• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شکنجه بنی اسرائیل (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شکنجه و آزار مؤمنان بنی اسرائیل، به دست فرعون و اشراف قوم وی، به جرم ایمانشان بوده است و این شیوه همیشگی خاندان فرعون بوده است ولی مهم این است که قرآن، این جریان را یک آزمایش سخت و عظیم، برای بنی اسرائیل می‌شمرد.



شکنجه شدن بنی اسرائیل ، شیوه همیشگی خاندان فرعون بوده است: «واذ نجینـکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب یذبحون ابناءکم ویستحیون نساءکم...» و (نیز به خاطر بیاورید) آنزمان که شما را از چنگال فرعونیان رهائی بخشیدیم که همواره شما را به شدیدترین وجهی آزار می‌دادند: پسران شما را سر می‌بریدند و زنان شما را (برای کنیزی) زنده نگه می‌داشتند... .

۱.۱ - نعمت آزادی

قرآن در این آیه به یکی دیگر از نعمتهای بزرگی که به قوم بنی اسرائیل ارزانی داشته اشاره می‌کند و آن نعمت آزادی از چنگال ستمکاران است که از بزرگترین نعمتهای خدا است. به آنها یادآور می‌شود که : بخاطر بیاورید زمانی را که شما را از دست فرعونیان نجات بخشیدیم، همانها که دائما شما را به شدیدترین وجهی آزار می‌دادند، پسرانتان را سر می‌بریدند، و زنان شما را برای کنیزی و خدمت، زنده نگه می‌داشتند، و در این ماجرا آزمایش سختی از سوی پروردگارتان برای شما بود.
قرآن مخصوصا برای مجسم ساختن عذاب فرعونیان نسبت به بنی اسرائیل تعبیر به یسومون کرده (یسومون فعل مضارع از ماده سوم است که در اصل به معنی دنبال چیزی رفتن می‌باشد و از آنجا که فعل مضارع معمولا معنی دوام و استمرار را می‌بخشد، در می‌یابیم که بنی اسرائیل به طور مداوم تحت شکنجه فرعونیان بوده‌اند). با چشم خود می‌دیدند که پسران بیگناهشان را سر می‌برند، و از سوی دیگر دخترانشان را به کنیزی می‌بردند، و از این گذشته خودشان نیز دائما تحت شکنجه بودند، بردگان و خدمتگزاران و کارگران قبطیان و دار و دسته فرعون محسوب می‌شدند.

۱.۲ - تفاسیر آیه شریفه

مهم این است که قرآن، این جریان را یک آزمایش سخت و عظیم، برای بنی اسرائیل می‌شمرد (یکی از معانی بلاء آزمایش است) و به راستی تحمل اینهمه ناملایمات، آزمایش سختی بوده است. این احتمال نیز وجود دارد که بلاء در اینجا به معنی مجازات باشد، زیرا بنی اسرائیل پیش از آن، قدرت و نعمت فراوان داشتند، و کفران کردند، و خدا آنها را مجازات کرد. احتمال سومی در تفسیر این جمله نیز از سوی بعضی از مفسران ذکر شده است که بلاء به معنی نعمت باشد، یعنی نجات از چنگال فرعونیان نعمتی بزرگ برای شما بود. به هر حال روز نجات بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان یک روز مهم تاریخی بود که قرآن کرارا روی آن تکیه کرده است.


قرآن زنده گذاردن دختران و سر بریدن پسران بنی اسرائیل را عذاب می‌خواند، و آزادی از این شکنجه را نعمت خویش می‌شمارد. گویا می‌خواهد هشدار دهد که انسانها بایست سعی کنند آزادی صحیح خویش را بهر قیمت که هست بدست آورند و حفظ نمایند. ولی دنیای امروز با گذشته این فرق را دارد که در آن زمان فرعون با استبداد مخصوص خود پسران و مردان را از جمعیت مخالفش می‌گرفت، و دختران آنها را آزاد می‌گذارد، ولی در دنیای امروز تحت عناوین دیگری روح مردانگی در افراد کشته می‌شود و دختران به اسارت شهوات افراد آلوده در می‌آیند.


اما چرا فرعون تصمیم به قتل پسران بنی اسرائیل و زنده گذاردن دختران آنها گرفت؟ بعضی از مفسران منشاء این جنایت را خوابی می‌دانند که فرعون دید پاسخ صحیحتر آن را در ذیل آیه ۴ سوره قصص خواهید خواند، و خواهید دانست که سبب کشتار فرزندان بنی اسرائیل تنها آن خواب نبوده است بلکه وحشت فرعونیان از نیرومند شدن بنی اسرائیل و به دست گرفتن حکومت ، به این موضوع کمک کرده است.
«واذ انجینـکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب یقتلون ابنآءکم ویستحیون نسآءکم...» بخاطر بیاورید زمانی را که از (چنگال) کسان فرعون نجاتتان بخشیدیم آنها که مرتبا شما را شکنجه می‌دادند، پسرانتان را میکشتند و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده می‌گذاشتند ... .
«واذ قال موسی لقومه اذکروا نعمة الله علیکم اذ انجـیکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب ویذبحون ابنآءکم ویستحیون نسآءکم...» و بخاطر بیاور هنگامی را که موسی به قومش گفت نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانی که شما را از (چنگال) آل فرعون رهائی بخشید، همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب می‌کردند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده می‌گذاشتند... .


شکنجه‌های فرعونی بر بنی اسرائیل، آزمونی الهی برای ایشان بوده است: «واذ نجینـکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب یذبحون ابناءکم ویستحیون نساءکم وفی ذلکم بلاء من ربکم عظیم» و (نیز به خاطر بیاورید) آنزمان که شما را از چنگال فرعونیان رهائی بخشیدیم که همواره شما را به شدیدترین وجهی آزار می‌دادند: پسران شما را سر می‌بریدند و زنان شما را (برای کنیزی) زنده نگه می‌داشتند و در این، آزمایش سختی از طرف پروردگار برای شما بود. (کلمه «بلاء» در لغت به معنای آزمون آمده است. و مشارالیه «ذالکم» عذاب کردن فرعونیان و کشتن فرزندان است. )
«واذ انجینـکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب یقتلون ابنآءکم ویستحیون نسآءکم وفی ذلکم بلآء من ربکم عظیم» بخاطر بیاورید زمانی را که از (چنگال) کسان فرعون نجاتتان بخشیدیم آنها که مرتبا شما را شکنجه می‌دادند، پسرانتان را میکشتند و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده می‌گذاشتند و در این آزمایش بزرگی از ناحیه خدا برای شما بود.
«واذ قال موسی لقومه اذکروا نعمة الله علیکم اذ انجـیکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب ویذبحون ابنآءکم ویستحیون نسآءکم وفی ذلکم بلاء من ربکم عظیم» و بخاطر بیاور هنگامی را که موسی به قومش گفت نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانی که شما را از (چنگال) آل فرعون رهائی بخشید، همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب می‌کردند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده می‌گذاشتند، و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان بود. .


رهاسازی بنی اسرائیل از شکنجه‌های سخت فرعونی نیز، آزمونی الهی برای آنان بوده است: «واذ نجینـکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب یذبحون ابناءکم ویستحیون نساءکم وفی ذلکم بلاء من ربکم عظیم» و (نیز به خاطر بیاورید) آنزمان که شما را از چنگال فرعونیان رهائی بخشیدیم که همواره شما را به شدیدترین وجهی آزار می‌دادند: پسران شما را سر می‌بریدند و زنان شما را (برای کنیزی) زنده نگه می‌داشتند و در این، آزمایش سختی از طرف پروردگار برای شما بود. (طبق احتمالی «بلاء» به معنای آزمون و «ذلکم» اشاره به رهایی از عذاب ـ که از «نجیناکم» استفاده می‌شود ـ است.)
«واذ انجینـکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب یقتلون ابنآءکم ویستحیون نسآءکم وفی ذلکم بلآء من ربکم عظیم» بخاطر بیاورید زمانی را که از (چنگال) کسان فرعون نجاتتان بخشیدیم آنها که مرتبا شما را شکنجه می‌دادند، پسرانتان را میکشتند و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده می‌گذاشتند و در این آزمایش بزرگی از ناحیه خدا برای شما بود.
«واذ قال موسی لقومه اذکروا نعمة الله علیکم اذ انجـیکم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب ویذبحون ابنآءکم ویستحیون نسآءکم وفی ذلکم بلاء من ربکم عظیم» و بخاطر بیاور هنگامی را که موسی به قومش گفت نعمت خدا را بر خود به یاد داشته باشید، زمانی که شما را از (چنگال) آل فرعون رهائی بخشید، همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب می‌کردند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده می‌گذاشتند، و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان بود. .


شکنجه و آزار مؤمنان بنی اسرائیل، به دست فرعون و اشراف قوم وی، به جرم ایمانشان بوده است: «فمآ ءامن لموسی الا ذریة من قومه علی خوف من فرعون وملایهم ان یفتنهم...» (در آغاز) هیچکس به موسی ایمان نیاورد مگر گروهی از فرزندان قوم او، (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافیانش مبادا آنها را (با فشار و یا تبلیغات گمراه کننده) از آئینشان منحرف سازند... .

۶.۱ - اشراف در مقابل انبیاء

منظور از جمله «ذریة من قومه» بعضی از افراد ضعیف و طبقه ناتوان بنی اسرائیل است، و اما بزرگان و اشراف و توانگران بنی اسرائیل ایمان نیاوردند. اعتبار عقلی هم مؤید این ظهور است، چون ما می‌دانیم که همگی بنی اسرائیل اسیر و در تحت استعمار و استثمار فراعنه و محکوم به حکم آنان بودند، و معمولا عادت در امثال این موارد بر این جاری است که (طبقه ضعیف سر از اطاعت حاکم برداشته پیرو پیامبرش می‌گردد و) طبقه اشراف و توانگران به هر وسیله‌ای که شده مقام اجتماعی و حیثیت خانوادگی خود را حفظ می‌کنند. آری، تا بوده چنین بوده که در چنین مواقعی طبقه اشراف سعی می‌کنند به هر وسیله ای به درگاه جباران تقرب بجویند، و آن دستگاه را با دادن مال و تظاهر به خدمتگذاری و وانمود کردن به اینکه خیرخواه دستگاهند و با دوری کردن از هر عملی که خوشایند دستگاه نیست رضایت دستگاه را به دست آورند. اقویای بنی اسرائیل نیز از این روش مستثناء نبودند و نمیتوانستند بطور آشکار و علنی با موسی موافقت نموده تظاهر کنند به اینکه به وی ایمان آورده اند.

۶.۲ - تسلیم ظاهری

علاوه بر این، داستانهایی که در قرآن کریم از بنی اسرائیل حکایت شده عادلترین گواه است بر اینکه بسیاری از گردنکلفتان و مستکبرین بنی اسرائیل تا اواخر عمر موسی علیه‌السلام به وی ایمان نیاوردند هر چند که به ظاهر تسلیم او شده و در همه دستوراتش اطاعتش می‌کردند، چون دستوراتی که آن جناب صادر می‌کرد همه برای نجات بنی اسرائیل بود، از اقویا نیز میخواست که در این راه بذل مساعی کنند، و این چیزی نبوده که اقویا از پذیرفتنش سر باز زنند برای اینکه آنچه موسی میگفت به صلاح قومیت و حریت آنان و به نفع تک تک افراد آنان بود، پس نباید اطاعتشان از این دستورات را پای ایمان به حساب آورد. آری، اطاعت در اینگونه امور امری است، و ایمان آوردن به خدا و بدانچه رسول خدا آورده امر دیگری.

۶.۳ - اشراف بنی اسرائیل

و بنا بر این، معنای کلمه «و ملائهم» روبراه می‌شود به اینکه ضمیر را به ذریه برگردانیم، و کلام چنین معنا دهد که کسی به موسی ایمان نیاورد مگر ذریه ای از قوم موسی که با ترس و لرز از فرعون و از اقویای بنی اسرائیل ایمان آوردند، و در نتیجه کلام این معنا را افاده کند که : ضعفای از بنی اسرائیل در ایمان آوردن هم از فرعون ترس داشتند و هم از اشراف قوم خود، زیرا چه بسا که اشراف، آنان را از ایمان آوردن منع می‌کردند، حال یا به خاطر اینکه خودشان ایمان نداشتند و یا به خاطر اینکه پیش فرعون تظاهر کنند که ما هوادار توایم، و به این وسیله او را دلخوش سازند تا او هم بر اینان تنگ نگیرد و یا حد اقل کمی از شدت آزار و اذیتشان بکاهد.

۶.۴ - معنای تفسیری آیه شریفه

بنابر این، معنای آیه چنین می‌شود - و الله اعلم - که : نتیجه ای که از بعثت موسی و هارون و استکبار فرعون و درباریانش به دست آمد این بود که کسی به موسی ایمان نیاورد مگر ذریه ای و افراد ضعیفی از بنی اسرائیل، و اینان در حالی ایمان آوردند که هم از اقویای خود میترسیدند و هم از فرعون که مبادا این دو طایفه آنان را به جرم ایمان آوردنشان شکنجه کنند و جای ترس هم داشت، برای اینکه جو زندگی آنان جوی خطرناک بود، فرعون در آن روزگار در زمین علو و دیکتاتوری داشت و بر اهل زمین مسلط بود، و در حکمرانیش نه تنها رعایت عدالت را نمیکرد، بلکه ستمگری را از حد گذرانده بود و برای ظلم و شکنجه حد و مرزی نمی‌شناخت.


۱. بقره/سوره۲، آیه۴۹.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۴۷.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱، ص۲۸۶.    
۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۱.    
۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۸، ص۳۰۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۳۳۸.    
۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۶.    
۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۲، ص۲۷.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۷۳.    
۱۰. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۴۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۵.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۴۹.    
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۱.    
۱۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۶.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۴۹.    
۱۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۱.    
۱۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۶.    
۱۸. یونس/سوره۱۰، آیه۸۳.    
۱۹. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۰، ص۱۶۳.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۳۶۵.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۳۷۴، برگرفته از مقاله «شکنجه بنی اسرائیل».    


رده‌های این صفحه : بنی اسرائیل | شکنجه | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار