• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عدم تحریف قرآن (دیدگاه شیعه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




قرآن کریم به عنوان مهمترین مصدر قانون و تشریع در امت اسلامی مورد توجه عالمان و اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان بوده است.



معجزه بودن این کتاب آسمانی و وجه اعجاز آن در طول تاریخ مورد تحقیق و اذعان همگان بوده ولی شبهات و آسیب هائی که در این زمینه توسط بی خردان و دشمنان مطرح شده، باعث بدبینی و تهمت به برخی از مسلمانان بخصوص شیعیان شده است. به عنوان نمونه وقوع تحریف در قرآن از برخی که اطلاعات ناقصی درباره قرآن داشته‌اند، نقل شده و با اینکه روشنگری دانشمندان این عقیده را باطل و به دست فراموشی سپرده است، ولی تهمت آن بر علیه شیعه باقی مانده که در این مقاله سعی شده تا نظر شیعه را در این باره بیان کرده تا تهمت‌ها و افترائات دشمنان آشکار شود.


لغت تحریف به چند معنی استعمال می‌شود که نسبت به بعضی از معانیش در قرآن واقع شده، نسبت به بعضی معانی دیگرش راهی به قرآن ندارد و نسبت به بعضی از معانی دیگرش راه یافتن آن به قرآن، مورد اختلاف است. اینک به تفصیل این مطلب می‌پردازیم:

۲.۱ - تحریف در معنا

اگر کلمه‌ای از مورد خود تغییر داده شود و در غیر مورد و معنای واقعی‌اش استعمال شود، این عمل را نوعی تحریف می‌نامند. تحریف به این معنا بدون تردید و اختلاف در تفسیر قرآن مجید واقع شده است؛ زیرا تفسیر کردن آیات قرآن به معانیی که هدف و مقصود قرآن نیست، بسیار دیده شده است و بیشتر بدعت گذاران و صاحبان عقاید فاسد و مذاهب باطل، در قرآن مجید به چنین تحریفی مرتکب شده‌اند و آیاتی را بر طبق نظریات و تمایلات نفسانی خود تاویل نموده و با افکار و عقایدشان تطبیق داده‌اند. در صورتی که ائمه هدی علیه‌السّلام از چنین تفسیر و تحریفی شدیدا منع نموده و مرتکب آن را سخت مورد ملامت و نکوهش قرار داده‌اند؛ چنان که در کتاب کافی آمده است که امام باقر علیه‌السّلام طی نامه‌ای به سعد خیر چنین نگاشت: «آنان قرآن را پشت سر انداخته‌اند و حروف و الفاظ آن را حفظ نموده، معانی و قوانینش را تحریف می‌کنند. قرآن را می‌خوانند ولی حقوق و حدود آن را رعایت نمی‌کنند. کوته نظران از قرآن به خواندن ظاهر آن مسرور و خوشحالند، ولی دانشمندان از این که حقوق و احکام قرآن رعایت نمی‌شود، بسیار غمگین و محزونند».

۲.۲ - تحریف در حروف و حرکات

اگر حروف و یا حرکات بعضی از کلمه‌های قرآن تغییر داده شود به طوری که معنای آن هیچ گونه تغییر پیدا نکند، این عمل نیز یک نوع تحریف محسوب می‌شود. این گونه تحریف نیز مانند تحریف به معنای اول در قرآن واقع شده است؛ زیرا قرائت‌های ده گانه به طور متواتر ثابت نشده است و برگشت این مطلب به این است که قرآن تنها با یکی از این قرائت‌های ده گانه مطابقت دارد و در بقیه قرائت‌ها زیادت و یا نقصان وجود دارد.

۲.۳ - تحریف در کلمات قرآن

اگر کلمه و یا کلماتی از قرآن برداشته شود و یا به قرآن افزوده شود، به طوری که حقیقت قرآن تغییر نیابد و همان گونه که فرود آمده است، محفوظ بماند، این عمل را نیز تحریف می‌نامند. تحریف به این معنی نیز در صدر اسلام بدون تردید در قرآن راه یافته است زیرا:
اولا: به گواه تاریخ ، عثمان در دوران خلافتش یک قسمت از قرآنهای موجود را سوزاند و به استاندارانش نیز در شهرهای اسلامی دستور داد، تمام قرآنها را به جز آن چه که خودش جمع آوری نموده است، بسوزانند. این مطلب می‌رساند که قرآنهای سوزانده شده، با قرآنی که خود عثمان جمع آوری نموده بود، اختلاف و مغایرت داشته است و گرنه علتی برای سوزاندن و از بین بردن آنها نبود و ثانیا: عده‌ای از علما و دانشمندان موارد اختلاف آن قرآنها را معین نموده‌اند، از جمله ابوداود سجستانی در این موضوع کتابی نوشته، آن را کتاب المصاحف نامیده است.

۲.۴ - تحریف در آیات

اگر آیه و یا سوره‌ای از قرآن، کم و یا بر آن اضافه شود ولی این زیادت و نقصان تغییری در حقیقت قرآن و کتاب خدا بودن آن به وجود نیاورد و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نیز آن سوره و یا آن آیه را به طور مسلم در قرآن خوانده باشد، این عمل با این شرایط و خصوصیات یکی از معناهای تحریف می‌باشد و تحریف به این معنا قطعا در قرآن واقع شده است. مثلا «بسم الله الرحمن الرحیم» از جمله آیاتی است که پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به اتفاق مسلمانان ، پیش از هر سوره به جز سوره توبه آن را قرائت می‌نمود؛ ولی با این حال قرآن بودن آن مورد اختلاف است؛ زیرا عده‌ای از علمای اهل سنت آن را جزء قرآن نمی‌دانند و حتی به عقیده پیروان مالک خواندن آن در نمازهای واجب قبل از سوره حمد ، جز در موارد مخصوص، مکروه است و عده‌ای دیگر از اهل سنت «بسم الله الرحمن الرحیم» را جزئی از قرآن می‌دانند. باید توجه داشت که این اختلاف نظر تنها در میان علمای اهل سنت است، اما دانشمندان شیعه بدون اختلاف می‌گویند: «بسم الله الرحمن الرحیم» به استثنای سوره توبه جزء تمام سوره‌های قرآن می‌باشد.

۲.۵ - تحریف با زیاد کردن

اگر زیادتی در قرآن به وجود آید به طوری که حقیقت، ماهیت و واقعیت قرآن را تغییر دهد و گفته شود که قسمتی از قرآن موجود کلام خدا نیست، این گونه تغییر و زیادت نیز تحریف نامیده می‌شود و تحریف به این معنا به هیچ عنوان در قرآن نیست و بطلان آن در میان تمام مسلمانان مسلم و از ضروریات و بدیهیات می‌باشد.

۲.۶ - تحریف با کم نمودن

یکی دیگر از معانی تحریف تنقیص و کم نمودن است، به این معنی که بگوییم: قرآن موجود شامل تمام آن چه از طرف خداوند نازل شده است، نیست و قسمتی از آن در موقع تدوین قرآن و یا در دورا نهای بعدی از بین رفته است. تحریف به این معنی، موضوع بحث ما می‌باشد. راه یافتن این گونه تحریف به قرآن مجید مورد بحث و اختلاف است، عده معدودی از علما آن را پذیرفته‌اند و اکثر علما آن را مردود می‌دانند.


عالمان شیعه و اهل سنت در برخی کتابها به مساله تحریف نزد شیعه اشاره کرده‌اند و گفته‌اند که برخی از شیعه و یا مطلق شیعه قائل به تحریف قرآن هستند. آلوسی از مفسرین اهل سنت در بیانی قول به تحریف به صورت نقصان را از ساحت اهل سنت پاک می‌کند و آن را به شیعه نسبت می‌دهد و برای این استناد نیز استدلالهائی ذکر می‌کند و گفته است: شیعه گمان دارد که عثمان بلکه ابوبکر و عمر قرآن را تحریف کرده‌اند و بسیاری از آیات و سوره‌ها را از قرآن حذف کردند. وی در ادامه گفته است قرآن موجود که در شرق و غرب عالم است نزد شیعیان از تورات و انجیل بیشتر تحریف شده است. فخررازی نیز قول به تحریف قرآن را به امامیه نسبت می‌دهد و می‌گوید: امامیه که معتقد به تغییر و زیادت و نقصان در قرآن هستند، شاید آیه شریفه: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون را از زوائدی می‌دانند که به قرآن ملحق شده است، تا استدلال این آیه بر عدم تحریف را باطل کنند و الله اعلم. این کلام فخررازی نیز تعجب برانگیزاست؛ زیرا یکی از ادله عالمان شیعه بر عدم تحریف قرآن همین آیه است.
[۷] بلاغی نجفی، محمد جواد، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، قم، بنیاد بعثت، اول، ۱۴۲۰، ج۱، ص۲۶.



همانطور که بیان شده، عده‌ای به طور مسلم قول به تحریف قرآن را به شیعه نسبت می‌دهند و در این زمینه تلاش بسیاری نموده‌اند و مطمئن هستند که اهل سنت از این نظر منزه هستند و در این باره کتابهای مختلفی به نگارش درآورده‌اند. (مانند کتاب : براءة اهل السنة من شبهة القول بتحریف القرآن تالیف محمد مال الله) ما برای بررسی چنین نسبتی به شیعه ، به گفتار دانشمندان شیعه در این زمینه اشاره کرده و در بین شیعه بعضا افرادی وجود داشته‌اند که قائل به تحریف به صورت نقصان در قرآن بوده‌اند و برخی از اخباریون چنین نظری داشته و دراین باره کتاب نگاشته‌اند با این حال، نظر عده‌ای قلیل را نمی‌توان به عنوان اعتقاد تمام این عالمان شیعه تلقی کرد؛ چراکه برخی از ایشان به صراحت با چنین اعتقادی مخالفت ورزیدند و برخی نیز فقط به جمع آوری روایات مذکور پرداختند بدون اینکه از آنها در بحث تحربف قرآن استفاده کنند علاوه بر این باید توجه داشت که نظریه و اعتقاد شیعه با اعتقاد افراد، بخصوص اعتقادات شاذ هیچگونه پیوند و ملازمه‌ای نداشته و نخواهد داشت.


عالمان شیعه در طول تاریخ به مبحث تحریف قرآن پرداخته و اشکالات آن را بیان نموده و با دفاع از محفوظ بودن قرآن، علاوه بر رد شبهات تحریف به اعتقاد خود و شیعه در این زمینه اشاره داشته‌اند. بیان برخی از بزرگان شیعه را در این زمینه یادآور می‌شویم.

۵.۱ - نظر شیخ صدوق

شیخ صدوق رحمة‌الله‌علیه: اعتقاد ما این است که قرآنی که از طرف خداوند بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نازل شده، همین کتابی است که بین دو جلد است و در دسترس همه مردم است و بیش از این نیست... و هر کس به ما نسبت دهد که قرآن بیش از این است درغگو است.

۵.۲ - نظر شیخ مفید

شیخ مفید رحمة‌الله‌علیه در مساله صیانت قرآن از تحریف این چنین می‌فرماید: روایت صحیح از ائمه علیه‌السّلام وارد شده است که ما را به خواندن آنچه که بین دو جلد آمده، بدون اینکه به زیاد بودن و یا کم بودن اشاره شود، امر نموده‌اند. همچنین گفته است: آنچه که در بین دو جلد آمده از قرآن و تمامش کلام خداوند است که نازل نموده است و کلام بشر در آن نیست.

۵.۳ - نظر سید مرتضی

سید مرتضی رحمة‌الله‌علیه در کتاب اجوبه المسائل الطرابلسیات گفته است: « یقین ما به درست بودن نقل قرآن و دست نخورده ماندن آن همانند علم ما به وجود شهرها و اتفاقات بزرگ جهانی و کتابهای مشهور و اشعار عرب است؛ زیرا در این مورد (قرآن) توجه و عنایتی بیش از اندازه بوده و انگیزه‌ها بر نقل و نگهبانی از قرآن فراوان بود و توجه به نگهداری آن از آسیب‌ها به حدی بوده که به هیچ یک از امور مذکور به این مقدار توجه نشده؛ چون قرآن معجزه نبوت و سند علوم شرع و احکام دینی اسلام است و دانشمندان مسلمین در نگهداری و دفاع از آن نهایت کوشش را نموده‌اند، به اندازه‌ای که همه موارد اختلاف مربوط به حرکات و سکنات یا قرائت و حروف و آیاتش را دقیقا شناسائی نمودند. با این توجه ویژه و علاقه و ضبط شدید چگونه می‌شود که دگرگونی یا کمبودی در آن پیدا شده باشد.»
همچنین گفته است همانگونه که به اصل قرآن یقین داریم به درستی اجزاء و آیات و سوره‌های آن نیز یقین داریم. قرآن در دوران زندگی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به همین ترتیب که حالا در دسترس ما هست، جمع آوری شده است؛ چون در آن زمان اصحاب قرآن را فرا می‌گرفتند و به خاطر می‌سپردند و گاهی چند تن از صحابه مامور به حفظ قرآن می‌شدند و برای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم قرائت می‌کردند. گروهی از صحابه مانند عبدالله بن مسعود ، ابی بن کعب و دیگران چند نوبت قرآن را از آغاز تا پایان برای آن حضرت خواندند. همه این دلائل با کمترین تامل ثابت می‌کند که قرآن در دوران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم گردآوری و مرتب شده، نه آن که ناقص و پراکنده مانده باشد. اما عده‌ای از امامیه و حشویه از اهل سنت که با این مطالب به مخالفت برخاسته‌اند، قابل اعتنا نمی‌باشند. مخالفت در این مطالب به گروهی از محدثین نسبت داده شده که اخبار ضعیفی را نقل کرده‌اند و پنداشته‌اند که آنها صحیح است و روشن است که با چنین احادیث ضعیف نمی‌شود از آن چه بر صحتش علم و قطع پیدا کرده‌ایم دست برداریم.

۵.۴ - نظر طبرسی

مفسر کبیر قرآن مرحوم طبرسی در مجمع البیان گفته است: گروهی از امامیه و جماعتی از حشویه (حشویه کسانی هستند که بنی امیه را امام دانند و برای فرزندان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در هیچ حال و زمانی امامت را قائل نیستند. و علت اینکه به این افراد حشویه گفته شده است این است که به احادیثی که هیچ اصلی نداشته اعتماد می‌کردند و تمامی ایشان معتقد به جبر و تشبیه هستند و و خداوند را به داشتن نفس و دست و چشم و گوش توصیف می‌کنند و می‌گویند: هر حدیثی را که فرد مطمئنی از عالمان بیان کند حجت است و کاری به واسطه و دیگر افراد در سند ندارند) در میان سنی‌ها گفته‌اند که در قرآن دگرگونی و نقصان پیدا شده ولی عقیده صحیح امامیه بر خلاف آن است، همانطور که سید مرتضی رحمة‌الله‌علیه آن را تقویت کرده و حق سخن را در آن کاملا ادا نموده.
با این حال برخی کلام طبرسی رحمة‌الله‌علیه و سید مرتضی رحمة‌الله‌علیه را خوب درک نکرده‌اند و بدون توجه به آن قول به تحریف قرآن را به شیعه نسبت می‌دهند. برخی از ایشان چون ابن حرم اندلسی نیز در ادعائی گفته است که سید مرتضی قائلین به تحریف و یا کم و زیاد شدن قرآن را تکفیر می‌نموده است!!
[۱۸] عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، ج۴، ص۲۲۴.


۵.۵ - نظر شیخ طوسی

شیخ طوسی رحمة‌الله‌علیه در مقدمه تفسیر تبیان گفته است: زیادت در قرآن به طور اتفاق باطل است و اعتقاد مسلمانان بر عدم وجود نقصان در قرآن است و نظر صحیح در اعتقاد شیعه نیز به این سزاوارتر است، چنانکه سید مرتضی رحمة‌الله‌علیه این نظریه را تایید کرده و این نظر نیز از روایات استفاده می‌شود.

۵.۶ - نظر امام خمینی

امام‌ خمینی نز در برابر کسانی که تمسک به ظواهر قرآن را به دلیل تحریف آن جایز نمی‌دانند معتقد است این نظر از لحاظ صغری و کبری در معرض سقوط است، اما صغری باطل است؛ زیرا آگاه به عنایت و توجه مسلمانان بر جمع کتاب و حفظ و ضبط قرائت و کتابت آن، می‌داند که این سخن گمان باطلی است و هرکس ذره‌ای عقل داشته باشد نباید به این حرف اعتماد کند و اخبار وارده یا ضعیف‌اند که قابل استدلال نیستند و یا جعلی و ساختگی‌اند یا روایاتی که غریب و تعجب انسان را برمی‌انگیزاند و یا در این ‌میان روایات صحیحی است که از جهت سند مشکلی ندارند اما از جهت دلالت ناظر به بحث تحریف نیستند، بلکه در مورد تاویل و تفسیر قرآن وارد شده‌اند.
اشکال امام بر نظر اخباریین و قائلان به تحریف قرآن است که اگر سخن اخباریان درست باشد که قرآن پیش ‌از تحریف، پر از آیاتی بود که درباره مقام و منزلت اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و اثبات وصایت و امامت علی (علیه‌السلام) است پس چرا امیرمؤمنان، حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) و امامان معصوم به آن آیات برای اثبات خلافت حضرت علی (علیه‌السلام) استناد نکرده‌اند و چرا امام علی (علیه‌السلام) به روایات پیامبر استناد می‌کند، با اینکه قرآن در میان مردم بوده ‌است، و چرا پیامبر در حجةالوداع و در واپسین سال عمر شریف و آخرین نزول‌های وحی در تبلیغ آیه‌ای که مربوط به ولایت علی (علیه‌السلام) بود خوف داشت تا اینکه خطاب رسید (وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ) و اگر به‌واقع، چنان‌که اخباریون می‌گویند قرآن پر از آیات درباره اهل‌بیت و مقام آنها و اثبات خلافت علی (علیه‌السلام) است چرا پیامبر در هنگام رحلت قلم و دوات خواست. آیا برای اثبات ولایت و خلافت علی (علیه‌السلام) بهتر از آیات قرآن چیزی بود ایشان گفته محدث نوری را گفتاری وحشتناک و شنیع می‌داند که ضرر عظیمی بر شیعه وارد کرده‌ است.
[۲۳] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۲۹۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سید بن طاوس ، علامه حلی ، شیخ بهائی ، شیخ حر عاملی ، علامه مجلسی ، سید بحرالعلوم ، کاشف الغطاء ، و بسیاری از بزرگان و مجتهدین و مراجع عظام تقلید شیعه از جمله عالمانی هستند که در طول تاریخ شیعه در کتب مختلف علمی، بحث تحریف قرآن و زیادت و یا نقصان آن را مطرح نموده و با رد چنین نظری به پاسداری از اعتقاد شیعه پرداخته‌اند.
[۲۴] سید محسن، امین، اعیان الشیعة، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ هـ ق، ج۱۱، ص۲۲۹ .
آقا بزرگ تهرانی نیز در الذریعه به عالمانی که در رد تحریف قرآن رساله و یا کتابی نگاشته‌اند، اشاره کرده است؛
[۲۶] شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۳، ص۳۱۱.
[۲۷] شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۳، ص۳۹۴.
[۲۸] شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۴، ص۴۵۴.
[۲۹] شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۱۶، ص۲۳۱ .
[۳۰] شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۲۴، ص۱۶۵.
مانند: التحریف و التبدیل نوشته ابوالقاسم احمد بن علی الکوفی، التحریف و التبدیل نوشته ابوجعفر محمد بن الحسن کوفی ، التنزیل من القرآن و التحریف نوشته ابوالحسن علی بن حسن فضال ، کشف الارتیاب عن تحریف القرآن نوشته شیخ محمد تهرانی ، رد کشف الاتیاب نوشته میرزای نوری ، نزاهة المصحف الشریف عن النسخ و النقص و التحریف نوشته سید هبه الله شهرستانی .


۱. آیه الله خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۷- ۲۰۰.    
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۵۲.    
۳. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر قرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۵ه ق، ج۱، ص۲۴.    
۴. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر قرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۵ه ق، ج۱، ص۲۵.    
۵. حجر/سوره۱۵، آیه۹.    
۶. فخررازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰، ج۱۹، ص۱۲۴.    
۷. بلاغی نجفی، محمد جواد، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، قم، بنیاد بعثت، اول، ۱۴۲۰، ج۱، ص۲۶.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، اول، ۱۴۷۴ش، ج۱۱، ص۱۸.    
۹. شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، اعتقادات صدوق، ص۸۴.    
۱۰. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المسائل السرویه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ه ق، ص۷۹.    
۱۱. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المسائل السرویه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ه ق، ص۸۱.    
۱۲. علامه طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان، ج۱، ص۴۳.    
۱۳. شیخ مفید، الارشاد، قم، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید ۱۴۱۳ ه ق، ج۲، ص۲۳.    
۱۴. آیت‌الله سبحانی، شیخ جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسة النشر الاسلامی- مؤسسة الامام الصادق علیه‌السّلام، ج۱، ص۱۲۴.    
۱۵. آیت الله سبحانی، شیخ جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسة النشر الاسلامی- مؤسسة الامام الصادق علیه‌السّلام، ج۱، ص۱۳.    
۱۶. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر قرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۵ه ق، ج۱، ص۲۴.    
۱۷. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر قرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۵ه ق، ج۱، ص۲۵.    
۱۸. عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، ج۴، ص۲۲۴.
۱۹. شیخ طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳.    
۲۰. خمینی، روح‌الله، تهذیب‌الاصول، ج۲، ص۴۱۷-۴۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۷.    
۲۱. مائده/سوره، آیه ۶۷.    
۲۲. خمینی، روح‌الله، انوار الهدایه، ج۱، ص۲۴۵-۲۴۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۳. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۲۹۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲۴. سید محسن، امین، اعیان الشیعة، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ هـ ق، ج۱۱، ص۲۲۹ .
۲۵. آیه الله میلانی، سید علی، التحقیق فی نفی التحریف عن القرآن الشریف، ج۱، ص۱۳- ۳۰.    
۲۶. شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۳، ص۳۱۱.
۲۷. شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۳، ص۳۹۴.
۲۸. شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۴، ص۴۵۴.
۲۹. شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۱۶، ص۲۳۱ .
۳۰. شیخ آقا بزرگ، تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ایران، قم و تهران، اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۲۴، ص۱۶۵.



سایت پژوهه برگرفته از مقاله «عدم تحریف قرآن از منظر شیعه».    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار