارض)»، از آثار ادبی- عرفانی حکیم و عارف و فقیه و شاعر و ادیب مشهور، صائن الدین علی بن محمد ترکه اصفهانی (۷۷۰- ۸۳۵ ق)، به زبان فارسی است. این کتاب، شرح قصیده تائیه کبری، شاهکار و سروده ابوحفص عمر بن علی، مشهور به ابن فارض (۵۷۶- ۶۳۲ ق) است. نام اصلی و مشهور قصیده تائیه کبرای ابن فارض، «نظم السلوک» است.
[۱] شرح نظم الدر، البن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۱.
[۲] دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۳۷۶.




مراحل مختلف سلوک عرفانی، در این قصیده به نظم آمده است، اما صائن الدین قصیده ابن فارض را موسوم به «نظم الدر» دانسته و لذا کتاب خود را «شرح نظم الدر» نامیده است. این وجه تسمیه را مضمون بیت ۷۲۴ و ۷۲۵ که ابن فارض در آن، معارف و حقایق موجود در شعر خود را «درر دریاهای جمع» می‌داند که برای مخاطبانش صید کرده است، تقویت می‌کند.
[۳] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۱۴.
در میان آثار صائن الدین، رساله «شرح نظم الدر»، درخشش خاصی دارد. قصیده تائیه کبری، معراج نامه ابن فارض بشمار می‌رود؛ زیرا سراسرش سخن از محبت به حضرت حق تعالی است. صائن الدین این شرح را به هنگام جوانی و مقارن بازگشت از سفر به ممالک اسلامی نگاشته و در سال ۸۰۶ ق، آن را به پایان برده است.
[۴] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۰۷.
خانم دکتر اکرم جودی نعمتی، به تصحیح و تحقیق این رساله همت نهاده است.


کتاب با ساختار زیر تنظیم شده است:
۱. مقدمه مصحح؛
۲. متن اصلی؛
۲. ۱. مقدمه مؤلف؛
۲. ۲. شرح نظم الدر؛
۳. ترجمه فارسی قصیده تائیه کبری؛
۴. فهرست‌ها.
متن اصلی کتاب، شرح ترتیبی است و بر اساس قصیده تائیه ابن فارض سامان یافته است و طبقه بندی خاصی ندارد، جز آنکه مؤلف در آغاز، مقدمه‌ای مشتمل بر یک «اصل» و چهارده «وصل» ذکر کرده است.
نثر صائن الدین در «شرح نظم الدر»، به شدت متاثر از زبان عربی است و صائن الدین چه در زمینه مفردات و چه در قلمرو ترکیبات، با گشاده رویی فراوان به پیشواز زبان عربی می‌رود و حتی در مواردی واژگان عربی را چنان بی اعتدال در این رساله می‌نشاند که عرصه را بر صاحب خانه تنگ می‌کند؛ لذا موارد بسیاری مشاهده می‌شود که تنها ساختمان دستوری و حروف و افعال از آن زبان فارسی است و اگر سهم زبان عربی را از آنها برداریم، چیزی برجای نمی‌ماند. ترکیبات «شرح نظم الدر»، یکی از ویژگی‌های سبک صائن الدین در رساله مزبور است. ساختار این ترکیبات نیز بیش از آنکه از عناصر فارسی مایه گرفته باشد، وام دار زبان عربی است. با وجود این اثرپذیری از زبان عربی، ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه صائن الدین هنگامی که از بیان علمی مطالب فارغ می‌شود، کمتر تحت تاثیر عربی باقی می‌ماند و به خصوص در مطالب عاطفی و تغزلی، گرایش او را به فارسی سره و عبارات روان و آهنگین، به روشنی می‌بینیم و جملات معترضه پی درپی که ناشی از اطناب جویی نویسندگان این دوره است و موجب دوری از مطلب اصلی و پیچیدگی کلام می‌گردد، در «شرح نظم الدر» فراوان است و مشکل زمانی چند برابر می‌شود که برخی مسامحه‌های دستوری نیز در آنها راه پیدا می‌کند؛ مثلا ترتیب دستوری واژه‌ها در هم می‌ریزد، اجزای افعال مرکب از هم جدا می‌شود و «را» ی زاید در میانشان راه می‌یابد و سرانجام جملات طویل بدون فعل رها می‌شوند؛ گویا خود نویسنده نیز مقصود را گم می‌کند. صائن الدین «شرح نظم الدر» را به سبک نثر فنی معتدل نگاشته است. این سبک در آن روزگار، رونق پیشین خود را از دست داده بود و رساله مورد بحث از این دیدگاه دارای ارزش است. البته قلم صائن الدین در غیر از مواردی که به مسائل علمی می‌پردازد و نیز غیر از مقدمه و «وصل» ‌های مقدمه، به سادگی می‌گراید، اما در مجموع می‌توان گفت که «شرح نظم الدر» نمونه‌ای است از نثر فنی در پایان دوره رونق این سبک. صائن الدین در رساله مورد بحث، به انواع آرایه‌های سخن از سجع ، ترصیع، موازنه، جناس، مراعات نظیر و نیز انواع صور خیال توجه دارد. ترکیبات ابداعی در کانون زیبایی‌های نثر صائن الدین قرار گرفته است. این ترکیبات خوش آهنگ، بیشتر از نوع وصفی هستند و اغلب با موصوف خود تضمین مزدوج می‌سازند.
[۵] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۱۰.





۳.۱ - مقدمه مصحح کتاب

دکتر اکرم جودی نعمتی دو مقدمه دارد؛ در مقدمه اول تحت عنوان پیشگفتار، با اشاره به اهمیت تائیه ابن فارض و شرح علی بن محمد ترکه اصفهانی ، روش تحقیق و نسخه‌های مورد استفاده خود را معرفی و از استادان و سایر یاورانش در به ثمر رساندن تصحیح کتاب، تشکر کرده است. در مقدمه دوم، تحت عنوان مقدمه مصحح که مفصل و عالمانه و مستند و تحلیلی است و شامل بیش از صد صفحه می‌شود، توضیحات بسیار سودمندی در باره شرح حال و منزلت علمی سراینده تائیه کبرا (ابن فارض) و همچنین شارح آن (صائن الدین علی بن محمد ترکه اصفهانی) و همچنین گزارش جامع و گویایی از مباحث مطرح در کتاب ذکر کرده است.

۳.۲ - متن اصلی کتاب

«شرح نظم الدر»، کتاب حب الهی و تفسیر عاشقانه هستی بر مبنای عرفان ابن عربی است. صائن الدین با براعت استهلالی که در آن به کار گرفته، این معنا را به خواننده می‌رساند که سراسر کتاب، گفتگو در باره همین یک اصل است: «یحبهم و یحبونه»: «حمد بی حد، خدای را که نهال بود و نابود از ریاض اراضی «کان الله» مقطوع کرده، در عین آن قطع، حضرتی را که کشته زار حبوب «یحبهم» شاید، وصل گردانید و به آبیاری «رحمتی وسعت کل شی ء»، آن را سرسبز و شاداب داشته، مستعد ریع ظهور انوار و ثمار «یحبونه» ساخت و شگفت آنکه «یحبهم» پیش از «یحبونه» باشد. آن شوریده هم که صائن الدین را در کمند جذبه خویش داشت، پیش تر گفته بود: «اصل عشق از قدم رود، نقطه «باء» «یحبهم»، به تخمی در زمین «یحبونه» افکندند، لا بل آن نقطه در «هم» افگندند تا «یحبونه» برآمد. چون عبهر عشق برآمد، تخم، همرنگ ثمره بود و ثمره، همرنگ تخم».
[۷] سوانح غزالی، ص۸۳.

صائن الدین همانند دیگر عرفا معتقد است که عشق عبارت از «میل ذاتی همه اعیان موجودات» است که در تمام هستی، از مبدا آفرینش تا منتهای عالم آمیزش و آلایش وجود دارد و موجب می‌شود اعیان از قوه به فعل درآیند.
[۸] چهارده رساله، ابن ترکه، ص۷.

او در «شرح نظم الدر» تجلی و سیر عشق را در عالم هستی تصویر می‌کند و تائیه ابن فارض، زمینه مناسبی برای این تصویر است. صائن الدین، در شرح و پروردن قصیده مذکور که زکات نفس تزکیه شده ابن فارض بر سائلان کوی طلب است، به مجموعه میراث عرفان اسلامی توجه دارد. «شرح نظم الدر» تحت تاثیر مستقیم جهان بینی ابن عربی نوشته شده است و افکار و اقوال ابن عربی در سراسر آن به روشنی دیده می‌شود. گفتار بزرگان و مشایخ صوفیه نیز مانند احمد غزالی، حسین بن منصور حلاج ، بایزید بسطامی، جنید بغدادی، ابراهیم خواص، شیخ ابوالسعود و دیگران، به اقتضای مقام، آرایه این رساله شده و صائن الدین را در معنارسانی یاری کرده‌اند.
[۹] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۰۱.

صائن الدین، در مقدمه «شرح نظم الدر»، می‌نویسد که عالم حقیقت، گسترده تر از آن است که کلام و الفاظ در معنای قراردادی و منطقی بتوانند از عهده بیان آن برآیند؛ بنابراین، به پیروی از قرآن ، زبان تشبیه و تمثیل را در پیش می‌گیرد تا هم اهل معنی از حقایق آن برخوردار شوند و هم اهل ظاهر از صورت مجازی بی بهره نمانند.
[۱۰] شرح نظم الدر، ابن ترکه، ص۱۲- ۱۴.
[۱۱] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۰۱.


۳.۳ - قصه عشق در شرح نظم الدر

خلاصه، قصه عشق در «شرح نظم الدر»، به زبان تمثیل و به روایت صائن الدین متاثر از ابن عربی، با بیانی روان و آسان چنین است:
۱. حقیقت مطلق عشق در ازل، از تمیز عاشقی و معشوقی منزه بود، لیکن از انگیزش عشقی حرکتی خورد از خود به خود، خیمه‌های نمود را از بود بیرون زد، صحرای ظهور از شهرستان بطون ممتاز گشت و دبدبه عاشقی و معشوقی برآمد.
[۱۲] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۵.

۲. نسبت عاشق به عشق بیشتر است تا به معشوق. اطلاق که میراث خاص عشق است به عاشق منتقل شده است. عشق از تقابل وجود مبراست (و صفات تنزیهی در لسان شرایع گواه آن است) و از همین جاست که غذای جان عاشق، بیشتر صفات عدمی است.
[۱۳] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۶.

۳. شهسوار عشق، بر مرکب عاشقی دو گونه سیر دارد: ۱. از سرحد وحدت و اطلاق به سوی مملکت «کثرت» و «وجه» که «یحبهم» از آن عبارت می‌کند؛ ۲. از شهرستان این مملکت به سوی اردوی اطلاق خویش که «یحبونه» بدان اشارت است. حسن در شهرستان وجه، ظهور می‌یابد.
[۱۴] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح،ص۱۷- ۱۸.

۴. عشق در هر مرتبه تعین که می‌رسد، اعیان آن مرتبه را سلطنت ظهور می‌بخشد. نخستین مرتبه، عالم ارواح است؛ «اول ما خلق الله العقل». در طی این مراتب، «رقیب» و «لاحی» (مظهر آن ابلیس است) و «واشی» و «غماز» (مظهر ملائکه هستند) هم، صورت ظهور می‌یابند و بازار عاشقی را رونق می‌بخشند.
[۱۵] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۹- ۲۰.

۵. عشق در ادامه سیر خود، در مرتبه کون جامع (انسان) از حیثیت عاشقی، به صورت سمع و بصر ظاهر می‌شود و از حیثیت معشوقی، به صورت اشکال مبصره و اصوات مسموعه. محل برخورداری عاشق، بیشتر سمع است که قهر و ملامت و نکوهش از این ممر فایض می‌گردد.
[۱۶] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۰- ۲۱.

۶. عشق هر لحظه به رنگی و صورتی، معشوق را در نظر عاشق جلوه می‌دهد؛ گاه از راه عیان، گاه از روی معنی و گاه در عالم خیال با صورت مثالی. از آنجا که «عیان» همراه با احکام متقابل است و لذت دیدار و رنج فراق را با هم دارد، عاشق تاب نیاورد، پس مناسب حال او و مقتضای وقتش «صورت مثالی» است. چون صورت مثالی به جهت لطافت خویش، با جانب اطلاق مناسبت بیشتری دارد و رنج فراق در او نیست، باطن عاشق به او رغبت بیشتری دارد و حتی به جایی می‌رسد که صورت اصلی عیانی معشوق را مجال اقبال نمی‌دهد.
[۱۷] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۱- ۲۴.

