• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عوامل استهزاء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



استهزاء بعض مواقع در حوزه عقیده هست و بعضی وقت‌ها در حوزه اخلاق هست.
استهزا چه در حوزه عقیده باشد، یا در حوزه اخلاق منشأ و ریشه‌های متعددی دارد؛ که برخی از این ریشه‌ها از نگاه قرآن در ذیل ذکر می‌شود.



کافران برای مبارزه با پیامبران الهی و پیروانشان از استهزا به‌صورت حربه‌ای برای نابودی جبهه حق و انتقام گرفتن از مؤمنان استفاده می‌کردند: «و اِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا و لَعِبـًا... قُل یـاَهلَ الکتـبِ هَل تَنقِمونَ مِنّا اِلاّ اَن ءامَنّا بِاللّهِ».


موسی(علیه السلام) در پاسخ اتهام بنی‌اسرائیل به او مبنی بر استهزا کردن آنان گفت: از اینکه از جاهلان باشم به خدا پناه می‌برم: «قالوا‌اَتَتَّخِذُنا هُزُوًا قالَ اَعوذُ بِاللّهِ اَن اَکونَ مِنَ‌الجـهِلین»؛ یعنی مسخره کردن دیگران ناشی از جهالت کار انسانهای جاهل است.
[۳] الفرقان، ج‌۲۶‌ـ‌۲۷، ص‌۲۴۳‌ـ‌۲۴۴.



قرآن کریم، استهزای نماز و بازیچه دانستن آن از سوی برخی اهل کتاب و کافران صدر اسلام را ناشی از ترک اندیشه و تعقل می‌داند: «و اِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا و لَعِبـًا ذلِک بِاَنَّهُم قَومٌ لایعقِلون».


حس برتری‌جویی گاهی باعث می‌شود که انسان دیگران را کوچک‌تر از خود پنداشته، آنان را استهزا کند: «یـاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا لایسخَر قَومٌ مِن قَوم عَسی اَن یکونوا خَیرًا مِنهُم و لا نِساءٌ مِن نِساء عَسی اَن یکنَّ خَیرًا مِنهُنَّ».
ذکر کلمه «خیراً» در این آیه افزون بر اینکه به منشأ استهزای مؤمنان که همان برتری‌جویی است اشاره دارد، این برتر بودن ظاهری را نیز نفی کرده و به شخص استهزا کننده هشدار می‌دهد که ممکن است فردی که مورد استهزای شما قرار گرفته در واقع از شما بهتر باشد.
[۷] الفرقان، ج‌۲۶‌ـ‌۲۷، ص‌۲۴۳‌ـ‌۲۴۴.


۴.۱ - شأن نزول آیه

در شأن نزول این آیه نقل شده که یکی از مسلمانان به سبب بدکاره بودن مادرش در جاهلیت مورد استهزای ثابت‌بن‌قیس قرار گرفت.
و نیز در شأن «و لا نِساءٌ مِن نِساء» نقل شده که امّ‌سلمه بر اثر بستن پارچه‌ای به سر و آویختن دو گوشه آن از پشت خود، یا به سبب کوتاه بودن قد، مورد استهزای عایشه قرار گرفت.


بزرگ پنداشتن خود و غرور گاهی باعث تمسخر آیات الهی می‌شود، چنان‌که مشرکان به جهت داشتن این روحیه، آیات قرآن را به استهزا می‌گرفتند: «یسمَعُ ءایـتِ اللّهِ تُتلی عَلَیهِ ثُمَّ یصِرُّ مُستَکبِرًا کاَن لَم‌یسمَعها فَبَشِّرهُ بِعَذاب اَلیم و اِذا عَلِمَ مِن ءایـتِنا شیــًا اِتَّخَذَها هُزُوًا».

۵.۱ - علت غرور

غرور و برتر دانستن خود گاهی به سبب جایگاه اجتماعی یا علمی افراد است که سبب می‌شود دیگران را مسخره کنند: «فَلَمّا جاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَینـتِ فَرِحوا بِما عِندَهُم مِنَ العِلمِ و حاقَ بِهِم ما کانوا بِهِ یستَهزِءون».
که مراد از این علم یا همان شبهات واهی و بی‌اساسی است که مشرکان آن را علم می‌پنداشتند، یا علوم مربوط به دنیا و تدبیر امور زندگی است.، چنان‌که قارون ادعای داشتن چنین علمی داشت: «اِنَّما اوتیتُهُ عَلی عِلم عِندی»
[۱۸] کشف‌الاسرار، ج‌۷، ص‌۳۴۵.



گاهی داشتن‌ثروت ودلبستگی به دنیا موجب استهزای افراد فقیر یا زیردست می‌گردد:«زُینَ لِلَّذینَ کفَروا الحَیوةُ الدُّنیا و یسخَرونَ مِنَ الَّذینَ ءامَنوا».
در روایتی از ابن‌عباس نقل شده که آیه فوق در مورد گروهی از اشراف و سران قریش نازل شده که زندگی بسیار مرفهی داشتند و به همین جهت جمعی از مؤمنان تهیدست همچون عمار و بلال را به تمسخر می‌گرفتند.
قرآن در آیات ۳۴‌ـ‌۳۵ سوره جاثیه، نیز از وضعیت مشرکان در قیامت خبر داده است که بر اثر استهزای قرآن، به جهت مغرور شدن آنان به امکانات و رفاه دنیویگرفتار عذاب شده‌اند: «ذلِکم بِاَنَّکمُ اتَّخَذتُم ءایـتِ اللّهِ هُزُوًا و غَرَّتکمُ الحَیوةُ الدُّنیا».
آیات ابتدای سوره‌همَزه نیز مغرور شدن به مال و ثروت را منشأ طعن‌و استهزای دیگران دانسته است.


ارتکاب گناه و اصرار بر آن، انسان را به ارتکاب گناهان بزرگ‌تر مانند تکذیب آیات الهی و حتی استهزای آن می‌کشاند: «ثُمَّ کانَ عـقِبَةَ الَّذینَ اَســوا السّوای اَن کذَّبوا بِـایـتِ اللّهِ و کانوا بِها یستَهزِءون».


۱. مائده/سوره۵، آیه۵۹-۵۸.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۶۷.    
۳. الفرقان، ج‌۲۶‌ـ‌۲۷، ص‌۲۴۳‌ـ‌۲۴۴.
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱، ص‌۳۰۳.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۵۸.    
۶. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.    
۷. الفرقان، ج‌۲۶‌ـ‌۲۷، ص‌۲۴۳‌ـ‌۲۴۴.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۲، ص‌۱۷۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۲۲۴.‌    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۹، ص۲۲۴.    
۱۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۹-۸.    
۱۲. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۵-۳۱.    
۱۳. ص/سوره۳۸، آیه۶۳-۶۲.    
۱۴. غافر/سوره۴۰، آیه۸۳.    
۱۵. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج‌۲۷، ص‌۵۳۵.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۸‌، ص‌۸۳۲.    
۱۷. قصص/سوره۲۸، آیه۷۸.    
۱۸. کشف‌الاسرار، ج‌۷، ص‌۳۴۵.
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۲۱۲.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۴۰‌‌۵۴۱.    
۲۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۵-۳۴.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۱، ص‌۲۸۹.    
۲۳. همزه/سوره۱۰۴، آیه۱.    
۲۴. روم/سوره۳۰، آیه۱۰.    
۲۵. جاثیه/سوره۴۵، آیه۹-۷.    



دانشنامه موضوعی قرآن    


رده‌های این صفحه : استهزاء




جعبه ابزار