• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوعبدالله احمد بن محمد عدوی جهمی قرشی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوعبدالله احمد بن محمد عدوی جهمی قرشی (م ۲۴۰ هـ)، فردی ادیب، روایتگر، شاعری آوازه‌خوان و نسب‌شناس بود.



ابوعبدالله احمد بن محمد بن حمید عدوی جهمی قرشی، از قبیله بنی‌عدی بن کعب و منسوب به جدش ابوالجهم بن حذیفه می‌باشد.
جهمی از حجازیانی است که به بغداد آمده و در همان‌جا رشد یافته و تحصیل کرده است. او فردی ادیب، روایتگر، شاعری آوازه‌خوان و نسب‌شناس بود و عیوب بزرگان را به‌طور زننده می‌شمرد.
به گفته صفدی، جهمی زبانی زننده و تند داشت و دیگران را هجو کرده و به تمسخر می‌گرفت.
محمد بن داود از سوار بن ابوشراعه نقل کرده که میان جهمی و گروهی از هواداران عمر و عثمان درگیری لفظی برپا شد، چه او به زشت‌ترین صورتی پیشینیان آنان را یاد کرد. برخی از بنی‌عباس اعتراض کردند و او هم نسبت به عباس کلمه بسیار زشتی گفت. این خبر که به متوکل (خلافت ۲۳۲-۲۴۷ هـ) رسید، امر کرد تا صد تازیانه به او بزنند و ابراهیم بن اسحاق بن ابراهیم وی را به تازیانه بست.


اسماعیل پاشا مرگ احمد جهمی را در سال ۲۴۰ هـ نوشته است.


آثار و تالیفات جهمی عبارت‌اند از: کتاب انساب قریش و اخبارها، کتاب المعصومین، کتاب المثالب، کتاب الانتصار فی الرد علی الشعوبیه و کتاب فضائل مصر.


برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.
[۱۱] كحاله، عمر رضا، معجم مصنفی الکتب العربیه، ص۶۶.
[۱۲] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۱، ص۱۴۴.



۱. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۴۱.    
۲. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۱، ص۴۳۰.    
۳. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۵۳.    
۴. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۴۱.    
۵. بابانی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۴۷.    
۶. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۴۱.    
۷. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲، ص۳۶۰.    
۸. آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۶، ص۲۶۴.    
۹. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۵۳.    
۱۰. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۴۴۵.    
۱۱. كحاله، عمر رضا، معجم مصنفی الکتب العربیه، ص۶۶.
۱۲. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۱، ص۱۴۴.
۱۳. کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۲، ص۹۶.    



پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۱۲۷، برگرفته از مقاله «احمد جهمی».






جعبه ابزار