۷. شهسوار عشق چون خواهد که مملکت حقیقت عاشق را مرکز حکومت خود سازد، شمشیر جباری به دست معشوق داده، او را با لشکر فتان حسن، متوجه وجود عاشق کند که اگر عمارت گونه‌ای از رسوم و عقاید و صفات پسندیده در وجود او باقی مانده باشد، منهدم سازد، تا نتواند پایگاهی برای اشرار و اغیار گردد. آنچه از صفات وجودی در مملکت وجود عاشق بود، از قبل معشوق بود؛ هر آینه چون معشوق بر تخت سلطنت نشست، عاشق هر چه داشت، تسلیم کرد و روی به خرابات نیستی نهاد که وطن اصلی وی بود.
[۱۸] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۴- ۲۵.

۸. در این حال، عاشق، هرچه دارد، قلم فنا بر آنها می‌کشد، اما چون هنوز مرام و مراد خود می‌جوید، غذای او وصال و انبساط باشد و از فراق و جفا که روزی خاص ملازمان آستان وفاست، محروم ماند، پس دائما از شداید جور و عدوان، ترسان و هراسان باشد و نامش در زمره خامان و ناتمامان ثبت گردد. در این مرحله، اگر رابطه حقیقی او با عشق، قوی بوده باشد، به یک شمشیر دیگر کارش آخر کند و الا از مجاوران این مقام، باقی ماند.
[۱۹] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۵- ۲۷.

۹. چون اطراف و اکناف مملکت حقیقت عاشق، توسط معشوق از نام و نشان اغیار پاک شد، حضرت عشق به تسخیر شهرستان نفس که حرم سرای وی در آن واقع است، فرمان می‌دهد. سپهسالار «وهم» که از سرداران آن مملکت است و پیش از این به هنگام رخنه کردن در ایالت عقل ، جان سپاری خود را به عشق ثابت کرده است، با جمیع اتباع و اشیاع خود، به استقبال عشق می‌رود. والی عقل، چون اسباب شوکت و حکومت خویش را متلاشی می‌بیند، به ناچار شمشیر و کفن در دست، متوجه بساطبوسی عشق می‌شود. حضرت عشق، او را به واسطه صدق و صفای پیشین، عفو می‌کند و به جهت تدبیری که در حل و عقد امور دارد، وزارت خویش را بدو می‌سپارد.
[۲۰] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۷- ۲۹.

۱۰. حضرت عشق پس از آنکه به دستیاری معشوق و شمشیر حسن، مملکت باطن عاشق را مسخر و سرکشان را قلع و قمع می‌کند، مملکت را هنوز خالی از غبار اغیار نمی‌یابد. پس اسب جفا را تنگ برمی کشد و با شمشیر جباری رو به سوی حقیقت عاشق می‌نهد و به تیغ بی دریغ «وحدت»، نام و نشان «اثنینیت» را قطع و محو می‌کند. حرم سرای حقیقت عاشق به جز آوازه «لیس فی الدار غیرنا دیار»، هیچ صدا نمی‌دهد.
[۲۱] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۹- ۳۰.

۱۱. خصوصیت عاشقی، اقتضای وحدت و اطلاق می‌کند و از این جهت به معشوق، غیرت می‌ورزد و حتی از دیدار او بر خود هم رشک می‌برد. از همین خصوصیت بود که ابلیس را افتاد آنچه افتاد.
[۲۲] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۰- ۳۱.

۱۲. تقابل و دوگانگی که منشا غیرت است، در اعتدال نشات عنصری انسانی تبدیل به یگانگی و جمعیت شده، صورت «غیرت» از میان برمی خیزد. به علت این جمعیت، اعیان عالم در خدمت او به سجده می‌افتند. از همین جمعیت و تعلق آن به مقام انسان بود که ابلیس که سال‌ها داغ عاشقی بر چهره داشت، آتش غیرتش بالا گرفت و از سجده او ابا کرد.
[۲۳] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۱- ۳۲.

۱۳. از آنجا که این مرتبه انسانی با جانب اطلاق مناسبت دارد، اطلاق مذکور در این نشات جمعیت نشان، به صورت عبودیت مطلقه ظاهر می‌شود و از این رهگذر، انسان عبد می‌گردد: عبد درهم، عبد دینار، عبد دنیا، عبد طبیعت و... هرکس که در این میان، اسیر دام عبودیت غیر نگردد و با فرایض و نوافل به تقرب حق برسد و محبوب الهی گردد، عبودیت مطلقه بر دو گونه به او رو نماید: طرف ظهورش که به عبودیت موسوم بود، مسمی به نبوت شود و طرف بطونش که از قدیم در سریان است، مسمی به ولایت گردد.
[۲۴] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۲- ۳۳.

