• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهر برقه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بَرْقه‌، ناحیه‌ای‌ با تاریخی‌ کهن‌ در شمال‌ افریقا و امروزه‌ شهر و استانی‌ در کشور لیبی است. بَرقَه، نامی که نویسندگان عرب به شهر مَرج کنونی، و نیز ناحیه‌ای که این شهر در آن قرار دارد، یعنی سیرنائیک، داده‌اند.



برقه‌ (یونانی‌ = بارکه‌۱) از نخستین‌ِ شهرهای‌ یونانی‌ است‌ که‌ در منطقه سیرنائیک‌ بنیاد نهاده‌ شد. تاریخ‌ زیستگاهی‌ انسان‌ در این‌ سرزمین‌، بنابر آثار مکشوفه‌ دست‌ کم‌ به‌ دوره دوم‌ عصر پارینه‌ سنگی‌ می‌رسد و دانشمندان‌ برآنند که‌ صحرای‌ سیرنائیک‌ در هزاره ۷ق‌م‌ حاصلخیز و پرجمعیت‌ بوده‌ است‌
[۱] Ward, Ph, Touring Libya, London, ۱۹۶۹، ج۱، ص۱۳-۱۴.
پس‌ از آنکه‌ یونانیان‌ در سده ۷ق‌م‌ ۴ شهر دیگر را نیز در کنار برقه‌ پدید آوردند، مجموع‌ آنها را پنتاپولیس‌ خواندند و از آنجاست‌ که‌ در برخی‌ آثار اسلامی‌ نام‌ این‌ منطقه‌، انطابلس‌ یا بنطابلس‌ آمده‌ است‌
[۲] ابوالفدا، تقویم‌البلدان‌، ج۱، ص۱۲۷، به‌ کوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، ۱۸۴۰م‌.
[۶] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۷-۸.



شبه جزیره وسیع افریقایی است میان خلیج‌های بُمبَه و سِرت بزرگ، که مَرمَریک در مشرق آن و صحرای شرقی لیبی در جنوب آن واقع شده است. جغرافی‌دانان‌ و نویسندگان‌ مسلمان‌، برقه‌ را در اقلیم‌ سوم‌ جای‌ می‌دادند.
[۹] ابوالفدا، تقویم‌البلدان‌، ج۱، ص۱۴۸، به‌ کوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، ۱۸۴۰م‌.
کوهستان‌ آهکی‌ شمال‌ برقه‌ این‌ منطقه‌ را به‌ جبل‌الاخضر متصل‌ می‌گرداند.
[۱۲] Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۲۹.

این شبه جزیره از دو فلات با ارتفاع زیاد و متوسط تشکیل شده است. فلات مرتفع، جبل اخضر (کوهستان سبز) است که با ارتفاعی بین پانصد تا کمی بیش از ششصد متر آغاز می‌شود و در جنوب به خرابه‌های سیرِن به ارتفاع ۸۶۸ متر ختم می‌شود. فلات کم ارتفاع‌تر، با ارتفاعی بین ۲۵۰تا چهارصد م‌تر، بر جلگه ساحلی بِنغازی مشرف است و مرج با ارتفاع ۲۸۵ متر در آن قرار گرفته است. این فلات‌ها با شیب ملایمی به سوی جنوب ادامه می‌یابند و جای خود را به دشت‌های آبرفتی پست می‌دهند و به صورت پلکان‌هایی به ساحل دریا می‌رسند.
وجود دریا و ارتفاع باعث شده است که شبه جزیره سیرنائیک چون اراضی کویری مجاورش بیابانی نباشد؛ در تابستان درجه دمای آن متوسط و میزان بارندگیش نسبتاً بالاست. به سمت مشرق، از میزان بارندگی کاسته می‌شود، و به سمت جنوب شرقی و جنوب، این کاهش سرعت می‌یابد. وادی‌هایی که در صحرا پیش رفته‌اند، فقط پس از شدید‌ترین بارندگی‌ها دارای آب می‌شوند. از میان شاخاب‌های مدیترانه‌ای، تنها وادی دِرنَه جریان آب دائمی دارد. جبل اخضر هنوز در جنوب مرج و سیرن جنگل‌های سرو، بلوط، کاج و عرعر و خصوصاً جنگل پست و بوته زاری از درختان مصطکی و زیتون وحشی دارد که مساحت مجموع آن‌ها بالغ بر ۰۰۰، ۱۱۰ هکتار می‌شود. در ۵۵ کیلومتری جنوب شرقی بنغازی و شصت کیلومتری جنوب دِرنَه، صحرا با مراتع ناچیز و خاک‌های سبک شروع می‌شود.


سیرنائیک همراه با پنج شهری که در فاصله قرن‌های هفتم و پنجم ق. م بنیاد گذارده شده، تنها تحت الحمایه افریقایی یونانیان بود. از آن میان سیرِن، با بندرش آپولونیا (مَرسا سوسَه) که در موضع مناسبی در دل جبل اخضر جای گرفته، قبل از همه به وجود آمده بود، و شهرهای دیگر عبارت بود از: برقه (مَرج)، اوهِسپریدیس (بنغازی) و تُشیرا (تکره)؛ سیرنائیک (بَرقه) سپس به مصر دوره بطالِسه منضم شد؛ و این مصادف با زمانی است که شهرهای پتولمائیس (دِرنه) ایجاد می‌شد.


سیرنائیک با تبدیل شدن به ایالتی رومی، دستخوش ناآرامی‌های فراوانی گردید و آبادانی چندانی به خود ندید، و از قرن چهارم تا هفتم میلادی، قسمتی از قلمرو روم شرقی بود.

۴.۱ - تصرف ایرانیان و بطالسه

برقه‌ در سده ۶ق‌م‌ در تصرف‌ ایرانیان‌، و از سده ۴ تا ۷۴ق‌م‌ در قلمرو بطالسه‌، و از این‌ تاریخ‌ جزو متصرفات‌ دولت‌ روم‌ بود
[۱۳] Herodotus, The History, tr A D Godley, London, ۱۹۵۷، ج۲، ص۱۷.
[۱۴] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۸.
در عصر بطالسه‌ گروه‌ بزرگی‌ از یهودیان‌ اخراج‌ شده‌ از دیگر کشورها در برقه‌ (سیرنائیک‌) سکنی‌ گزیدند
[۱۵] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۱۰.
مسیحیت‌ از اواخر سده ۴م‌ به‌ این‌ منطقه‌ راه‌ یافت‌
[۱۶] Ward, Ph, Touring Libya, London, ۱۹۶۹، ج۱، ص۱۵.


۴.۲ - تصرف مسلمانان

سیرنائیک پس از دو اردوکشی به فرماندهی عمرو بن عاص، در سال ۲۲، به اشغال اعراب (مسلمانان) درآمد، و از آن پس معبر اردوهایی بود که کم کم به مغرب رسیدند و آن‌جا را فتح کردند. بدینگونه، یا از طریق فرورفتگی‌های جنوبی و واحه‌هایی چون اَوجیلَه و یا از کنار انحرافات جلگه‌های شمالی، بزرگراهی برای عبور و مرور نظامی و تجاری از مصر به سوی غرب شد. این منطقه متصل به مصر نیز، همچون مصر، به نوبه خود زیر سلطه دمشق، بغداد و سپس فاطمیان قرار گرفت. در قرن پنجم، معبر (طوایف) بنوهلال و بنوسلیم بود که به سوی مغرب می‌رفتند. در زمان ابن خلدون (قرن هشتم) (طایفه) عَزَّه در برقه می‌زیستند که با غلبه دولت صنهاجه موطن ایشان ویران شده بود و معاش آن‌ها از کشاورزی بود.
[۱۷] ابن خلدون، العبر، تاریخ ابن خلدون، ج۵، ص۸۳، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۷۰ ش).

در آغاز فتوح‌ اسلامی‌ (۶۳۴ق‌) مسلمانان‌ با گرفتن‌ جزیه‌ آنجا را به‌ صلح‌ گشودند.
[۱۸] عبدالرحمان بن‌ عبدالحکم‌، فتوح‌ مصر و اخبارها، ج۱، ص۱۷۰، بغداد، ۱۹۲۰م‌.
در اوایل‌ خلافت‌ مروانیان‌ برقه‌ جزو ولایت‌ افریقیه‌ بود که‌ خود از توابع‌ حکومت‌ مصر به‌ شمار می‌رفت‌. در ۳۰۰ق‌ مهدی‌ فاطمی‌ سپاه‌ مقتدر عباسی‌ را شکست‌ داد و بر آن‌جا چیره‌ شد.
[۲۲] یحیی‌ انطاکی‌، تاریخ‌، ج۱، ص۶۸، طرابلس‌، ۱۹۹۰م‌.
پس‌ از فاطمیان‌ برقه‌ به‌ دست‌ ایوبیان‌ و ممالیک‌ مصر افتاد؛ تا اینکه‌ در سده ۱۰ق‌/۱۶م‌ عثمانیان‌ برقه‌ را تسخیر کردند
[۲۳] یحیی‌ انطاکی‌، تاریخ‌، ج۱، ص۲۶۰- ۲۶۲، طرابلس‌، ۱۹۹۰م‌.
[۲۴] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۱۸.
از همان‌ سال‌ها تا اوایل‌ سده ۱۲ق‌/۱۸م‌ از طرف‌ دولت‌ عثمانی‌، طرابلس‌ دارای‌ نایب‌السلطنه‌ شد و برقه‌ که‌ جزو قلمرو آن‌ به‌ شمار می‌رفت‌، مانند دیگر ولایات‌ این‌ ناحیه‌ استقلال‌ نسبی‌ داشت‌.
[۲۵] ژزف‌ م کوک‌، مسلمانان‌ افریقا، ج۱، ص۶۰، ترجمة اسدالله‌ علوی‌، مشهد، ۱۳۷۳ش‌.

برقه نیز همچون مصر در قرن دهم، به اشغال ترک‌ها در آمد، ولی بیشتر تحت فرمانِ صوری تا واقعی حکام طرابلس بود؛ از ۱۱۲۳ تا ۱۲۵۱ نیز به حاکمیت سلسله بنی قره‌مان در آمد.


از آن پس، برقه از میان رفت و از اوایل قرن سیزدهم/ نوزدهم، سیرنائیک (با نام اروپایی) پدید آمد که جز واحه‌های جنوبی، فقط دو مرکز کوچک داشت (که آن دو نیز بر اثر مهاجرت خارجی‌ها بدانجا موجودیت یافته بود):
در سده ۱۳ق‌/۱۹م‌ شهر جدید برقه‌ (مرج‌) در کنار شهر قدیم‌ شکل‌ گرفت‌
[۲۶] Britannica, ۱۹۸۶، ج۷، ص۸۵۷.
در همین‌ سال‌ها سنوسی‌ها اولین‌ زاویه خود را در برقه‌ تأسیس‌ کردند و از اینجا کوشیدند تا اسلام‌ را به‌ افریقای‌ مرکزی‌ بسط دهند،
[۲۷] Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۱۱۱.
[۲۸] نقولا زیاده‌، افریقیات‌، ج۱، ص۲۴۷، لندن‌، ۱۹۹۱م‌.
چنانکه‌ در آغاز سده ۱۴ق‌/۲۰م‌ بخش‌ مهمی‌ از مراکز تبلیغی‌ سنوسی‌ در برقه‌ قرار داشت‌.
[۲۹] نقولا زیاده‌، افریقیات‌، ج۱، ص۲۴۷، لندن‌، ۱۹۹۱م‌.
نهضت‌ سنوسی‌ توانست‌ با متحد گردانیدن‌ قبایل‌ منطقه‌، نیرویی‌ بزرگ‌ پدید آورد که‌ همواره‌ در اندیشه استقلال‌ داخلی‌ بود
[۳۰] علی‌ عبداللطیف حمیده‌، المجتمع‌ و الدولة و الاستثمار فی‌ لیبیا، ج۱، ص۱۳۸، بیروت‌، ۱۹۹۵م‌.
[۳۱] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۳-۴.
محمد ادریس‌ نواده مهدی‌ سنوسی‌ که‌ در ۱۹۱۶م‌ حاکم‌ برقه‌ شد، شاید در اندیشه تحقق‌ این‌ هدف‌ بود، ولی‌ اندکی‌ بعد توسط نیروهای‌ ایتالیا اخراج‌ گردید.
[۳۲] ژزف‌ م کوک‌، مسلمانان‌ افریقا، ج۱، ص۶۱ -۶۲، ترجمة اسدالله‌ علوی‌، مشهد، ۱۳۷۳ش‌.
در ۱۹۴۹م‌/۱۳۲۸ش‌ محمد ادریس‌ امیر مستقل‌ برقه‌، و در ۱۹۵۲م‌/ ۱۳۳۱ش‌ فرمانروای‌ پادشاهی‌ لیبی‌ شامل‌ برقه‌، طرابلس‌ غرب‌ و فزان‌ شد.
[۳۳] ژزف‌ م کوک‌، مسلمانان‌ افریقا، ج۱، ص۶۲، ترجمة اسدالله‌ علوی‌، مشهد، ۱۳۷۳ش‌.
جمعیت‌ شهر برقه‌ (مرج‌) در برآورد سال‌ ۱۹۷۲م‌/ ۱۳۵۱ش‌ حدود ۱۵ هزار نفر بود.
[۳۴] Britannica, ۱۹۸۶، ج۷، ص۸۵۷.

بنغازی، جانشین اوهسپریدیسِ باستانی، که در اواخر قرن نهم با مهاجرت اهالی طرابلس به وجود آمده بود. دِرنه، که کمی پیش‌تر، اندلسی‌ها آن را بر روی دارنیس قدیم بنا کرده بودند، و اندک پیشرفت آن مدیون بیگ محمد بود که شبکه آبیاری آن‌جا را در قرن یازدهم سر و سامان داد. مرج در ۱۲۵۶/۱۸۴۰، از قلعه‌ای که ترک‌ها در محل شهر برقه ساخته بودند، نشأت گرفت.


سیرنائیک در نیمه دوم قرن سیزدهم /نوزدهم عملاً زیر نفوذ انجمن اخوت سَنوسیه رفت. در ۱۳۱۵/۱۸۹۷، مسلمانان کرت که از برابر یونانیان فاتح می‌گریختند، شهر کوچک مَرسا سوسه را بر خرابه‌های آپولونیا بنا کردند. در ۱۳۳۰/۱۹۱۱ وقتی ایتالیایی‌ها وارد بنغازی و طرابلس شدند، گذشته از این مراکز شهری محقر، با سرزمینی کاملاً بدوی مواجه شدند که غیر از واحه‌ها، حتی یک دهکده در آن دیده نمی‌شد و همه ساکنان آن چوپانان چادرنشین بودند.
قبایل آن مرکب از دو گروه اصلیِ مُرابطین و سَعادی بودند که هر کدام به طوایف اصلی و فرعی چندی تقسیم شده‌اند. خارج از مراکز شهر‌ها همه سکنه مسلمان سنی مالکی بودند و همه به گویش‌های مغربیِ زبان عربی سخن می‌گفتند، جز ساکنان اَوجیله در جنوب که به زبان بربری تکلم می‌کردند.

۶.۱ - اشغال ایتالیایی‌ها

ایتالیایی‌ها پس از مقاومت سخت بادیه نشینان و سَنوسیه، در نیمه دوم ۱۳۱۰ ش/ پایان ۱۹۳۱، بر تمام سیرنائیک و پیرامونش استیلا یافتند و کوشش زیادی برای مستعمره کردن آن‌جا به کار بردند؛ اولین مهاجرنشین‌ها در جلگه بنغازی و پیرامون مرج مستقر شدند و در سال‌های ۱۳۱۳ ش /۱۹۳۴ تا ۱۳۱۸ ش/ ۱۹۳۹ براثر کوشش ایتالیایی‌ها تعدادی دهکده مهاجرنشین در جبل اخضر ایجاد شد، و آن‌جا در ۱۳۱۸ ش/ ۱۹۳۹، همراه با بقیه خاک لیبی، جزو خاک ایتالیا شد. با اینهمه‌، سیطره ایتالیا بر برقه‌ بدون‌ جنگ‌های‌ سنگین‌ با رهبران‌ محلی‌ چون‌ عمر مختار میسر نگردید
[۳۵] Wright, J, Libya: A Modern History, London, ۱۹۸۱، ج۱، ص۳۳.
برقه‌ در دوره تسلط ایتالیا مشتمل‌ بر دو کرسی‌ بنغازی‌ و درنه‌ بود و بعداً به‌ یک‌ کرسی‌ تبدیل‌ شد
[۳۶] Khadduri, M, Modern Libya, Baltimore, ۱۹۶، ج۱، ص۴۵.
ایتالیایی‌ها در سیرنائیک چند اقدام عمرانی از جمله: کشیدن راه آهن بنغازی به مرج، احداث شبکه جاده‌ها، بنادر و مراکز آموزشی و بیمارستانی و... کردند.
در اثنای جنگ جهانی دوم، در ۱۳۲۱ ش/ ۱۹۴۲، ایتالیایی‌ها سیرنائیک را ترک کردند و آن‌جا تحت اداره نظامی انگلیس قرار گرفت. آنان ادریس، پیشوای سنوسیه، را در رأس امیرنشین سیرنائیک نهادند و به او کمک کردند که به سلطنت ایالات متحده لیبی، متشکل از سیرنائیک و تریپولی و فِزّان، دست یابد.


امروزه سیرنائیک که واحه‌های کُفره را در بر می‌گیرد، ۴۰۰، ۸۵۵ کیلومتر مربع وسعت دارد (مساحت کل لیبی ۵۰۰، ۷۵۹، ۱ کیلومتر مربع) اما جمعیت آن به نسبت کم است.


قبایل بربر لَواته، هَواره و اَورِغه با‌ نژاد عرب درآمیختند و به دامداری پرداختند، و این امر به زیان کشاورزی گسترش یافت، و برقه تنها مرکز مهم باقی ماند.
در برقه‌، به‌ رغم‌ معمول‌ بودن‌ کشاورزی‌، گرایش‌ همگانی‌ به‌ گله‌داری‌ است‌
[۳۷] Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۳۴۱.
در این‌ منطقه‌ انواع‌ غلات‌، به‌ ویژه‌ جو به‌ عمل‌ می‌آید و انگور نیز تولید می‌شود
[۳۸] Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۳۸.
[۳۹] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۸.
از صادرات‌ برقه‌ عسل‌، شمع‌، روغن‌، پوست‌ دباغی‌ شده‌، پشم‌ و چهارپایان‌ را می‌توان‌ نام‌ برد
[۴۱] محمد بن‌ حوقل‌، صورةالارض‌، ج۱، ص۶۷، به‌ کوشش‌ کرامرس‌، لیدن‌، ۱۹۳۸م‌.
[۴۲] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۸.
[۴۳] Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۳۷.



در سده‌های‌ گذشته‌ زندگی‌ مردم‌ برقه‌ بیشتر از طریق‌ زائرانی‌ که‌ بدانجا می‌آمدند و کاروان‌های‌ تجارتی‌ میان‌ مغرب‌ و مصر تأمین‌ می‌شد
[۴۴] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۱۸.
در دهه ۱۹۶۰م‌ یک‌ حوزه نفتی‌ در این‌ منطقه‌ کشف‌ گردید
[۴۵] Africa, ed C Legum, London, ۱۹۷۱، ج۱، ص۳۸.



در برقه‌ خرابه‌های‌ شهرهای‌ باستانی‌ یونانی‌ و رومی‌ وجود دارد
[۴۶] ابوالفدا، تقویم‌البلدان‌، ج۱، ص۱۲۷، به‌ کوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، ۱۸۴۰م‌.
[۴۷] Villard, H S, Libya, New York, Cornell University Press، ج۱، ص۹۹ -۹۸.
[۴۸] Ward, Ph, Touring Libya, London, ۱۹۶۹، ج۱، ص۴۴.
(که‌ به‌ قصرهایی‌ هم‌ اشاره‌ کرده‌است‌). مزار رویفع‌، صحابی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نیز در این‌ شهر است‌. برقه‌ یکی‌ از مراکز مهم‌ فرهنگی‌ - هنری‌ یونان‌ بود و از جمله دانشمندان‌ قدیم‌ آنجا از کالیماخوس‌۱ (فکاهی‌نویس‌ و منتقد) و اراتستن‌۲ (جغرافیایی‌دان‌) نام‌ برده‌اند
[۵۰] Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۸.
دانشمندان‌ مسلمان‌ بسیاری‌ از برقه‌ برخاسته‌، و یا منسوب‌ به‌ آنجا بوده‌اند.
[۵۳] یاقوت‌ حموی، معجم البلدان‌، ج۱، ص۵۷۴.



(۱) ابن خلدون، العبر، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۷۰ ش).
(۲) محمد بن‌ حوقل‌، صورةالارض‌، به‌ کوشش‌ کرامرس‌، لیدن‌، ۱۹۳۸م‌.
(۳) عبدالرحمان بن‌ عبدالحکم‌، فتوح‌ مصر و اخبارها، بغداد، ۱۹۲۰م‌.
(۴) علی بن‌ ماکولا‌، الاکمال‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۹۶۲م‌.
(۵) عبدالله ابوعبید بکری‌، المسالک‌ و الممالک‌، به‌ کوشش‌ وان‌ لون‌ و ا فره‌، تونس‌، ۱۹۹۲م‌.
(۶) ابوالفدا، تقویم‌البلدان‌، به‌ کوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، ۱۸۴۰م‌.
(۷) محمد ادریسی‌، نزهةالمشتاق‌، بیروت‌، ۱۴۰۹ق‌/۱۹۸۹م‌.
(۸) ابراهیم اصطخری‌، مسالک‌ الممالک‌، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۹۲۷م‌.
(۹) یحیی‌انطاکی‌، تاریخ‌، طرابلس‌، ۱۹۹۰م‌.
(۱۰) احمد بلاذری‌، فتوح‌البلدان‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.
(۱۱) علی‌ عبداللطیف حمیده‌، المجتمع‌ و الدولة و الاستثمار فی‌ لیبیا، بیروت‌، ۱۹۹۵م‌.
(۱۲) خلیفة بن‌ خیاط، تاریخ‌، دمشق‌، ۱۹۶۸م‌.
(۱۳) نقولا زیاده‌، افریقیات‌، لندن‌، ۱۹۹۱م‌.
(۱۴) عبدالکریم سمعانی‌، الانساب‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
(۱۵) ژزف‌ م کوک‌، مسلمانان‌ افریقا، ترجمة اسدالله‌ علوی‌، مشهد، ۱۳۷۳ش‌.
(۱۶) عبدالواحد مراکشی‌، المعجب‌، به‌ کوشش‌ محمد سعید عریان‌ و محمد عربی‌ علمی‌، قاهره‌، ۱۳۶۸ق‌/ ۱۹۴۹م‌.
(۱۷) یاقوت‌ حموی، معجم البلدان‌.
(۱۸) احمد یعقوبی‌، البلدان‌، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۹۱م‌.
(۱۹) Africa, ed C Legum, London, ۱۹۷۱.
(۲۰) Britannica, ۱۹۸۶.
(۲۱) Evans - Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹.
(۲۲) Herodotus, The History, tr A D Godley, London, ۱۹۵۷.
(۲۳) Khadduri, M, Modern Libya, Baltimore, ۱۹۶.
(۲۴) Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹.
(۲۵) Villard, H S, Libya, New York, Cornell University Press.
(۲۶) Ward, Ph, Touring Libya, London, ۱۹۶۹.
(۲۷) Wright, J, Libya: A Modern History, London, ۱۹۸۱.


۱. Ward, Ph, Touring Libya, London, ۱۹۶۹، ج۱، ص۱۳-۱۴.
۲. ابوالفدا، تقویم‌البلدان‌، ج۱، ص۱۲۷، به‌ کوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، ۱۸۴۰م‌.
۳. عبدالواحد مراکشی‌، المعجب‌، ج۱، ص۳۴۷، به‌ کوشش‌ محمد سعید عریان‌ و محمد عربی‌ علمی‌، قاهره‌، ۱۳۶۸ق‌/ ۱۹۴۹م‌.    
۴. یاقوت‌ حموی، معجم البلدان‌، ج۱، ص۲۶۶.    
۵. عبدالله ابوعبید بکری‌، المسالک‌ و الممالک‌، ج۲، ص۶۴۹، به‌ کوشش‌ وان‌ لون‌ و ا فره‌، تونس‌، ۱۹۹۲م‌.    
۶. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۷-۸.
۷. احمد یعقوبی‌، البلدان‌، ج۱، ص۹۷، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۹۱م‌.    
۸. عبدالله ابوعبید بکری‌، المسالک‌ و الممالک‌، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴، به‌ کوشش‌ وان‌ لون‌ و ا فره‌، تونس‌، ۱۹۹۲م‌.    
۹. ابوالفدا، تقویم‌البلدان‌، ج۱، ص۱۴۸، به‌ کوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، ۱۸۴۰م‌.
۱۰. یاقوت‌ حموی، معجم البلدان‌، ج۱، ص۵۷۳.    
۱۱. محمد ادریسی‌، نزهة المشتاق‌، ج۱، ص۳۱۰، بیروت‌، ۱۴۰۹ق‌/۱۹۸۹م‌.    
۱۲. Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۲۹.
۱۳. Herodotus, The History, tr A D Godley, London, ۱۹۵۷، ج۲، ص۱۷.
۱۴. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۸.
۱۵. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۱۰.
۱۶. Ward, Ph, Touring Libya, London, ۱۹۶۹، ج۱، ص۱۵.
۱۷. ابن خلدون، العبر، تاریخ ابن خلدون، ج۵، ص۸۳، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۷۰ ش).
۱۸. عبدالرحمان بن‌ عبدالحکم‌، فتوح‌ مصر و اخبارها، ج۱، ص۱۷۰، بغداد، ۱۹۲۰م‌.
۱۹. خلیفة بن‌ خیاط، تاریخ‌، ج۱، ص۱۰۱، دمشق‌، ۱۹۶۸م‌.    
۲۰. احمد بلاذری‌، فتوح‌البلدان‌، ج۱، ص۲۶۴، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.    
۲۱. ابراهیم اصطخری‌، مسالک‌ الممالک‌، ج۱، ص۳۳، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۹۲۷م‌.    
۲۲. یحیی‌ انطاکی‌، تاریخ‌، ج۱، ص۶۸، طرابلس‌، ۱۹۹۰م‌.
۲۳. یحیی‌ انطاکی‌، تاریخ‌، ج۱، ص۲۶۰- ۲۶۲، طرابلس‌، ۱۹۹۰م‌.
۲۴. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۱۸.
۲۵. ژزف‌ م کوک‌، مسلمانان‌ افریقا، ج۱، ص۶۰، ترجمة اسدالله‌ علوی‌، مشهد، ۱۳۷۳ش‌.
۲۶. Britannica, ۱۹۸۶، ج۷، ص۸۵۷.
۲۷. Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۱۱۱.
۲۸. نقولا زیاده‌، افریقیات‌، ج۱، ص۲۴۷، لندن‌، ۱۹۹۱م‌.
۲۹. نقولا زیاده‌، افریقیات‌، ج۱، ص۲۴۷، لندن‌، ۱۹۹۱م‌.
۳۰. علی‌ عبداللطیف حمیده‌، المجتمع‌ و الدولة و الاستثمار فی‌ لیبیا، ج۱، ص۱۳۸، بیروت‌، ۱۹۹۵م‌.
۳۱. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۳-۴.
۳۲. ژزف‌ م کوک‌، مسلمانان‌ افریقا، ج۱، ص۶۱ -۶۲، ترجمة اسدالله‌ علوی‌، مشهد، ۱۳۷۳ش‌.
۳۳. ژزف‌ م کوک‌، مسلمانان‌ افریقا، ج۱، ص۶۲، ترجمة اسدالله‌ علوی‌، مشهد، ۱۳۷۳ش‌.
۳۴. Britannica, ۱۹۸۶، ج۷، ص۸۵۷.
۳۵. Wright, J, Libya: A Modern History, London, ۱۹۸۱، ج۱، ص۳۳.
۳۶. Khadduri, M, Modern Libya, Baltimore, ۱۹۶، ج۱، ص۴۵.
۳۷. Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۳۴۱.
۳۸. Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۳۸.
۳۹. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۸.
۴۰. عبدالله ابوعبید بکری‌، المسالک‌ و الممالک‌، ج۲، ص۶۵۰، به‌ کوشش‌ وان‌ لون‌ و ا فره‌، تونس‌، ۱۹۹۲م‌.    
۴۱. محمد بن‌ حوقل‌، صورةالارض‌، ج۱، ص۶۷، به‌ کوشش‌ کرامرس‌، لیدن‌، ۱۹۳۸م‌.
۴۲. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۸.
۴۳. Evans ، Pritchard, E E, The Sanusi of Cyrenaica, Oxford, ۱۹۴۹، ج۱، ص۳۷.
۴۴. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۱۸.
۴۵. Africa, ed C Legum, London, ۱۹۷۱، ج۱، ص۳۸.
۴۶. ابوالفدا، تقویم‌البلدان‌، ج۱، ص۱۲۷، به‌ کوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاریس‌، ۱۸۴۰م‌.
۴۷. Villard, H S, Libya, New York, Cornell University Press، ج۱، ص۹۹ -۹۸.
۴۸. Ward, Ph, Touring Libya, London, ۱۹۶۹، ج۱، ص۴۴.
۴۹. عبدالله ابوعبید بکری‌، المسالک‌ و الممالک‌، ج۲، ص۶۵۰، به‌ کوشش‌ وان‌ لون‌ و ا فره‌، تونس‌، ۱۹۹۲م‌.    
۵۰. Libya, ed H D Nelson, Washington, ۱۹۷۹، ج۱، ص۸.
۵۱. علی بن‌ ماکولا‌، الاکمال‌، ج۱، ص۴۸۰، حیدرآباد دکن‌، ۱۹۶۲م‌.    
۵۲. عبدالکریم سمعانی‌، الانساب‌، ج۲، ص۱۷۱-۱۷۲، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.    
۵۳. یاقوت‌ حموی، معجم البلدان‌، ج۱، ص۵۷۴.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «برقه»، شماره۴۷۶۸.    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برقه»، شماره۱۰۰۴.    






جعبه ابزار