• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خشم در سیره نبوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خشم و غضب یکی از رذائل اخلاقی در دین اسلام شمرده شده است که نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سیره‌ قولی و عملی راه‌حل‌هایی برای رفع این رذیله فرمایشاتی دارند که در این مقاله به آنها اشاره‌ خواهیم کرد.



از اوصاف زشت و نکوهیده‌ای که در سیره و قول نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدان پرداخته شده، احادیثی در ذمّ آن بیان گردیده خشم و غضب بی‌جا است. حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) غضب را یکی از ارکان کفر برشمرده آن را تیر شیطان معرفی کرده‌اند. می‌فرمود: «کسی که خشمی را فرو برد با این‌که می‌توانست آن را به کار بندد خداوند، دل او را از آرامش و ایمان در روز قیامت پر می‌کند.»
[۷] ابن ابی‌فراس، ورام، مجموعه ورام، ج۱، ص۱۲۴، قم، مکتبة الفقیه.



رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دیرتر از هر کسی به خشم می‌آمد و زودتر از همه خشمش فرو می‌نشست. چون خشم می‌گرفت آثار خشم در چهره‌شان کاملاً نمایان می‌گردید، به هنگام خشم رنگ از رخسار حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌پرید و سرخ
[۱۵] سیوطی، جلال‌الدین، جامع الصغیر، ج۲، ص۳۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.
یا تیره می‌شد و قطرات عرق مانند دانه‌های مروارید از پیشانی‌اش می‌چکید، به‌ طوری که در این هنگام، جز امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)، کسی را جرات سخن گفتن با ایشان نبود. گرچه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خشم به «اشدّ الناس غضباً» ستوده شده‌اند، اما غضب ایشان غضبی مذموم نبود، بلکه غضبی بود ممدوح که مقتضای منصب نبوت ایشان بود، چرا که خشمش هرگز برای دنیا و ناملایمات آن نبود، زمانی که حرمتی الهی دریده می‌شد و یا حدی از حدود الهی پایمال می‌شد از شدت خشم کسی او را نمی‌شناخت و از پا نمی‌نشست تا آن که حق را یاری کند. اما در حال غضب نیز سخنی جز سخن حق نمی‌گفت.


توصیه‌ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اصحاب و یاران، اجتناب از غضب بود.

۳.۱ - تغییر وضعیت فرد

ایشان همچنین راه‌هایی را جهت کنترل خشم و غضب به مردم ارائه فرمودند که از جمله این راه‌ها می‌توان به تغییر حالت و وضعیت شخص خشمگین اشاره کرد. ایشان می‌فرمودند: «هر گاه یکی از شما خشمگین شد اگر ایستاده است بنشیند و چنانچه خشمش برطرف نشد دراز بکشد» خود نیز جهت تعلیم امت، چنین می‌کرد.

۳.۲ - استعاذه به خداوند

طریق دیگری که از سوی رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عنوان یکی از راه‌های کنترل خشم معرفی گردیده ‌است، استعاذه و پناه جستن به خداوند متعال است. نقل شده که «دو مرد نزد حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمدند یکی از آن‌ها عصبانی شد و از شدت عصبانیت چشمانش سرخ شده و رگ گردنش بالا آمده بود حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: من کلمه‌ای را می‌دانم که اگر آن را بیان کند عصبانیت او فرو می‌نشیند و آن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم است.»

۳.۳ - وضو گرفتن

وضو گرفتن نیز از دیگر توصیه‌هایی بود که حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مسلمانان را جهت کنترل خشم بدان سفارش می‌نمود، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: «همانا غضب از شیطان است و شیطان از آتش خلق شده و بدرستی که اطفای آتش بواسطه آب است پس هرگاه یکی از شما غضب کرد (جهت فرو نشاندن آتش غضبش) وضو بگیرد.»
[۵۴] سیوطی، جلال‌الدین، جامع الصغیر، ج۱، ص۳۱۹، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.



۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۰۵، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۲ش.    
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۲۸۹، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۳. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۳۹، قم، آل البیت (علیهم‌السّلام)، ۱۴۰۹.    
۴. شعیری، تاج‌الدین، جامع الاخبار، ص۱۶۰، قم، شریف رضی، ۱۳۶۳ش.    
۵. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹، قم، آل البیت (علیهم‌السّلام)، ۱۴۰۸.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۱۱۰، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۷. ابن ابی‌فراس، ورام، مجموعه ورام، ج۱، ص۱۲۴، قم، مکتبة الفقیه.
۸. اندلسی، قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۲۲۹، عمان، دارالفیحاء، چاپ دوم، ۱۴۰۷.    
۹. خرگوشی نیشابوری، ابوسعید، شرف المصطفی، ج۴، ص۳۴۹، مکه، دارالبشائر الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۴.    
۱۰. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۹، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲.    
۱۱. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۹۸، قم، آل البیت (علیهم‌السّلام)، ۱۴۰۸.    
۱۲. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۵۸، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵.    
۱۳. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۹، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲.    
۱۴. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الکبیر، ج۱۰، ص۱۴، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، داراحیاء التراث العربی.    
۱۵. سیوطی، جلال‌الدین، جامع الصغیر، ج۲، ص۳۴۳، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.
۱۶. متقی الهندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۱۴۱، تصحیح صفوة السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹    .
۱۷. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۹، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲.    
۱۸. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۹۸، قم، آل البیت (علیهم‌السّلام)، ۱۴۰۸.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۸، ص۱۱۰، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    
۲۰. راوندی، قطب‌الدین، قصص الانبیاء، ص۳۴۲، مشهد، مؤسسه البعاث الاسلامیه، ۱۴۰۹.    
۲۱. طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۷۷، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰.    
۲۲. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الاوسط، ج۴، ص۳۱۸، دارالحرمین، ۱۴۱۵.    
۲۳. هیثمی، احمد بن حجر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸.    
۲۴. متقی الهندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۱۴۱، تصحیح صفوة السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹.    
۲۵. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۳۸، ص۲۹۸، تهران، اسلامیه.    
۲۶. عینی، بدرالدین، عمدة القاری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج ۱۶، ص۱۱۲.    
۲۷. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الاوسط، ج۹، ص۷۱، دارالحرمین، ۱۴۱۵.    
۲۸. هیثمی، احمد بن حجر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸.    
۲۹. نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۲۷، تحقیق السید محمد کلانتر، نجف، دارالنعمان.    
۳۰. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الکبیر، ج۲۲، ص۱۵۶، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، داراحیاء التراث العربی.    
۳۱. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۳، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲.    
۳۲. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۲۸۳، قم، جهان، ۱۳۷۸.    
۳۳. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۸۱، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش    
۳۴. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.    
۳۵. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ۳۳۸، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.    
۳۶. طباطبایی، محمد بن حسین، سنن النبی، ص۷۶، تهران، اسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.    
۳۷. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۱۶، ص۲۲۸، تهران، اسلامیه.    
۳۸. ابن ابی‌شیبه کوفی، عبدالله بن محمد، المصنّف، ج۵، ص۲۱۷، تحقیق سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۹.    
۳۹. ابن‌حنبل، احمد، مسند احمد، ج۳۸، ص۴۵۴، بیروت، دارصادر.    
۴۰. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۴، ص۴۶، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵.    
۴۱. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داوود، ج۴، ص۲۴۹، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۴۲. ابن‌حبان، محمد، صحیح، ج۱۲، ص۵۰۱، تحقیق شعیب ارنؤوط، الرساله، چاپ دوم، ۱۹۹۳.    
۴۳. ابن‌حنبل، احمد، مسند احمد، ج۳۵، ص۲۷۸، بیروت، دارصادر.    
۴۴. ابن‌حنبل، احمد، مسند احمد، ج۳۵، ص۲۷۸، بیروت، دارصادر.    
۴۵. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داوود، ج۴، ص۲۴۹، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۴۶. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح، ج۴، ص۱۲۴، بیروت، دارالفکر، افست دارالطباعة العامره استانبول.    
۴۷. نیشابوری، مسلم، صحیح، ج۸، ص۳۰-۳۱، بیروت، دارالفکر.    
۴۸. ابن ابی‌شیبه کوفی، عبدالله بن محمد، المصنّف، ج۶، ص۹۷، تحقیق سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۹.    
۴۹. ابن‌حنبل، احمد، مسند احمد، ج۲۹، ص۵۰۶، بیروت، دارصادر.    
۵۰. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، ج۴، ص۴۸۳، تحقیق عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۹۸۳.    
۵۱. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داوود، ج۴، ص۲۴۹، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۰.    
۵۲. ابن‌حنبل، احمد، مسند احمد، ج۲۹، ص۵۰۵، بیروت، دارصادر.    
۵۳. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الکبیر، ج۱۷، ص۱۶۷، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، داراحیاء التراث العربی.    
۵۴. سیوطی، جلال‌الدین، جامع الصغیر، ج۱، ص۳۱۹، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خشم در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۶.    






جعبه ابزار