۱۴. بهره انبیای نخستین از نبوت، فقط طرف عاشقی محض بود و در نتیجه دعوتشان بیشتر مایل به تنزیه می‌نمود؛ تا نوبت به ابراهیم خلیل رسید که نور معشوقی به بارگاه نبوت تابیدن گرفت. پس دعوت او بر مبادی صفات ثبوتی قرار گرفت که مبانی ارکان تشبیه است. کمال این مرتبه معشوقی و محبوبی به حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ختم می‌شود.
[۲۵] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۳- ۳۵.


۳.۴ - توجه شارح به ابعاد هنری و ادبی

در روایت این قصه، آنچه که «شرح نظم الدر» را از آثار مشابه و حتی از «مشارق الدراری» که شرح دیگری است بر تائیه کبرای ابن فارض و صائن الدین از آن بهره فراوان برده است، ممتاز می‌کند، توجه شارح به ابعاد هنری و ادبی است. صائن الدین که از ادیبان دوره تیموری است، در نوشته‌های خود و به خصوص در رساله مورد بحث، تنها به بیان علمی مطالب عرفانی نمی‌پردازد، بلکه او در نگارش خود به شیوه پیشینیان مایل است و نثر منشیانه را در نظر دارد (شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، صیک صد و چهار). عقاید حروفی صائن الدین، گاهی با عرفان نظری آمیخته می‌شود. در مقدمه «شرح نظم الدر» و در بیان دلیل عدم استفاده انبیا از شعر ، می‌گوید که «اعیان ثابته» که صور اسماء الهی‌اند و عرش که محل ظهور آن صور است، در قالب احکام صور شرعی بیان شده است تا هر کسی بتواند از معانی آنها بهره مند گردد؛ درحالی که اگر از شعر و رموز حرفی استفاده می‌شد، معانی آن فقط صید رمزدانان حروفی بود.
[۲۶] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۳- ۸۳.


۳.۵ - ترجمه فارسی قصیده تائیه کبری

از آنجا که صائن الدین، از ظاهر بسیاری ابیات در «شرح نظم الدر» دور افتاده و به تاویل قصیده پرداخته، مصحح محترم، خانم دکتر اکرم جودی نعمتی، قصیده تائیه کبرای ابن فارض را از آغاز تا انجام با دقت به فارسی روان ترجمه و ابیات آن را از ۱ تا ۷۶۰ شماره گذاری و به کتاب ضمیمه کرده است.
[۲۷] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۰۹- ۳۷۰.


۳.۶ - فهرست‌ها

مصحح محترم فهرست‌های متعددی برای کتاب فراهم آوده که در بین آن‌ها، «فهرست توضیحی احادیث »
[۲۸] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص ۳۷۹- ۴۱۱.
، مشتمل بر تحقیق و نکته سنجی‌های ایشان است. «فهرست اصطلاحات و تعبیرات حکمی و عرفانی»
[۲۹] شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص ۴۸۷- ۴۹۷.
نیز مفید و مناسب، ولی فاقد استناد و شرح و توضیح است.

۳.۷ - چند نکته پایانی

۱. شارح، در شرح مزبور، نیک تحت تاثیر عرفان ابن عربی است. این تاثیر را هم در نقل مستقیم مطالب از کتاب‌های «فصوص الحکم» و «الفتوحات المکیة» می‌توان دید و هم در نظام جهان بینی ابن عربی که بر آن حاکم است. یک اصل و چهارده «وصل»، در مقدمه صائن الدین بر «شرح نظم الدر»، که در واقع چکیده مطالب این شرح است، تاثیر جهان بینی ابن عربی را به روشنی می‌نمایاند (شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، صدوازده). در «شرح نظم الدر» می‌بینیم که صائن الدین در ابراز اعتقاد به «وحدت وجود»، بسیار صریح تر از ناظم قصیده است و حتی در برخی از ابیات آن (مانند بیت‌های ۲۶۶- ۲۸۵)، که می‌توان نظر ابن فارض را با «وحدت شهود» منطبق دانست، صائن الدین آشکارا به «وحدت وجود» قائل شده است.
[۳۰] شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص۸۱.

۲. ابن فارض، شاعر عشق است و قصیده‌های او همچون غزل، سرشار از مضامین و تعبیرات عاشقانه است و از آنجا که عشق او، به خصوص در «نظم الدر»، عشق الهی است، بسط دامنه معنا موجب می‌شود که رشته سخن دراز گردد و تکرار مضامین و معانی و آوردن صنایع بدیعی از انواع لفظی و معنوی، جناس، طباق، تضاد، ایهام، و انواع صور خیال از مجاز، استعاره ، تشبیه و کنایه بر طول قصیده بیفزاید. هامر، مستشرق آلمانی درباره این قصیده می‌گوید: «تائیه ابن فارض در شعر عرب، همچون غزل‌های سلیمان است در تورات ».
[۳۱] شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص۳۲.



فهرست محتویات کتاب، در آغاز آن و فهرست آیات قرآنی ، فهرست توضیحی احادیث، فهرست توضیحی اشعار فارسی، فهرست توضیحی اشعار عربی، فهرست ابیات تائیه کبری، فهرست امثال و حکم عربی و اقوال عربی مشایخ و بزرگان، فهرست نام کسان و گروه‌ها، فهرست نام کتاب‌ها، فهرست نام جای‌ها، فهرست اصطلاحات و تعبیرات حکمی و عرفانی و فهرست منابع در پایان آن واقع شده است. پاورقی‌ها بیشتر به ذکر موارد اختلاف نسخ اختصاص یافته است.
سرکار خانم دکتر اکرم جودی نعمتی، کتاب «شرح نظم الدر» را بر اساس شش نسخه خطی و با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی تصحیح کرده و همراه با مقدمه‌ای سودمند و افزودن فهارس فنی منتشر کرده است. در بین این شش نسخه، نسخه اساس و اقدم نسخ، در مجموعه رسائل صائن الدین جای دارد و در زمان حیات مؤلف به تاریخ ۸۲۸ ق کتابت شده است. در چندین جای این مجموعه خط و امضای صائن الدین وجود دارد که از نظر اعتبار نسخه پایگاه خاصی بدان می‌بخشد. خوشبختانه ضبط این نسخه بسیار دقیق، درست و قابل اعتماد است. در حواشی این نسخه، مطالب مفیدی وجود دارد که برخی از خود مؤلف است و برخی به خط جدیدتری با امضای نوری نوشته شده است. در پایان نسخه نیز دو جا مهر «عبده علی نوری» دیده می‌شود و بر اساس نظر استاد شفیعی کدکنی احتمالا وی همان ملا علی نوری از فقها و حکمای امامیه قرن سیزدهم باشد که شاید مجموعه مورد بحث را در تملک داشته و بر آن حاشیه نوشته است. حواشی او که بیشتر در برگ‌های نخستین است، در پاورقی‌ها ذکر شده است. نسخه مزبور در اختیار مرحوم محمدتقی بهار بوده و پس از او به کتابخانه مجلس شورا منتقل شده است و اکنون تحت شماره ۱۰۱۹۶ نگهداری می‌شود.
[۳۲] شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص۱۳.



۱. شرح نظم الدر، البن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۱.
۲. دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۳۷۶.
۳. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۱۴.
۴. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۰۷.
۵. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۱۰.
۶. مائده/سوره۵، آیه۵۴.    
۷. سوانح غزالی، ص۸۳.
۸. چهارده رساله، ابن ترکه، ص۷.
۹. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۰۱.
۱۰. شرح نظم الدر، ابن ترکه، ص۱۲- ۱۴.
۱۱. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۰۱.
۱۲. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۵.
۱۳. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۶.
۱۴. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح،ص۱۷- ۱۸.
۱۵. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۱۹- ۲۰.
۱۶. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۰- ۲۱.
۱۷. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۱- ۲۴.
۱۸. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۴- ۲۵.
۱۹. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۵- ۲۷.
۲۰. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۷- ۲۹.
۲۱. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۲۹- ۳۰.
۲۲. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۰- ۳۱.
۲۳. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۱- ۳۲.
۲۴. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۲- ۳۳.
۲۵. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۳- ۳۵.
۲۶. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۳- ۸۳.
۲۷. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص۳۰۹- ۳۷۰.
۲۸. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص ۳۷۹- ۴۱۱.
۲۹. شرح نظم الدر، ابن ترکه، مقدمه مصحح، ص ۴۸۷- ۴۹۷.
۳۰. شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص۸۱.
۳۱. شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص۳۲.
۳۲. شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص۱۳.



نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار