• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میرزا حسین محدث نوری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محدث نوریمیرزا حسین نوری (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق)، ملقب به خاتمه المحدّثین، محدث نوری، علامه نوری، حاجی نوری و میرزای نوری، از محدثان، رجالیون، نویسندگان و علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
محدث نوری در تهران، نجف، کربلا و سامرا علوم دینی را نزد بزرگانی چون عبدالرحیم بروجردی، عبدالحسین تهرانی، شیخ مرتضی انصاری، میرزای شیرازی، سید مهدی قزوینی، سید محمدهاشم خوانساری، ملا علی کنی و بزرگان دیگر فرا گرفت و درجه اجتهاد رسید. از ایشان تالیفات بسیاری برجای مانده؛ کتاب نجم الثاقب، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل و لؤلؤ و مرجان از جمله آنهاست. بسیاری از عالمان بزرگ از شاگردان او بودند و ایشان به افراد زیادی اجازه روایت داده است. علامه نوری از احیاگران سنت پیاده‌روی زیارت امام حسین (علیه‌السلام) بود. سرانجام ایشان در ۲۷ جمادی الثانیه سال ۱۳۲۰ق درگذشت و در حرم امام علی (علیه‌السلام) دفن شد.



حسین نوری در هیجده شوال ۱۲۵۴ق در روستای یالو، از روستاهای اطراف شهرستان نور در استان مازندران، چشم به دنیا گشود.
هنوز هشت سال او تمام نشده بود که پدر خود را که از علمای آن سامان بود، از دست داد. حسین در خانواده‌ای اهل علم به دنیا آمده بود. لذا علاقه‌ای وافر به علم و دانش و سلسله روحانیت داشت. از همان کودکی به درس فقیه آن دیار، مولا محمدعلی محلاتی، رفت و علم و دانش را از محضر آن عالم فرا گرفت.


میرزا در آغاز جوانی به شهر تهران سفر کرد تا از علمای بزرگ آن شهر نیز بهره‌مند گردد. او در مجلس درس شیخ عبدالرحیم بروجردی حاضر شد و علم آموخت.


محدث نوری با دختر استاد خود شیخ عبدالرحیم بروجردی ازدواج کرد.
وی با وصلت با خانواده‌ای روحانی و اهل علم، شرایط را برای پیشرفت‌های بزرگ علمی خود مهیا ساخت، چرا که همسر او در خانواده‌ای اهل علم تربیت شده بود و می‌توانست شریک و همراهی مهربان برای همسر دانشمند خود باشد.


محدث نوری سفرهای متعددی نموده که بیشتر آنها برای کسب علم بوده است.

۴.۱ - سفر به عراق

علامه نوری در سال ۱۲۷۳ هجری یعنی در ۱۹ سالگی عازم نجف اشرف شد. او که رونق علم و دانش را در آن شهر دیده بود تصمیم به اقامت در حوزه علمیه نجف گرفت تا از مجلس علمای بزرگ آن حوزه نیز بهره‌مند گردد.
او چهار سال در آن شهر ماند و پس از آن به ایران بازگشت. محدث نوری یکسال بیشتر نتوانست در ایران باقی بماند و در سال ۱۲۷۸ هجری دوباره به عراق بازگشت.
وی در شهر کربلا به محضر درس شیخ عبدالحسین تهرانی مشهور به شیخ العراقین رفت و سفری به شهر کاظمین داشت که مدت دو سال در آنجا ماند. وی مسافرت‌های فراوان دیگری نیز انجام داد.

۴.۲ - سفر حج

محدث نوری در سال ۱۲۸۰ هجری در ۲۶ سالگی به حج مشرف شد و به زیارت خانه خدا و ائمه بقیع و حرم رسول الله (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) در مدینه نایل آمد.

۴.۳ - سفرهای دیگر

محدث نوری به نجف اشرف بازگشت و در درس شیخ مرتضی انصاری حاضر شد، اما چند ماهی بیش فرصت استفاده از آن عالم را نیافت چرا که شیخ انصاری در سال ۱۲۸۱ هجری وفات یافت.
محدث نوری در سال ۱۲۸۴ به قصد زیارت امام رضا (علیه‌السّلام) عازم مشهد مقدس شد و به ایران آمد.
دو سال بعد در سال ۱۲۸۶ به عراق بازگشت که در آن سال استاد بزرگش شیخ عبدالحسین تهرانی نیز وفات کرد.
شیخ عبدالحسین تهرانی اولین کسی بود که به محدث نوری اجازه روایت داده بود.
محدث نوری پس از آن، دوباره به زیارت خانه خدا رفت و بعد از بازگشت به عراق، پای درس میرزای شیرازی حاضر شد.
چون میرزای شیرازی در سال ۱۲۹۱ به سامرا مهاجرت کرد و قصد اقامت در آن شهر نمود محدث نوری نیز در سال بعد همراه دیگر استادش فتحعلی سلطان آبادی و دامادش شیخ فضل‌الله نوری به سامرا مهاجرت کرد تا از محضر استاد خود میرزای شیرازی بهره برد.
بعد از آن دوباره توفیق زیارت خانه خدا و سپس در سال ۱۲۹۷ زیارت امام رضا (علیه‌السّلام) در مشهد مقدس نصیبش شده در سال ۱۲۹۹ نیز برای چهارمین و آخرین بار به زیارت خانه خدا مشرف شد و بعد از آن به سامرا بازگشت و تا سال ۱۳۱۲ در آن شهر باقی ماند و ملازم استاد خود میرزای شیرازی شد.
محدث نوری در سال ۱۳۱۴، دو سال پس از وفات میرزای شیرازی، به نجف اشرف بازگشت و تا آخر عمر در آن شهر باقی ماند.


محدث نوری از دانشمندانی بود که در میان علمای شیعه درخشید و عمر خود را صرف خدمت به دین و مذهب نمود. حیاتش متشکل از اعمال صالح و تالیفات متعدد بود.
علامه نوری عمر خود را وقف خدمت به علم کرد و غیر از بحث و جستجو و تحقیق به چیز دیگری نپرداخت. اخبار و روایات گوناگون را جمع‌آوری کرد و احادیث مختلف را هماهنگ ساخت و آثار پراکنده را به نظم درآورد.


محدث نوری (اعلی‌الله‌مقامه) پیوسته ملتزم به وظایف شرعی بود و برای هر ساعتی از شبانه روز برنامه‌ای داشت که از آن تخلف نمی‌کرد.
شاگردش آقا بزرگ تهرانی برنامه زندگی وی در نجف اشرف را این‌گونه بیان می‌فرماید:
زمان نوشتن وی بعد از نماز عصر تا هنگام غروب بود و زمان مطالعه وی بعد از نماز عشا تا هنگام خواب بود.
او همیشه با وضو می‌خوابید و شب‌ها هم کم می‌خوابید، دو ساعت قبل از طلوع فجر بیدار می‌شد و وضو می‌گرفت. یک ساعت قبل از طلوع فجر به حرم امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) مشرف می‌شد و این برنامه در زمستان و تابستان ادامه داشت.
او پشت «در قبله» می‌رفت و نماز شب می‌خواند تا سید داود نائب، کلیددار حرم، می‌آمد و در را باز می‌کرد و محدث نوری اولین کسی بود که وارد حرم می‌شد.
او به سید داود در روشن کردن چراغ‌های حرم کمک می‌کرد آنگاه بالای سر ضریح حضرت می‌ایستاد و زیارت می‌خواند. بعد از طلوع فجر نماز صبح را به جماعت اقامه می‌کرد و تا هنگام طلوع خورشید به تعقیبات نماز و دعا می‌پرداخت.
بعد از آن به کتابخانه بزرگ خود می‌رفت. آن کتابخانه شامل هزاران جلد کتاب نفیس و نسخه‌های خطی ارزشمند و گران‌بها و کم‌نظیر و یا منحصر به فرد بود. او به جز به هنگام ضرورت از کتابخانه خارج نمی‌شد. بعد از ساعتی برخی از شاگردانش مانند علامه شیخ علی بن ابراهیم قمی و شیخ عباس قمی، صاحب مفاتیح الجنان و مولی محمدتقی قمی برای تصحیح و مقابله و نگارش و یا نسخه‌برداری به کمک او می‌آمدند.
بعد از پایان کار کمی غذا می‌خورد و استراحت می‌کرد و بعد، نماز ظهر را در اول وقت می‌خواند و بعد از نماز عصر، دوباره همان برنامه را ادامه می‌داد.
روزهای جمعه برنامه او تغییر می‌کرد. صبح‌ها بعد از آنکه از حرم باز می‌گشت به مطالعه برای منبر می‌پرداخت و یک ساعت بعد از طلوع خورشید به مجلس عمومی خود می‌رفت و سخنانی بلیغ و گهربار افاده می‌کرد.
او سعی بر آن داشت تا هر چه بالای منبر می‌گوید یقینی باشد و مطالب مشکوک را مطرح نمی‌کرد و هنگام ذکر مصیبت اهل‌ بیت (علیهم‌السّلام) اشک بر محاسنش جاری می‌شد.
بعد از مجلس به مستحبات روز جمعه مانند کوتاه کردن ناخن و شارب و غسل روز جمعه و دعاها و آداب و مستحبات دیگر می‌پرداخت. عصر روز جمعه هم چیزی نمی‌نوشت و به حرم می‌رفت و مشغول انجام زیارت و دعاهای وارده می‌شد و این برنامه ایشان تا هنگام وفات ادامه داشت.


یکی از سنت‌هایی که در زمان شیخ انصاری رواج داشت زیارت امام حسین (علیه‌السّلام) با پای پیاده بود. بسیاری از بزرگان و علما با پای پیاده به زیارت کربلا می‌رفتند، اما این سنت در زمان محدث نوری به فراموشی سپرده شده بود و از علائم فقر و نداری به شمار می‌آمد.
با عزم و همت محدث نوری این سنت نیز دوباره زنده شد. او چارپایانی را برای حمل بار کرایه می‌کرد و با پای پیاده با یاران و شاگردان خود به زیارت امام حسین (علیه‌السّلام) می‌رفت.
آنها مسیر نجف تا کربلا را در سه شب می‌پیمودند. آنها صبح و عصر راه می‌رفتند و نیمه روز به استراحت و صرف غذا و خواندن نماز و دعا می‌پرداختند.
این کار آنها بسیار مورد استقبال مردم و علما و بزرگان قرار گرفت و جمعیت فراوانی به آنها ملحق شدند که گاهی تعداد خیمه‌های آنها به بیش از ۳۰ خیمه بیست تا سی نفره می‌رسید.


۱. فقیه ملا محمدعلی محلاتی (۱۲۳۲-۱۳۰۶ق
۲. شیخ عبدالرحیم بروجردی (درگذشته ۱۳۰۶ق)، ایشان پدر زن محدث نوری نیز بود؛
۳. شیخ العراقین عبدالحسین تهرانی (درگذشته ۱۲۸۶ق)؛
۴. شیخ اعظم، مرتضی انصاری (۱۲۱۴-۱۲۸۱ ق)؛
۵. جمال السالکین، آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی (۱۳۱۲ق)؛
[۴] کیهان اندیشه (۱۳۷۱)؛ ش ۴۵، ص۶۹ـ ۷۹.

۶. فقیه کبیر ملا شیخ علی خلیلی (۱۲۲۶ - ۱۲۷۹ق
[۵] آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۳۹، چاپ بیروت.

۷. معزالدین سید مهدی قزوینی (۱۲۲۲- ۱۳۰۰ق
[۶] اعتماد السلطنه، احسن الودیعه، ج۱، ص۸۹، چاپ بغداد، ۱۳۴۸ ق.

۸. میرزا محمدهاشم خوانساری (۱۲۳۵ - ۱۳۱۸ق
[۷] اعتماد السلطنه، احسن الودیعه، ج۱، ص۱۴۱.

۹. آیت الله حاج ملا علی کنی (۱۲۲۰-۱۳۰۶ق)؛
[۸] اعتماد السلطنه، احسن الودیعه، ج۱، ص۱۰۱.

۱۰. میرزای شیرازی (۱۳۱۲ق).


آثار محدث نوری با ملاحظه ترتیب در تاریخ تألیف، چنین است:
۱. مواقع النجوم، شجره نامه‌ای است در سلسله اجازات نوریان، و نخستین اثر او است که در ۲۱ سالگی نوشته است.
۲. نفس الرحمن فی فضائل سیدنا سلمان، حدیثی است از حیات سلمان فارسی که در شهر کربلا به سال ۱۲۸۳ق تألیف آن تمام شده است.
۳. دارالسلام، در دو جلد، درباره خواب و تعبیر خواب و.. است و جلد دوم در اخلاق و ... است که به ترتیب الفبایی و کارساز نوشته شده، و در ۱۲۹۲ق، به زیر سایه آستان عسکریین، در سرزمین سامرا تألیف آن تکمیل شده است.
۴. فصل الخطاب ... (تألیف: ۱۲۹۲ق. در نجف، چاپ: ۱۲۹۸ق).
۵. معالم العبر (تألیف: ۱۲۹۶ق. در شهر سامرّاء).
۶. میزان السماء (تألیف: ۱۲۹۹ق. تهران).
۷. کلمه طیّبه: (تألیف: ۱۳۰۱ق. چاپ نخست: بمبئی ۱۳۵۲ق، در ۶۱۶ صفحه).
۸. جنّه الماوی: (تألیف: ۱۳۰۲ق) تصنیفی است در مقام حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) و با سوز فراق حضرت یار ـ روحی فداه‌ـ.
۹. فیض القدسی: (تألیف: ۱۳۰۲ق، سامرّاء) اولین کتاب مستند و معتبر در خصوص زندگانی علامه مجلسی است. این کتاب چندی پیش به قلم مترجم معاصر حجه الاسلام سید جعفر نبوی به فارسی ترجمه و منتشر شد.
۱۰. بدر مشعسع: (تألیف: ۱۳۰۸ق) در شرح‌حال فرزندان موسی مبرقع پسر امام جواد (علیه‌السّلام) است که همراه با تقریظ و تأیید میرزای بزرگ چاپ شد.
۱۱. کشف الاستار (۱۳۱۸ق) پرتوی است از حُسن دل‌انگیز حضرت مهدی ـ روحی فداه ـ.
[۹] محدث نوری، کشف الاستار، ص۲۴۶، چاپ دوم، قم ۱۴۰۰ ق.
(در مقدمه کتاب کشف الاستار هم حدیثی از حیات محدّث نوری آمده است.)
۱۲. صحیفه ثانیه علویّه (۱۳۰۳ق).
۱۳. صحیفه اربعه سجادیّه.
۱۴. سلامه المرصاد (۱۳۱۷ق).
۱۵. مستدرک مزار بحار.
۱۶. حاشیه بر منتهی المقال.
۱۷. ظلمات الهاویه در معایب معاویه و ...
۱۸. نجم الثاقب (۱۳۰۳ق) پر انتشارترین کتاب محدث نوری.
۱۹. موالید الائمّه.
۲۰. شاخه طوبی.
۲۱. دیوان شعر محدّث نوری که با نام «مولودیّه» چاپ شده است.
۲۲. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل.
۲۳. لؤلؤ و مرجان (۱۳۱۹ق).
۲۴. تحیّه الزائر، از متون زیارتی است.
۲۵. تقریرات بحث استادش شیخ العراقین.
۲۶. تقریرات درس استاد دیگرش میرزای بزرگ.
۲۷. اربعونیّات، همان‌که در حاشیه کلمه طیّبه چاپ شده است.
۲۸. اخبار حفظ القرآن.
۲۹. رساله‌ای در شرح‌حال مولی ابی‌الحسن شریف عاملی فتونی که در ۱۲۷۶ق نوشته است.
۳۰. کشکول، گلستانی که گلبرگ‌های گوناگونی را شامل می‌شود.
۳۱. حواشی بر توضیح المقال حاج ملا علی کنی که در آخر رجال ابی علی چاپ شده است.
۳۲. رساله فارسی در جواب به شبهات فصل الخطاب و در ردّ تحریف قرآن مجید. تذکر این نکته ضروری است که علاوه بر کتاب القرآن در ضمن مستدرک الوسائل، محدث نوری سه کتاب دیگر نیز در علوم قرآنی نوشته است و بی‌گمان با چشم پوشی از هر کدام از این چهار کتاب، قضاوت در حق نوری و او را متهّم به تحریف کردن، ناقص و ناروا خواهد بود.
۳۳. ترجمه جلد دوم دارالسلام به فارسی.
۳۴. اجوبه المسائل.
۳۵. حواشی بر رجال ابی علی که نیمه تمام مانده و غیر از شماره ۳۱ می‌باشد.
۳۶. فهرست کتابخانه بی‌نظیر خویش که به ترتیب الفبایی نوشته شده و در مقدمه‌اش به تفصیل در خصوص کتاب و نویسندگی سخن گفته است. (در خصوص آثار محدث، علاوه بر نقباء البشر
[۱۰] آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۴۹.
و جلدهای مختلف «الذریعه» مراجعه شود به فیض قدسی، مقدمه مترجم.)
۳۷. نامه‌ها و اجازه‌نامه‌ها و اعلامیّه‌ها. اگر در کتابی گردآوری شود گنجینه گرانبهایی را تشکیل خواهد داد. بیش از ده نامه از محدث نوری که در جواب نامه‌های میر حامد حسین هندی نویسنده «عبقات الانوار» نوشته شده است در مجلّه نور علم البته بخش‌های بریده‌ای از آنها چاپ شد.
[۱۱] مجلّه نور علم، ش مسلسل ۴۸، دوره چهارم، ش ۱۲، (آذر و دی ۱۳۷۱) ص۸۶-۱۰۸.
[۱۲] محدث نوری، فیض قدسی، با ترجمه سید جعفر نبوی، ص۳۷-۴۰، چاپ اول، ۱۳۷۴، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
و بسیاری از نامه‌ها و ... که در لابه‌لای کتاب‌ها و ... پراکنده‌اند.
خوشبختانه آثار محدث نوری ـ بجز سه یا چهار کتاب ـ بارها چاپ شده و بسیاری از کتاب‌ها از عربی به فارسی و از فارسی به عربی ترجمه و منتشر شده‌اند. کتاب نجم الثاقب از فارسی به عربی و در دو جلد بزرگ ترجمه و انتشار یافته است، همچنین جلد ۱۹ مستدرک الوسائل (جزء اوّل از خاتمه مستدرک) به کوشش مؤسسه آل البیت تحقیق و انتشار یافته و به بازار کتاب عرضه شده است.


بسیاری از بزرگان از شاگردان علامه نوری بودند. در اینجا نام بعضی از آنها را ذکر می‌کنیم:
۱. شیخ آقا بزرگ تهرانی.
۲. حاج شیخ عباس قمی.
۳. مصلح مجاهد آیت‌ الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء (۱۲۹۴- ۱۳۷۳ق).
۴. آیت‌ الله سید عبدالحسین شرف‌الدین عاملی (۱۲۹۰ ـ ۱۳۷۷ق).
۵. شیخ اسماعیل اصفهانی.
۶. شیخ مرتضی بن محمد عاملی.
۷. سید جمال‌الدین عاملی اصفهانی.
۸. حاج شیخ محمدباقر بیرجندی (۱۲۷۶ - ۱۳۵۲ق) مؤلف کبریت احمر.
۹. حاج شیخ علی‌اکبر نهاوندی.
۱۰. حاج شیخ علی زاهد قمی (۱۲۷۳ - ۱۳۷۱ق).
۱۱. حاج شیخ محمدتقی قمی.
۱۲. آیت‌ الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی.
۱۳. حاج میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به کلانتری نوری و نویسنده «شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور».
۱۴. شیخ جعفر نوری نجمی.
۱۵. سید علم‌الهدی نقوی کابلی (متولّد ۱۲۸۸ق) نویسنده «دستور المل للنسوان».
۱۶. آقا میرزا محمد تهرانی (متولّد ۱۲۸۱ق).
۱۷. شیخ مهدی نوری فرزند میرزا هادی نوری، برادرزاده محدث نوری.
۱۸. شیخ محمدحسن آل کبه (۱۲۶۹ - ۱۳۳۳ق).
۱۹. صدرالاسلام حاج میرزا علی‌اکبر همدانی معروف به دبیر که ابوالمکارم هم خوانده می‌شود.
۲۰. حاج میرزا محمد ارباب قمی (۱۲۷۳ - ۱۳۴۱ق).
۲۱. شیخ علی‌اکبر همدانی (۱۲۷۰ - ۱۳۲۵ق) نویسنده ناسخ التفاسیر. (زندگینامه این بزرگان را در مصادر زیر می‌توان یافت:
[۱۴] حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۱، ص۲۷۱.
[۱۵] آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۴۶.
[۱۶] آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۴، ص۱۶۰۱.
[۱۷] مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۱، ص۱۳.
[۱۸] هدیه الرازی الی الامام المجدد الشیرازی
)
۲۲. پسر خواهرش و دامادش شیخ شهید، آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری (۱۲۹۵ - ۱۳۲۷ق).
۲۳. آیت‌الله شیخ محمدتقی بافقی (۱۲۹۲ - ۱۳۲۵ق).
[۲۰] دانشنامه جهان اسلام، حرف ب، جزوه چهارم، ص۶۲۳، چاپ اول.



در طول صد و پنجاه سال و اندی که در عصر حاضر بر تاریخ حدیث شیعه گذشته است کمتر «اجازه‌نامه روایی» یافت می‌شود که نام نوری در آن نباشد. همین است که او را با نام «خاتمه المحدّثین» و سرآمد نوریان، معروف ساخته است. محدّث نوری «شیخ روایتی» بسیاری از دانشوران نامی است که از بابت نمونه علمای زیر نام برده می‌شود:
۱. آیت‌ الله سید محسن امین عاملی (۱۲۸۴ - ۱۳۷۱ق) نویسنده اعیان الشیعه و ....
۲. آیت‌ الله میرزای نائینی (متوفای ۱۳۵۵ق).
۳. حاج شیخ محمدهادی بیرجندی (۱۲۷۷ - ۱۳۶۶ق) معروف به هادوی و متخلص به «هادی».
۴. حاج شیخ محمدباقر همدانی (متوفای ۱۳۳۳ق) از شاگردان عارف نامی ملا حسینقلی همدانی.
۵. فدا حسین کهنویی مشهور به نظیر حسن (متولد ۱۲۷۸ق).
۶. منیرالدین بروجردی (۱۲۶۹ - ۱۳۴۱ق) نوه دختری میرزای قمی (صاحب قوانین الاصول).
۷. علاّمه مجاهد حاج شیخ محمدجواد بلاغی (۱۲۸۲-۱۳۵۲ق) نویسنده تفسیر آلاء الرحمن.
۸. شیخ محمدعلی کچویی اردستانی (متوفای حدود ۱۳۳۵ق).
۹. سید ابوطالب شیرازی.
۱۰. حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم، (متولد حدود ۱۲۷۶ - ۱۳۵۵ق).
۱۱. ابومحمد سید حسن صدرالدین موسوی کاظمینی، نویسنده «تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام».
۱۲. سید هبة‌الدین شهرستانی، نویسنده «الهیئه و الاسلام».
۱۳. شمس‌الدین سید محمود حسینی مرعشی (۱۲۶۰ - ۱۳۳۸ق).
۱۴. شریف الاسلام سید اسماعیل مرعشی نجفی نویسنده قانونچه در علم طب.
۱۵. حاج میرزا علی حسینی مرعشی شهرستانی، شارح وجیزه شیخ بهایی در علم حدیث شناسی.
۱۶. شیخ محمد حرزالدین نجفی نویسنده معارف الرجال.
۱۷. شیخ مهدی حکمی قمی مشهور به پایین شهری.
۱۸. حاج میرزا حسن علیاری تبریزی فرزند حاج ملا علی علیاری سردرودی.
۱۹. حاج شیخ عبدالنبی نوری تهرانی.
۲۰. آقا ضیاءالدین عراقی (متوفی ۱۳۶۱ق).
[۲۱] محدث نوری، مشجرّه مواقع النجوم، ص۲۰، از منشورات کتابخانه نجفی مرعشی.
[۲۳] واعظ خیابانی تبریزی، علماء معاصرین، ص۲۱۳.
[۲۴] صدر حاج‌ سيدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیّع، ج۲، ص۶۵.
[۲۵] صدر حاج‌ سيدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیّع، ج۴، ص۵۶۸.



آخرین زیارت کربلای محدث نوری در سال ۱۳۱۹ هجری بود. آن سال را سال حج اکبر می‌نامیدند. در آن سال عید نوروز و جمعه و عید قربان مصادف شده بود و جمعیت فراوانی به حج رفته بودند. در آن سال در شهر مکه بیماری وبا افتاد و جمع زیادی هلاک شدند.
محدث نوری در مسیر برگشت از کربلا به نجف، همیشه سواره برمی‌گشت، اما در آن سال به درخواست یکی از دوستان تصمیم به پیاده برگشتن گرفت.
بر اثر گرمای شدید غذای آنان فاسد شده و همه مسموم شدند. محدث نوری بعد از آن حادثه سخت بیمار شده و بعد از برگشتن به نجف در شب چهارشنبه ۲۷ جمادی الثانیه سال ۱۳۲۰ هجری جان به جان آفرین تسلیم نمود.
بعد از انتشار خبر فوت محدث نوری شهر نجف یکپارچه عزادار شد و جمع عظیمی از مردم و علمای بزرگ به تشییع جنازه او حاضر شدند و بدنش را در صحن حرم امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) در باب قبله دفن نمودند.


از وقایع عجیب پیرامون این مرد بزرگ آنکه: زمانیکه پس از ۷ سال همسر محدث نوری وفات نمود و خواستند او را در کنار شوهرش دفن کنند، بدن محدث نوری نمایان شد و همه دیدند که بدن او صحیح و سالم است گویا ساعتی بیش نیست که به خوابی آرام فرو رفته است.


مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (کتاب)


۱. محدّث نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۴۱.    
۲. محدّث نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۴۲.    
۳. محدّث نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۴۲.    
۴. کیهان اندیشه (۱۳۷۱)؛ ش ۴۵، ص۶۹ـ ۷۹.
۵. آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۲۳۹، چاپ بیروت.
۶. اعتماد السلطنه، احسن الودیعه، ج۱، ص۸۹، چاپ بغداد، ۱۳۴۸ ق.
۷. اعتماد السلطنه، احسن الودیعه، ج۱، ص۱۴۱.
۸. اعتماد السلطنه، احسن الودیعه، ج۱، ص۱۰۱.
۹. محدث نوری، کشف الاستار، ص۲۴۶، چاپ دوم، قم ۱۴۰۰ ق.
۱۰. آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۴۹.
۱۱. مجلّه نور علم، ش مسلسل ۴۸، دوره چهارم، ش ۱۲، (آذر و دی ۱۳۷۱) ص۸۶-۱۰۸.
۱۲. محدث نوری، فیض قدسی، با ترجمه سید جعفر نبوی، ص۳۷-۴۰، چاپ اول، ۱۳۷۴، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
۱۳. محدث نوری، نفس الرحمن، ص۱۴.    
۱۴. حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۱، ص۲۷۱.
۱۵. آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۴۶.
۱۶. آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۴، ص۱۶۰۱.
۱۷. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۱، ص۱۳.
۱۸. هدیه الرازی الی الامام المجدد الشیرازی
۱۹. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۳، ص۴۲۰.    
۲۰. دانشنامه جهان اسلام، حرف ب، جزوه چهارم، ص۶۲۳، چاپ اول.
۲۱. محدث نوری، مشجرّه مواقع النجوم، ص۲۰، از منشورات کتابخانه نجفی مرعشی.
۲۲. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۱۸۱.    
۲۳. واعظ خیابانی تبریزی، علماء معاصرین، ص۲۱۳.
۲۴. صدر حاج‌ سيدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیّع، ج۲، ص۶۵.
۲۵. صدر حاج‌ سيدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیّع، ج۴، ص۵۶۸.



• نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
محمد صحتی سردرودی، تلخیص از کتاب گلشن ابرار، ج۱، ص۴۱۱.    






جعبه ابزار