• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عزالدین محمد بن محمود کاکیانی خورانی آملی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آمُلی، عزالدین یا شمس‌الدین محمد بن محمود بن محمد بن علی بن یوسف الکاکیانی الخورانی الانزانی (د ۷۵۳ق/۱۳۵۲م)، دانشمند و نویسنده بزرگ شیعی مذهب می‌باشد.
[۱] آقابزرگ، الذریعة، ج۱۷، ص۲۴۰.




قاضی نورالله شوشتری
[۲] شوشتری، قاضی نوراله، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۲۱۳-۲۱۶، تهران، ۱۳۷۵ق.
تشیع وی را به ادلۀ گوناگون ثابت کرده است.


از سرگذشت او چندان اطلاعی در دست نیست، حتی دربارۀ تاریخ وفاتش اختلاف است.
[۳] جنید شیرازی، ابوالقاسم، شدالازار، به کوشش محمد قزوینی،ص ۴۵۱، تهران، ۱۳۲۸ش.
[۴] بغدادی، اسماعیل پاشا، ایضاح‌المکنون، ج۲، ص۱۵۹، استانبول، ۱۳۶۶ق.
[۵] آقابزرگ، الذریعة، ج۲۴، ص۲۴۱.
[۶] آقابزرگ، طبقات‌اعلام‌الشیعه، (۷۵۳ق)، ص۲۰۳، بیروت، ۱۹۷۵.


۲.۱ - سکونت در تبریز

از منابع موجود و از آنچه در کتاب نفائس‌الفنون او می‌توان یافت، چنین بر می‌آید که وی چندی در تبریز به سر برده
[۷] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
و به شهادت جنید شیرازی که با وی معاصر بوده، در مدرسۀ غازانیۀ تبریز به کار تدریس پرداخته است.
[۸] جنید شیرازی، ابوالقاسم (۷۵۰ق)، شدالازار، به کوشش محمد قزوینی، ص ۴۵۰، تهران، ۱۳۲۸ش.
احتمالاً اندکی پس از ایجاد مدرسۀ سلطانیه و تأسیسات وابسته به آن در حدود سال ۷۱۰ق/۱۳۱۰م، به شهر سلطانیه که به گفتۀ خود او در ۷۰۴ق/۱۳۰۴م بنیاد نهاده شده بود روی آورده است.
[۹] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۵۷، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
[۱۰] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۶۱، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.


۲.۲ - اساتید

بی‌گمان آملی در محضر علامۀ حلی (۶۴۸-۷۲۶ق/۱۲۵۰-۱۳۲۶م) که از علمای درگاه الجایتو بود،
[۱۱] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۵۹، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
دانش آموخته است. آقابزرگ تصریح می‌کند که وی از متخرّجان مدرسۀ سیّار علامه بوده است و می‌افزاید که او نسخه‌ای از کتاب کشف‌المراد استاد را در المدرسه السیارۀ کرمانشاه تحریر کرده و آن را در ۲۰ محرم ۷۱۳ق/۱۷ مۀ ۱۳۱۳م به انجام رسانده است.
[۱۲] آقابزرگ، طبقات‌اعلام‌الشیعه، (۷۵۳ق)، ص۲۰۴، بیروت، ۱۹۷۵.
[۱۳] آقابزرگ، الذریعة، ج۱۸، ص۶۰.
وی علاوه بر این، کتاب کاشف‌المعانی استاد دیگرش، عباد بن احمد بن اسماعل گلستانه، را نیز در ۷۲۶ق/۱۳۲۶م استنساخ کرده است.
[۱۴] آقابزرگ، طبقات‌اعلام‌الشیعه، (۷۵۳ق)، ص۲۰۴، بیروت، ۱۹۷۵.


۲.۳ - دوران الجایتو و سلطان بهادر

آملی در سراسر دوران الجایتو و جانشینش سلطان ابوسعید بهادر (۷۱۶-۷۳۶ق/۱۳۱۶-۱۳۳۶م) در مدرسۀ سلطانیه به کار مدرّسی اشتغال داشت و ظاهراً مورد تکریم هر دو پادشاه بوده، و وی از آنان با اکرام تمام نام برده است.
[۱۵] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۵۹-۲۶۱، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
پس از ابوسعید، آرپاخان
[۱۶] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۶۳، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
به جای او نشست. در خلال سلطنت چندماهۀ او اوضاع کشور پریشان شد و هرج و مرج و قتل و غارت اوج گرفت. شاید گلایه‌هایی که او از فرو کشیدن کار علم و رونق جهل دارد،
[۱۷] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۱، ص۴-۵، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
[۱۸] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۶۳، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
به همین دوران مربوط باشد. احتمالاً وی تا سال روی کار آمدن ابواسحاق‌ بن محمودشاه در فارس (۷۴۲ق/۱۳۴۱م) در سلطانیه مانده و وقت خود را سراسر وقف نگارش نفائس کرده است. اندکی پس از آنکه منشور سلطنت به نام خدایگان ابواسحاق زده شد، وی با کتاب نفائس که گویا در آن تاریخ به پایان رسیده بود، آهنگ درگاه او کرد.
[۱۹] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۱، ص۶-۸، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.


۲.۴ - سکونت در شیراز

از زندگی او در شیراز هم چیزی نمی‌دانیم. ظاهراً وی در آن‌جا مورد احترام سلطان و اهل علم بوده و در اواخر زندگی به تألیف شرح قانون ابن‌ سینا پرداخته و چنان‌که از کهن‌ترین نسخۀ موجود بر می‌آید، آن را در ۷۵۳ق/۱۳۵۲م به پایان رسانده است.
[۲۰] مشکوة، خطی، ج۳، ص۷۷۹.



از آملی چندین کتاب به جای مانده است:
۱. نفائس‌الفنون فی عرائس‌العیون دائرةالمعارفی است که در دو بخش (علوم اوایل و علوم اواخر) به فارسی تنظیم شده است. وی آن را قبل از ۷۳۶ق/۱۳۳۶م آغاز کرده و در حدود ۷۴۲ق/۱۳۴۱م به پایان رسانیده و به ابواسحاق‌ بن محمودشاه در شیراز تقدیم داشته است.
[۲۱] آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۱، ص۷-۸، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
نفائس که گویا برای تدریس به طلاب مدرسۀ سلطانیه تألیف شده، در سدۀ ۱ق/۱۷م شهرتی گسترده یافته است. (کهن‌ترین نسخۀ موجود ظاهراً در ۸۰۹ق/۱۴۰۶م تحریر شده است.) از این کتاب نسخه‌های بسیاری در دست است که بیش‌تر آن‌ها متعلق به قرن ۱۱ق است.
[۲۲] منزوی، خطی، ج۱، ص۶۹۱-۶۹۳.
اینک تقریباً هیچ کتابخانه‌ای در ایران نیست که نسخه‌ای از آن نداشته باشد. نفائس نخستین‌بار در ۱۳۰۹ق/۱۹۸۲م (تهران، ملاباقر خوانساری، چاپ سنگی) انتشار یافت و باز در ۱۳۷۷-۱۳۷۹ق/۱۹۵۷-۱۹۵۹م (تهران، اسلامیه) در ۴ جلد منتشر گردید. در ۱۳۵۲ش، پرویز ثروتیان، فرهنگ اصطلاحات و تعریفات آن را تدارک دید. (دانشگاه تبریز). علاوه بر این، بخش «تعبیر‌الرؤیا»ی این کتاب، تحت عنوان تعبیر خواب جداگانه (تهران، ۱۳۲۰ق/۱۹۰۲م) چاپ سنگی شده است.
[۲۳] مشار، چاپی فارسی.
مؤلف خود، نفائس را برای سلطان ابواسحاق خلاصه کرده و آقابزرگ
[۲۴] آقابزرگ، الذریعة، ج۲۰، ص۲۱۵.
به نسخه‌ای از آن زیر عنوان مختصر نفائس‌الفنون، موجود در کتابخانۀ آستان قدس، اشاره کرده است. همچنین آقابزرگ زیر عنوان الفلاحة، تألیف سیدمحمدهاشم خوانساری، نوشته که آن ملخصی است از نفائس‌الفنون و ازهار‌الجنان
[۲۵] آقابزرگ، الذریعة، ج۱۶، ص۳۰۲.
با این‌همه کتاب به چاپ علمی تازه‌ای نیازمند است.
۲. شرح قانون ابن‌ سینا: آملی این شرح را در محرم ۷۵۳ق/ژانویۀ ۱۳۵۲م نوشته است. وی در مقدمه اشاره می‌کند که هیچ‌یک از شروح کتاب را شایسته نیافته و تنها به شرح قطب‌الدین شیرازی توجه داشته که آن هم در باب کالبد شکافی نارساست.
[۲۶] مشکوة، خطی، ج۳ ص۷۷۸.
کثرت نسخه‌های شرح قانونِ وی بر دقت علمی و روشنی بیان آملی در آن کتابت دلالت دارد. کهن‌ترین نسخۀ موجود از این کتاب، نسخۀ دانشگاه تهران است که ظاهراً در همان سدۀ ۸ق/۱۴م تحریر شده است.
[۲۷] مرکزی، خطی، ج۳، ص۷۷۷.
دربارۀ نسخه‌های دیگر، مراجعه شود به فهرست خطی دانشکدۀ پزشکی
[۲۸] ره‌آورد، حسن، فهرست کتب خطی دانشکدۀ پزشکی، ص۲۶۸، تهران، ۱۳۳۳ش.
که به ۶ نسخه در ایران و ۶ نسخه نیز در خارج ایران اشاره کرده است.
[۲۹] ملک، خطی، ج۱، ص۴۲۵.
[۳۰] جامعه، خطی، ج۲، ص۲۷.
[۳۱] جامعه، خطی، ج۳، ص۷۷.
[۳۲] جامعه، خطی، ج۴، ص۱۹۸.
[۳۳] آصفیه، خطی، ج۲، ص۷۳.
بروکلمان به چاپ آن در لکهنو در ۱۲۵۵ق/۱۸۳۹م و نیز همراه با حاشیۀ حکیم‌ علی گیلانی در لکهنو، چاپ‌خانۀ علویه‌خان (۱۲۶۵ و ۱۲۶۸ق/۱۸۴۹ و ۱۸۵۲م) در دو جلد اشاره می‌کند.
[۳۴] مشار، چاپی عربی.

۳. شرح بر کلیات طب ایلاقی (از شاگردان ابن‌ سینا، د ۵۳۶ق/۱۱۴۲م) نسخه‌ای از آن‌که در ۸۴۹ق/۱۴۴۵م تحریر شده، در کتاب‌خانۀ مدرسۀ فاضلیۀ مشهد موجود است. بروکلمان نیز به نسخه‌ای از آن در سلیم‌آغا (شم‌اره ۸۷۱) اشاره می‌کند.
[۳۵] مرکزی، خطی، ج۴، ص۷۹۵.

۴. کتابی منسوب به او که شرحی بوده بر کتاب مختصر‌الاصول ابن حاجب (۵۷۰-۶۴۶ق/۱۱۷۴-۱۲۴۸م) و ظاهراً وی آن را در جوانی، و در دفاع از شیعه و رد عضدالدین ایجی نگاشته است.
[۳۶] شوشتری، قاضی نوراله، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۲۱۴، تهران، ۱۳۷۵ق.
[۳۷] آقابزرگ، الذریعة، ج۱۴، ص۵۶.



آملی فارسی را روان و روشن و بسیار دقیق می‌نوشت و شیوۀ کلی او همان شیوۀ دانشمندان سده‌های ۷ و ۸ق/۱۳ و ۱۴م است و با اسلوب خواجه نصیرالدین طوسی و قطب‌الدین شیرازی تشابه بسیار دارد و حتی در مقدمه و باب‌های ادب و شعر نفائس، تمایلی به سجع‌پردازی مشهود است. با این‌همه، در جاهای دیگر، خاصه در مسائل علمی، بیان مقصود به زبانی ساده بیش‌تر مورد توجه او بوده است. در ابواب تاریخ و ادب، عبارات فارسی او از استواری و اصالت برخوردار است، اما در برخی موضوعات چون ریاضیات، هندسه، نجوم و موسیقی تأثیر زبان عربی در نثر وی محسوس است. اشعار فارسی و عربی متعددی که سروده و در مقدمۀ کتاب یا باب‌های ادبیات افزوده، همه صحیح و دقیق، اما خالی از هنر شاعرانه است.
[۳۸] صفا، ذبیح‌اللـه، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، ص۱۲۷۵، تهران، ۱۳۶۲ش.



(۱) آستان قدس، فهرست، ج۸، ص۳۸۴.
(۲) آصفیه، خطی.
(۳) آقابزرگ، الذریعة (۷۵۲ق).
(۴) آقابزرگ، طبقات‌اعلام‌الشیعه، (۷۵۳ق)، بیروت، ۱۹۷۵.
(۵) آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
(۶) بغدادی، اسماعیل پاشا (۷۵۳ق/۱۳۵۲م)، ایضاح‌المکنون، استانبول، ۱۳۶۶ق.
(۷) ثروتیان، بهروز، فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفائس‌الفنون، مقدمهتبریز، ۱۳۵۲ش.
(۸) جامعه، خطی.
(۹) جنید شیرازی، ابوالقاسم (۷۵۰ق)، شدالازار، به کوشش محمد قزوینی، تهران، ۱۳۲۸ش.
(۱۰) حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج۲، ص۱۹۶۶، استانبول، ۱۹۴۱م.
(۱۱) حقوق، خطی، ص۲۱۹.
(۱۲) رشت و همدان، خطی، ص۱۲۷۷.
(۱۳) ره‌آورد، حسن، فهرست کتب خطی دانشکدۀ پزشکی، تهران، ۱۳۳۳ش.
(۱۴) سپهسالار، خطی، ج۵، ص۷۲۰.
(۱۵) شورا، خطی، ج۲، ص۴۹؛ ج۱۱، ص۳۱۴-۳۱۵؛ ج۱۹، ص۵۱، ۱۹۶.
(۱۶) شوشتری، قاضی نوراله، مجالس‌المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق.
(۱۷) صفا، ذبیح‌اللـه، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۱۸) فاضلیه، خطی.
(۱۹) گوهرشاد، خطی، ج۱، ص۱۱۶.
(۲۰) مرعشی، خطی، ج۳، ص۳۳۰-۳۳۱.
(۲۱) مرکزی، خطی.
(۲۲) مرکزی و مرکز اسناد، خطی، ج۱۶، ص۶۹۵.
(۲۳) مشار، چاپی عربی.
(۲۴) مشار، چاپی فارسی.
(۲۵) مشکوة، خطی.
(۲۶) مشهد ۲، خطی، ج۲، ص۱۰۵۹-۱۰۶۰.
(۲۷) مشهد ۴، خطی، ج۱، ص۵۵، ۱۹۴.
(۲۸) ملک، خطی.
(۲۹) منزوی، خطی.
(۳۰) همدان، خطی، ص ۵۰.


۱. آقابزرگ، الذریعة، ج۱۷، ص۲۴۰.
۲. شوشتری، قاضی نوراله، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۲۱۳-۲۱۶، تهران، ۱۳۷۵ق.
۳. جنید شیرازی، ابوالقاسم، شدالازار، به کوشش محمد قزوینی،ص ۴۵۱، تهران، ۱۳۲۸ش.
۴. بغدادی، اسماعیل پاشا، ایضاح‌المکنون، ج۲، ص۱۵۹، استانبول، ۱۳۶۶ق.
۵. آقابزرگ، الذریعة، ج۲۴، ص۲۴۱.
۶. آقابزرگ، طبقات‌اعلام‌الشیعه، (۷۵۳ق)، ص۲۰۳، بیروت، ۱۹۷۵.
۷. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۸. جنید شیرازی، ابوالقاسم (۷۵۰ق)، شدالازار، به کوشش محمد قزوینی، ص ۴۵۰، تهران، ۱۳۲۸ش.
۹. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۵۷، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۱۰. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۶۱، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۱۱. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۵۹، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۱۲. آقابزرگ، طبقات‌اعلام‌الشیعه، (۷۵۳ق)، ص۲۰۴، بیروت، ۱۹۷۵.
۱۳. آقابزرگ، الذریعة، ج۱۸، ص۶۰.
۱۴. آقابزرگ، طبقات‌اعلام‌الشیعه، (۷۵۳ق)، ص۲۰۴، بیروت، ۱۹۷۵.
۱۵. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۵۹-۲۶۱، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۱۶. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۶۳، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۱۷. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۱، ص۴-۵، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۱۸. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۲، ص۲۶۳، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۱۹. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۱، ص۶-۸، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۲۰. مشکوة، خطی، ج۳، ص۷۷۹.
۲۱. آملی، محمد بن محمود، نفائس‌الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، ج۱، ص۷-۸، تهران، ۱۳۷۵-۱۳۷۹ق.
۲۲. منزوی، خطی، ج۱، ص۶۹۱-۶۹۳.
۲۳. مشار، چاپی فارسی.
۲۴. آقابزرگ، الذریعة، ج۲۰، ص۲۱۵.
۲۵. آقابزرگ، الذریعة، ج۱۶، ص۳۰۲.
۲۶. مشکوة، خطی، ج۳ ص۷۷۸.
۲۷. مرکزی، خطی، ج۳، ص۷۷۷.
۲۸. ره‌آورد، حسن، فهرست کتب خطی دانشکدۀ پزشکی، ص۲۶۸، تهران، ۱۳۳۳ش.
۲۹. ملک، خطی، ج۱، ص۴۲۵.
۳۰. جامعه، خطی، ج۲، ص۲۷.
۳۱. جامعه، خطی، ج۳، ص۷۷.
۳۲. جامعه، خطی، ج۴، ص۱۹۸.
۳۳. آصفیه، خطی، ج۲، ص۷۳.
۳۴. مشار، چاپی عربی.
۳۵. مرکزی، خطی، ج۴، ص۷۹۵.
۳۶. شوشتری، قاضی نوراله، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۲۱۴، تهران، ۱۳۷۵ق.
۳۷. آقابزرگ، الذریعة، ج۱۴، ص۵۶.
۳۸. صفا، ذبیح‌اللـه، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، ص۱۲۷۵، تهران، ۱۳۶۲ش.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «عزالدین‌محمد آملی»، ج۲، ص۵۰۹.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




جعبه ابزار