• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبداللّه‌ بن‌ معاویه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




ابومعاویه عبدالله بن معاویة بن عبدالله هاشمی (۱۳۱ق)، راوی و شاعری فصیح و از دلیران و مردان شجاع قریش در قرن دوم هجری قمری به‌شمار می‌آمد. فرقه جناحیّه به ایشان منسوب و به گفته برخی مورخان، وی اعتقاد صحیحی نداشت و بد گفتار بود، از این‌جهت به کفر و زندقه متهم بوده است.



ابومعاویه عبدالله بن معاویة بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب‌ هاشمی علوی جعفری، از طایفه بنی‌ هاشم و از تابعین اهل مدینه بود. از پدرش معاویة بن عبدالله روایاتی نقل کرده است و افرادی چون برادرش صالح، جویریه و زیاد بن منذر از او روایت کرده‌اند. وی شاعری فصیح و از دلیران و مردان شجاع قریش به شمار می‌آمد. فرقه جناحیّه به ایشان منسوب است. آنان معتقد به تناسخ ارواح (انتقال روح از جسدی به جسد دیگر) بودند و بر این باور بودند که روح خدا در آدم (علیه‌السّلام)، سپس در انبیاء و بعد از آن در پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دمیده شد و سپس به علی (علیه‌السّلام) و سه تن از اولاد او و در نهایت به عبدالله بن معاویه منتقل شده است و می‌گویند که عبدالله زنده است و در کوه‌های اصفهان به سر می‌برد.
[۹] اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۴۲.
به گفته برخی مورخان، وی اعتقاد صحیحی نداشت و بد گفتار بود، از این‌جهت به کفر و زندقه متهم بوده است.


او‌ اندکی قبل از انقراض دولت اموی در اواخر حکومت مروان حمار (۱۲۷-۱۳۲ق) به تحریک برخی از مردم کوفه، علیه بنی امیه خروج کرد و به یاری عده‌ای با والی کوفه، عبدالله بن عمر به جنگ پرداخت و با یاران‌ اندکی که داشت بر کوفه، بصره، همدان، قم، ری، قومس، اصفهان و فارس غلبه کرد و در اصفهان اقامت گزید. سپس به امید آنکه ابومسلم خراسانی او را حمایت و کمک خواهد کرد رهسپار خراسان شد، ولی مغلوب لشکریان ابومسلم گردید و در نهایت دستگیر و روانه زندان شد و به سال ۱۳۱ق در زندان درگذشت و به گفته بعضی، به دست لشکریان ابومسلم به قتل رسید. در تاریخ وفات او اختلاف است. ابن عساکر بنا بر نقلی، گفته که وی در روستای جی از نواحی زاینده رود اصفهان کشته شد. از وی دیوان شعری باقی مانده است.
[۱۹] حسینی، یوسف بن یحیی، نسمة السحر، ج۲، ص۲۹۰.
[۲۲] بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، تاریخ مذاهب اسلام، ص۱۷۹.



۱. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۳، ص۲۰۹.    
۲. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۳۳۷.    
۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۸، ص۱۵۵.    
۴. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۳، ص۳۶۴.    
۵. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۲، ص۴۲۹.    
۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۸، ص۱۵۶.    
۷. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۸، ص۱۵۶.    
۸. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۸.    
۹. اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۴۲.
۱۰. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۲، ص۴۲۹.    
۱۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۳۷۱-۳۷۲.    
۱۲. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۲، ص۴۲۹.    
۱۳. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۲، ص۴۲۹.    
۱۴. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۲۱-۱۲۴.    
۱۵. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۸، ص۱۵۵.    
۱۶. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات ۱۷، ص۳۳۷.    
۱۷. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۳، ص۲۱۳.    
۱۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۶۹۳.    
۱۹. حسینی، یوسف بن یحیی، نسمة السحر، ج۲، ص۲۹۰.
۲۰. ابن منظور، محمد بن مکرم، مختصر تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۷۶.    
۲۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۱۳۹.    
۲۲. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، تاریخ مذاهب اسلام، ص۱۷۹.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۴۹۲-۴۹۳، برگرفته از مقاله «عبدالله هاشمی».






جعبه ابزار