• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شکاک

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



به شک کننده غیر متعارَف شکاک می‌گویند.



شکاک، به کسی گفته می‌شود که از راه‌ها و اسباب غیر متعارف که معمولا برای انسان‌های متعارف، شک آور نیست برای او شک به وجود می‌آید. اصولی‌ها اعتقاد دارند در هر موردی که به شک متعارف اعتنا نمی‌شود، به «شک شکاک» به طریق اولی اعتنا نمی‌گردد، مانند: شک بعد از گذشتن از محل در نماز ، و حتی در مواردی که به شک متعارف اعتنا می‌شود مانند شک در محل به شک کثیر الشک اعتنا نمی‌شود.


این شک‌ها در چند مورد است که از آن جمله است: شک کثیر الشک‌ (یعنی کسی که زیاد شک می‌کند) چه در رکعات نماز باشد، یا در افعال آن و یا در شرایط آن، بنابراین باید بنا بگذارد آنچه را که شک دارد به جا آورده است؛ اگرچه در محل آن باشد، مگر آن‌که (بنا گذاشتن بر انجام) موجب فساد باشد که باید بنا را بر عدم آن بگذارد. و اگر کسی در چیز خاصی از نماز یا در نماز مخصوصی زیاد شک می‌کند، این حکم (بی‌اعتبار بودن شک) اختصاص به همان مورد خاص یا نماز مخصوص دارد، پس اگر در غیر آن کار خاص شک نماید، باید طبق وظیفه‌ای که در شک (برای غیر کثیر الشک) هست، عمل نماید.

۲.۱ - مرجع بودن عرف در تشخیص کثیر الشک

مرجع در تشخیص کثیر الشک بودن عرف است (که مردم بگویند زیاد شک می‌کند) و بعید نیست کسی که سه نماز پشت سر هم را بدون شک نخواند، کثیر الشک شمرده شود. و در صدق کثیر الشک بودن شرط است که این شک‌ها در اثر عوارضی؛ همچون ترس یا خشم یا ناراحتی و مانند این‌ها از چیزهایی که حواس را پرت می‌کند، نباشد.

۲.۲ - شک در پیدایش یا زوال کثرت شک

اگر شک کند که آیا حالت کثیر الشک بودن به او دست داده یا نه، باید بنا را بر عدم آن بگذارد. و اگر شخص کثیر الشک در زوال این حالت شک نماید، باید بنا را بر بقای این حالت بگذارد در صورتی که این شک در اثر امور خارجیّه پیدا شده باشد، ولی اگر در اثر شبهه مفهومیه (ندانستن مفهوم کثیر الشک) باشد باید طبق وظیفه‌ای که در شک (برای غیر کثیر الشک) هست عمل نماید.

۲.۳ - عدم جواز اعتنا به شک

برای کثیر الشک جایز نیست به شک خود اعتنا کند، بنابراین اگر در به جا آوردن رکوع شک دارد و حال آن‌که در محل است، جایز نیست رکوع نماید و اگر رکوع کند نمازش باطل است. و (اگر در قرائت و ذکر شک نماید) احتیاط (واجب) آن است که قرائت و ذکر را حتی به قصد قربت برای رسیدن به واقع رجاءً هم نیاورد، بلکه جایز نبودن آن خالی از قوّت نیست.


۱. سبحانی تبریزی، جعفر، المحصول فی علم الاصول، ج۳، ص۸۲.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۱۶، کتاب الصلاة، القول فی الشکوک التی لااعتبار بها، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۱۶، کتاب الصلاة، القول فی الشکوک التی لااعتبار بها، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۱۶، کتاب الصلاة، القول فی الشکوک التی لااعتبار بها، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۱۶، کتاب الصلاة، القول فی الشکوک التی لااعتبار بها، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۵۲۰، برگرفته از « شکاک ».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار