• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فضایل حضرت زینب (روایات)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قلم زدن در باب زندگانی و فضایل حضرت زینب کبری (صلوات‌الله‌علیها) امری مشکل و از عهده نویسندگان بر نیاید. خورشیدی که با طلوعش، گرمایی مجدد را به زندگی نورانی حضرت امیر و صدیقه شهیده (سلام‌الله‌علیهما) بخشید و با حضورش، نور دیگری بر خانه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) روشن شد. سومین فرزند این خانواده «زینب» نامگذاری شد تا به راستی با فصاحت و بلاغت و علم و تقوا و صبر بی‌نظیر خود، زینت پدر باشد.
از مهم ترین ویژگی‌های آن حضرت می‌توان به: حیا و عفت، عقل و کمال، مقام علمی، نیابت از امام زمان خود، راویه بودن آن حضرت، صابره بودن ایشان عبادت بی‌مثال آن بانو، هوش و ذکاوت، روحیه شجاعت، ملجا و ماوا، بیان‌گر مصیبت حضرت ابا عبدالله الحسین (سلام‌الله‌علیه) و ... اشاره کرد که به بررسی این ویژگی‌ها می‌پردازیم.



وجود نورانی و مقدسه حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) در پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجری قدم به گیتی نهاد. پدر گرامی آن حضرت امیرمؤمنان، حضرت علی بن ابی طالب (سلام‌الله‌علیهما) و مادر آن حضرت؛ بانوی دو سرا، حضرت زهرای اطهر (سلام‌الله‌علیها) می‌باشد.
هنگامی که آن بانو به دنیا آمد، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خانه امیرمؤمنان (صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه) تشریف فرما شدند. رسول مکرم اسلام پس از دیدار آن نو گل، چشمانشان اشک‌بار گشته و این امر موجب نگرانی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) شده و خدمت پدر بزرگوارشان عرضه داشتند:
ما یبکیک یا ابتی؟ لا ابکی الله لک عیناً.
پدر جان چه شده است که گریه می‌کنی؟ خداوند چشمان تو را گریان نکند. و رسول خدا با صدایی محزون پاسخ دادند: یا فاطمة، اعلمی انّ هذه البنت بعدی و بعدک سوف تنصبّ علیها المصائب و الرزایا.
‌ای فاطمه! بدان که این دختر بعد از من و تو مصیبت‌ها و بلایا بر او وارد می‌شود.
[۱] قرشی، باقر شریف، السیدة زینب رائدة الجهاد فی الاسلام، ص۴۱، المطبعة: مولف، الطبعة: الاولی، ۱۴۲۰ هـ، ۲۰۰۰م.


مرحوم جزایری نیز واقعه را چنین نقل می‌کند:
روی ان زینب بنت علی بن ابی طالب (علیهماالصلاةوالسلام) لما ولدت اخبر بذلک رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فجاء الی منزل فاطمة (علیهاالسّلام) وقال: یا بنتاه! ایتینی بنیّتک المولودة، فلما احضرتها اخذها رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وضمها الی صدره الشریف، ووضع خده المنیف علی خدها فبکی بکاءً عالیا، وسال الدمع حتی جری علی کریمته الشریفة. فقالت فاطمة (علیهاالسّلام): مم بکاءک، لا ابکی الله عینیک یا ابتاه؟ فقال (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): یا بنیة یا فاطمة! اعلمی ان هذه البنت بعدک وبعدی تبتلی ببلایا فادحة، وترد علیها مصائب ورزایا مفجعة. فبکت فاطمة (سلام‌الله‌علیها) عند ذلک، ثم قالت: یا ابه! فما ثواب من یبکی علیها وعلی مصائبها؟ فقال (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): یا بضعتی ویا قرة عینی ان من بکی علیها وعلی مصائبها کان ثواب بکائه کثواب من بکی علی اخویها، ثم اختار لها اسم: (زینب).

روایت شده است هنگامی که زینب (سلام‌الله‌علیها) دختر حضرت علی (علیه‌السّلام) به دنیا آمد، به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خبر دادند و آن حضرت به خانه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) آمد و فرمودند: دخترم! دختر تازه متولد شده‌ات را به نزدم بیاور. هنگامی ایشان را آوردند، پیامبر آن کودک را در آغوش گرفتند و به سینه مبارک خود چسباندند و گونه مبارک خویش را به صورت آن نازدانه گذاشتند و بسیار گریستند تا جایی که اشک آن حضرت جاری و بر روی آن بانو ریخت. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) عرضه داشتند: علت گریه شما چیست؟ پدر جان خداوند چشم شما را گریان نکند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: دخترم! بدان که بعد از من و تو او به بلاهای دشواری مبتلا شده و سختی‌های زیاد و جانسوزی بر او وارد می‌شود.
در این هنگام حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) گریه کردند و عرضه داشتند: ‌ای پدر! ثواب کسی که بر او و بر مصائب او گریه کند چیست؟ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پاسخ دادند: ‌ای پاره وجودم و نور چشمم! کسی که بر او و مصیبت‌هایش گریه کند، ثوابش مانند گریه بر دو برادرش [امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌و‌سلامه‌علیهما)] می‌باشد. و سپس نام زینب را بر آن دختر انتخاب فرمود.

برخی از مورخین تصریح کرده‌اند که رسول مکرم اسلام، حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) را شبیه‌ترین افراد به حضرت خدیجه کبری (سلام‌الله‌علیها) می‌دانستند.

دکتر عایشه بنت شاطی، از بانوان نویسنده مصری نیز چنین می‌نویسد:
انها الزهراء بنت النبی، توشک ان تضع فی بیت النبوة مولوداً جدیداً، بعد ان اقرت عینی الرسول بسبطیه الحبیبین: الحسن والحسین، وثالث لم یقدر الله له ان یعیش، هو المحسن بن علی....
[۴] عائشة عبدالرحمن بنت شاطئ، السیدة زینب عقیلة بنی‌هاشم (رضی‌الله‌عنها)، ناشر: دار الکتاب العربی، بیروت – لبنان، ۱۴۰۶ هـ، ۱۹۶۵ م.

او زهرا، دختر پیامبر است. نزدیک است که در خانه نبوت، مولود جدیدی را بر جای گذارده بعد از آنکه چشمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دو نوه‌اش حسن و حسین روشن گردیده بود. و سومی هم کسی بود که خداوند زندگانی‌اش را تقدیر نکرد و آن محسن بن علی بود.


حیا و عفت آن بانو تا جایی است که هنگام تشرف ایشان به زیارت نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، شمع و چراغ اطراف قبر آن حضرت را خاموش می‌کردند تا مبادا کسی سایه آن بانو را ببیند چنان‌چه وجود مقدس امام حسن مجتبی (سلام‌الله‌علیه) علت این امر را از پدر بزرگوار خود سوال و آن حضرت چنین پاسخ دادند:
وحدث یحیی المازنی قال: کنت فی جوار امیرالمؤمنین فی المدینة مدة مدیدة، وبالقرب من البیت الذی تسکنه زینب ابنته، فلا والله ما رایت لها شخصا ولا سمعت لها صوتا، وکانت اذا ارادت الخروج لزیارة جدها رسول الله تخرج لیلا والحسن عن یمینها والحسین عن شمالها و امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) امامها، فاذا قربت من القبر الشریف سبقها امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فاخمد ضوء القنادیل، فساله الحسن (علیه‌السّلام) مرة عن ذلک فقال (علیه‌السّلام): اخشی ان ینظر احد الی شخص اختک زینب.

یحیی مازنی می‌گوید: مدت زیادی در مدینه همسایه حضرت علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) و نزدیک منزلی که دخترش زینب سکونت داشت، بودم. به خدا قسم هیچ‌وقت او را ندیدم و هیچ صدایی از او نشنیدم و هنگامی که می‌خواست به زیارت جد خود مشرف شود، شب از منزل خارج می‌شد. امام حسن (علیه‌السّلام) در سمت راست او و امام حسین (علیه‌السّلام) در سمت چپ او و امیرالمومنین (علیه‌السّلام) در جلوی او حرکت می‌کرد. هنگامی که به قبر می‌رسیدند، امیرالمومنین (سلام‌الله‌علیه) جلوتر می‌رسیدند و نور قندیل‌ها را خاموش می‌کردند. یک مرتبه امام حسن مجتبی (سلام‌الله‌علیه) از آن حضرت علت این‌کار را پرسیدند. امیرالمومین (سلام‌الله‌علیه) پاسخ دادند: می‌ترسم کسی چشمش به خواهرت زینب بیافتد.


ابوالفرج اصفهانی تصریح می‌کند که آن حضرت راوی روایت فدک از صدیقه شهیده (سلام‌الله‌علیها) می‌باشد چنان‌چه می‌نویسد:
زینب العقیلة بنت علی بن ابی طالب. وامها فاطمة بنت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وسلم... والعقیلة هی التی روی ابن عباس عنه کلام فاطمة فی فدک، فقال: حدثتنی عقیلتنا زینب بنت علی.
زینب عقیله، دختر [حضرت] علی بن ابی طالب [(سلام‌الله‌علیه) ما] می‌باشد. مادر او [حضرت] فاطمه [(سلام‌الله‌علیه)] دختر پیامبر می‌باشد. همین عقیله کسی است که ابن عباس کلام [حضرت] فاطمه [(سلام‌الله‌علیه)] پیرامون فدک را از او نقل کرده چنان‌چه ابن عباس گفت: عقیله ما زینب دختر [حضرت]علی [(سلام‌الله‌علیه)] برای من حدیث را نقل کرد.

دکتر عایشه بنت شاطئ نیز چنین می‌نویسد: و غلب علیها هذا اللقب فکان یقال العقیلة فیعرف انها هی.
[۷] عائشة عبد الرحمن بنت شاطئ، السیدة زینب عقیلة بنی‌هاشم رضی الله عنها، ص۵۳، ناشر: دار الکتاب العربی، بیروت – لبنان، ۱۴۰۶ هـ، ۱۹۶۵ م.

این لقب بر ایشان غلبه یافت فلذا به ایشان عقیله گفته می‌شد و به این لقب شناخته شد.


در مقام علمی دختر امیرالمؤمنین همین بس که چهارمین حجت خداوند، حضرت سیدالساجدین (صلوات‌الله‌علیه) در مقام ایشان چنین فرمودند: وَ اَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة.
و به حمدالله شما زن عالمی هستی که استاد نداشته و فهمیده‌ای هستی که کسی به شما تفهیم نکرده است.

عایشه بنت شاطئ از قول جاحظ نیز می‌نویسد: و کان لها - فیما تقول بعض الروایات - مجلس علمی حافل، تقصده جماعة من النساء اللواتی یردن التفقه فی الدین.
[۹] عائشة عبد الرحمن بنت شاطئ، السیدة زینب عقیلة بنی‌هاشم رضی الله عنها، ص۵۳، ناشر: دار الکتاب العربی، بیروت – لبنان، ۱۴۰۶ هـ، ۱۹۶۵ م.

چنان‌چه در برخی از روایات آمده است، حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) دارای مجلس علمی پرباری بوده و زنانی که قصد تفقه در دین داشتند بر [حلقه درسی] ایشان وارد می‌شدند.

عایشه شاطئ در همان کتاب نیز از قول جاحظ چنین می‌نویسد: انها کانت تشبه امها لطفا ورقة وتشبه اباها علما وتقی.
حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) از لحاظ لطافت و مهربانی شباهت به مادر خود داشته و در مقام علم و تقوا شبیه پدرش بود.


برخی از مورخین و نویسندگان تصریح کرده‌اند که آن حضرت نایب حضرت سیدالشهداء (سلام‌الله‌علیه) بوده است چنان‌چه از قول شیخ صدوق (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) چنین آمده است: کانت زینب (سلام‌الله‌علیها) لها نیابة خاصة عن الحسین (علیه‌السلام) وکان الناس یرجعون الیها فی الحلال والحرام حتی برئ زین العابدین (علیه‌السلام) من مرضه.
حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نیابت خاصه از امام حسین (سلام‌الله‌علیه) داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه می‌کردند تا زمانی که امام سجاد (سلام‌الله‌علیه) از بیماری خوب شد.

شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) در کتاب «کمال الدین» روایتی از احمد بن ابراهیم نقل کرده است که حکیمه عمه خواهر امام حسن عسکری(علیهما‌السّلام) فرموده است، در قضیه عاشورا امام حسین (علیه‌السّلام) خواهرش را وصی خودش قرار داد و اسرار و علوم امامت را به ایشان منتقل کرد تا بعدها برای امام سجاد (علیه‌السّلام) برسد. حضرت با این عمل خویش، جان امام سجاد (علیه‌السّلام) را از خطرات حفظ کرد.

و الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ اَوْصَی اِلَی اُخْتِهِ زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ فِی الظَّاهِرِ وَ کَانَ مَا یَخْرُجُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) مِنْ عِلْمٍ یُنْسَبُ اِلَی زَیْنَبَ سَتْراً عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام).
امام حسین (سلام‌الله‌علیه) روز عاشورا در ظاهر امر به خواهرش زینب دختر امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) وصیت نمود. بطوری که علومی که از امام زین العابدین (علیه‌السّلام) ظاهر می‌گشت، به‌حضرت زینب نسبت می‌رسانید، و امام حسین (علیه‌السّلام) برای حفظ جان فرزندش زین‌العابدین، آن علوم را به خواهرش وصیت کرده بود که بعدها به امام زین‌العابدین بدهد.

مرحوم آیت‌الله خویی (رحمه‌الله) در مورد شخصیت شراکت ایشان با حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه‌السّلام) نیز چنین می‌نویسد: انها شریکة اخیها الحسین (علیه‌السّلام) فی الذب عن الاسلام والجهاد فی سبیل الله، والدفاع عن شریعة جدها سید المرسلین، فتراها فی الفصاحة کانها تفرغ عن لسان ابیها، وتراها فی الثبات تنئ عن ثبات ابیها، لا تخضع عند الجبارة، ولا تخشی غیر الله سبحانه تقول حقا وصدقا، لا تحرکها العواصف، ولا تزیلها القواصف، فحقا هی اخت الحسین (علیه‌السّلام) وشریکته فی سبیل عقیدته وجهاده.
به تحقیق که او در دفاع از اسلام و جهاد در راه خدا و در دفاع از شریعت جدش، رسول خدا شریک برادرش امام حسین (علیه‌السّلام) بود. در فصاحت چنین بود که گویا گوشه‌ای از لسان پدرش بود و در ثبات [قدم] به مانند پدرش بود، در مقابل افراد سرکش سر تعظیم فرود نمی‌آورد و از کسی غیر از خداوند پروا نداشت و کلامش حق و راستگویی بود، طوفان و تند باد روزگار او را تکان نمی‌داد و از بین نمی‌برد و حقا که او خواهر امام حسین (علیه‌السّلام) و شریک آن حضرت در راه عقیده و جهاد است.


یکی از ویژگی‌های حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)، راویه بودن آن حضرت است که روایات متعددی نقل شده است که یکی از روات آن، ایشان می‌باشند فلذا از قول مرحوم طبرسی (رحمه‌الله) نیز چنین نقل شده است:
انّ زینب (علیهاالسّلام) روت اخبارا کثیرة عن امّها الزهراء (علیهاالسّلام)‌.
به تحقیق که حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) روایات زیادی را از مادرش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نقل کرده است.

با دقت در برخی از متون، این مساله نیز به خوبی مشهود است برای مثال در کتاب دلائل الامامه سندی آمده است که یکی از روات آن، حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) می‌باشد:
حدثنا ابو الجارود، قال: حدثنا ابو الحجاف، عن زینب ابنة علی، عن فاطمة بنت رسول الله (علیهم‌السّلام)، قالت: قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لعلی (علیه‌السلام): اما انک - یا بن ابی طالب - وشیعتک فی الجنة.

و در علل الشرایع نیز چنین آمده است: عن احمد بن محمد بن جابر عن زینب بنت علی قالت: قالت فاطمة (علیهاالسّلام) فی خطبتها: لله فیکم عهد قدمه الیکم.


در مقام صبر و رضای آن بانو همین بس که زمانی که بالای جنازه برادر خود در دشت کربلا رسید این بدن مبارک را بر دست گرفت و خطاب به خداوند متعال چنین فرمود:
ثمّ بسطت یدیها تحت بدنه المقدّس و رفعته نحو السماء، و قالت: الهی تقبّل‌ منّا هذا القربان‌.
[۱۶] بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: السید محمد باقر الموحد الابطحی الاصفهانی، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.

سپس دستانش را زیر بدن مقدس برادر گذاشت و او را بالا گرفت و گفت: خدایا! این قربانی را از ما قبول فرما.


با دقت‌نظر در سیره شخصیه آن بانوی بی‌همتا، عبادت ایشان نیز مانند مادر گرامی‌شان، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) خاص و زبان‌زد بود. وجود مقدس حضرت زین العابدین (سلام‌الله‌علیه) پیرامون نماز شب آن حضرت چنین فرمودند:
ما رایت عمّتی تصلّی اللیل عن جلوس الّا لیلة الحادی عشر، ‌ای انّها (سلام‌الله‌علیها) ما ترکت تهجّدها، و عبادتها المستحبّة حتّی فی تلک اللیلة الحزینة الّتی فقدت فیها کلّ عزیز، و لاقت ما لاقت فی ذلک الیوم من مصائب.
[۱۷] بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.

ندیدم که عمه‌ام نماز شب را نشسته بخواند مگر شب یازدهم محرم چرا که او هیچ شبی تهجد خودش را ترک نکرد و عبادت‌های مستحبی ایشان حتی تا این شب غم انگیزی که همه عزیزانش را از دست داده بود، برقرار بود و در آن روز، مصیبت بر آن حضرت پشت سر هم وارد می‌شد.

و همچنین چهارمین حجت خدا تصریح کرده‌اند که آن حضرت در جریان مصائب کربلا، حتی نافله شب ایشان ترک نشد: انّ عمّتی زینب مع تلک المصائب و المحن النازلة بها فی طریقنا الی الشام ما ترکت نوافلها اللیلیّة.
[۱۸] بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.

به تحقیق که عمه‌ام زینب (سلام‌الله‌علیها) با توجه به این مصیبت‌ها و سختی‌ها که در راه ما به شام بر او وارد شده بود، نافله‌های شب او ترک نشد.

مرحوم بحرانی (رحمه‌الله) به نقل از برخی از مورخین و متتبعین از قول حضرت امام سجاد (سلام‌الله‌علیه) نیز چنین می‌نویسد:
انّ عمّتی زینب کانت تؤدّی صلواتها من قیام، الفرائض و النوافل عند سیر القوم بنا من الکوفة الی الشام، و فی بعض المنازل کانت تصلّی من جلوس. فسالتها عن سبب ذلک؟
فقالت: اصلّی من جلوس لشدّة الجوع و الضعف منذ ثلاث لیال، لانّها کانت تقسّم ما یصیبها من الطعام علی الاطفال، لانّ القوم کانوا یدفعون لکلّ واحد منّا رغیفا واحدا من الخبز فی الیوم و اللیلة.
[۱۹] بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.

عمه‌ام زینب (سلام‌الله‌علیها) در مسیری که از کوفه تا به شام می‌رفتیم تمام نماز‌های واجب و مستحبی را ایستاده اقامه می‌کرد و در برخی از منازلِ بین راه، نماز را نشسته می‌خواند.

از ایشان در مورد این امر سوال شد؟ پاسخ دادند: به خاطر شدت ضعف و گرسنگی‌ای که در طول سه شب عارض شده است، نماز را نشسته می‌خوانم چرا که این گروه [عمال یزید] در یک شبانه روز فقط یک قرص نان به هر یک از ما می‌دهند. و حتی تا جایی مقام عبادت آن مخدره بالا بوده است که وجود مقدس اباعبدالله الحسین (صلوات‌الله‌علیه) از ایشان درخواست دعا می‌کردند:
انّ الحسین (علیه‌السّلام) لمّا ودّع اخته زینب (علیهاالسّلام) وداعه الاخیر قال لها: یا اختاه‌، لا تنسینی‌ فی نافلة اللیل.
[۲۰] بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.


حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) هنگامی که با خواهرش زینب (سلام‌الله‌علیها) وداع کرد، در آخرین وداعش چنین فرمود: ‌ای خواهرم! در نافله شبت مرا فراموش نکن.


با تورق کتب اهل‌تسنن، در می‌ابیم که هوش و ذکاوت و بزرگی آن بانو حتی مورد اعتراف عالمان و نویسندگان سنی نیز بوده است. برای مثال ابن حجر عسقلانی پیرامون ذکاوت و عقل آن حضرت چنین می‌نویسد:
زینب بنت علی بن ابی طالب بن عبد المطلب الهاشمیة سبطة رسول الله صلی الله علیه وسلم امها فاطمة الزهراء قال بن الاثیر انها ولدت فی حیاة النبی صلی الله علیه وسلم وکانت عاقلة لبیبة جزلة زوجها ابوها بن اخیه عبدالله بن جعفر فولدت له اولادا وکانت مع اخیها لما قتل فحملت الی دمشق وحضرت عند یزید بن معاویة وکلامها لیزید بن معاویة حین طلب الشامی اختها فاطمة مشهور یدل علی عقل وقوة جنان.
زینب دختر علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب، زنی از بنی‌هاشم و نوه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مادرش فاطمه زهراء [ (سلام‌الله‌علیه)] بود. ابن اثیر چنین گفته است: او در زمان حیات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دنیا آمد و زنی عاقل، خردمند و فصیح بود. همسرش پسر برادر پدرش، عبدالله بن جعفر بود که از او صاحب چندین فرزند بود و هنگامی که برادرش به شهادت رسید، به دمشق برده شد و صحبت او با یزید هنگامی که یک فرد شامی خواهرش فاطمه را طلبید، دلالت بر عقل و شدت شجاعت او دارد.

ابن اثیر نیز پیرامون آن حضرت چنین می‌نویسد:
زَیْنبُ بنتُ عَلیّ بن ابی طالب... وکانت زینبُ امراةً عاقلة لبیبة جَزْلَةً زوَّجَها ابوها علی رضی الله عنهما من عبدالله بن اخیه جعفر... وکانت مع اخیها الحسین رضی الله عنه لما قتل، وحُمِلت الی دمشق، وحَضَرت عند یزید بن معاویة، وکلامهما لیزید حین طلب الشامی اُختها فاطمة بنت علی من یزید، مشهور مذکور فی التواریخ، وهو یدل علی عقل وقوة جَنَان.
زینب دختر علی بن ابی‌طالب ... او زنی عاقل، خردمند و فصیح بود. پدرش او را به ازدواج فرزند برادرش عبدالله در آورد ... او با برادرش بود و هنگامی که برادرش به شهادت رسید، به دمشق برده شد و صحبت او با یزید هنگامی که یک فرد شامی خواهرش فاطمه را طلبید، مساله‌ای مشهور و در تاریخ ذکر شده و دلالت بر عقل و شدت شجاعت او دارد.


روحیه شجاعت و شهامت در وجود خانواده امیرالمؤمنین (سلام‌الله‌علیه) زبانزد خاص و عام است. رشادت‌های آن حضرت در جنگ‌ها مورد اعتراف همگان قرار گرفته و دلاوری‌های آن حضرت در جنگ‌هایی نظیر خیبر و ... مورد انکار نیست.
همین روحیه در وجود مقدسه و منوره حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نیز وجود داشته است چنان‌چه شیخ صدوق (رحمه‌الله) می‌نویسد: ثُمَّ اِنَّ ابْنَ زِیَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ دَعَا بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع وَ النِّسْوَةِ وَ اَحْضَرَ رَاْسَ الْحُسَیْنِ ع وَ کَانَتْ زَیْنَبُ ابْنَةُ عَلِیٍّ ع فِیهِمْ فَقَالَ ابْنُ زِیَادٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَحَکُمْ وَ قَتَلَکُمْ وَ اَکْذَبَ اَحَادِیثَکُمْ فَقَالَتْ زَیْنَبُ ع الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اَکْرَمَنَا بِمُحَمَّدٍ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِیراً اِنَّمَا یَفْضَحُ اللَّهُ الْفَاسِقَ وَ یُکَذِّبُ الْفَاجِرَ قَالَ کَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ قَالَتْ کَتَبَ اِلَیْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا اِلَی مَضَاجِعِهِمْ وَ سَیَجْمَعُ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ فَتَتَحَاکَمُونَ عِنْدَهُ فَغَضِبَ ابْنُ زِیَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ عَلَیْهَا.

سپس ابن زیاد علی بن الحسین و زنان را با سر حسین احضار کرد و زینب دختر علی با آنها بود ابن زیاد گفت حمد خدا را که شما را رسوا کرد و احادیث شما را دروغ در آورد زینب فرمود حمد خدا را که ما را به محمد گرامی داشت و به خوبی پاکیزه کرد همانا فاسق رسوا شود و فاجر دروغ گوید، گفت خدا با شما خاندان چه کرد؟ گفت سرنوشت آنها شهادت بود و به آرامگاه خود برآمدند و محققا خدا تو را با آنها جمع کند و نزد او محاکمه شوید، ابن زیاد خشم کرد.

همچنین شیخ صدوق (رحمه‌الله) در ادامه چنین می‌نویسد:
عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ عَلِیٍّ ع اَنَّهَا قَالَتْ لَمَّا اُجْلِسْنَا بَیْنَ یَدَیْ یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَةَ رَقَّ لَنَا اَوَّلَ شَیْ‌ءٍ وَ اَلْطَفَنَا ثُمَّ اِنَّ رَجُلًا مِنْ اَهْلِ الشَّامِ اَحْمَرَ قَامَ اِلَیْهِ فَقَالَ یَا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَبْ لِی هَذِهِ الْجَارِیَةَ تُعِینُنِی وَ کُنْتُ جَارِیَةً وَضِیئَةً فَاُرْعِبْتُ وَ فَرِقْتُ [فَزِعْتُ‌] وَ ظَنَنْتُ اَنَّهُ یَفْعَلُ ذَلِکَ فَاَخَذْتُ بِثِیَابِ اُخْتِی وَ هِیَ اَکْبَرُ مِنِّی وَ اَعْقَلُ فَقَالَتْ کَذَبْتَ وَ اللَّهِ وَ لُعِنْتَ مَا ذَاکَ لَکَ وَ لَا لَهُ فَغَضِبَ یَزِیدُ فَقَالَ بَلْ کَذَبْتِ وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ لَفَعَلْتُهُ قَالَتْ لَا وَ اللَّهِ مَا جَعَلَ اللَّهُ ذَلِکَ لَکَ اِلَّا اَنْ تَخْرُجَ مِنْ مِلَّتِنَا وَ تَدِینَ بِغَیْرِ دِینِنَا فَغَضِبَ یَزِیدُ ثُمَّ قَالَ اِیَّایَ تَسْتَقْبِلِینَ بِهَذَا اِنَّمَا خَرَجَ مِنَ الدِّینِ اَبُوکِ وَ اَخُوکِ فَقَالَتْ بِدِینِ اللَّهِ وَ دِینِ اَبِی وَ اَخِی وَ جَدِّی اهْتَدَیْتَ اَنْتَ وَ جَدُّکَ وَ اَبُوکَ.

از فاطمه بنت علی نقل شده که چون ما را در برابر یزید نشاندند اول بار بر ما رقت کرد و با ما با ملاطفت برخورد نمود یک شامی سرخگونی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین این دخترک را بمن ببخش مقصودش من بودم که دخترکی خوش چهره بودم من ترسیدم و به هراس افتادم و گمان کردم این‌کار را می‌کند که دامن خواهر بزرگتر و فهمیده‌تر خود را گرفتم او خطاب به شامی گفت: دروغ گفتی و ملعون شدی این حق را نه تو داری و نه او (یعنی یزید).
یزید خشمگین شد و گفت: تو دروغ گفتی بخدا اگر بخواهم انجام می‌دهم. خواهرم فرمود: نه بخدا! خدای تو این حق را نداده مگر آنکه از ملت و دین ما بیرون شوی. یزید خشم کرد و گفت با من چنین می‌گوئی؟ همانا پدر و برادرت از دین بیرون شدند. خواهرم در جوابش گفت: به دین خدا و دین پدر و برادر و جد من تو و جد و پدرت هدایت شدید.


از جمله ویژگی‌های حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)، ملجا بودن ایشان برای همه می‌باشد و حتی علمای اهل‌سنت نیز به ایشان متوسل می‌شدند و آن حضرت را پناهگاه خود می‌دانستند چنان‌چه شبلنجی از علمای اهل‌سنت از قول شیخ عبدالرحمن آجهوری چنین می‌نویسد:
قال الشیخ عبد الرحمن الآجهوری المقری فی کتابه مشارق الانوار: قد حصل لی فی سنة سبعین ومائة بعد الالف کرب شدید من کروب الزمان فتوجهت الی مقام السیدة زینب المذکورة وانشدتها هذه القصیدة فانجلی عنی الکرب ببرکتها و هی: آل طه لکم علینا الولاء... الخ.
در کتاب شیخ عبدالرحمن آجهوری که نامش مشارق الانوار است خواندم که [نوشته بود]: در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری‌های زمانه حاصل شده بود. به مقام سیده زینب که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است: آل طه، ولایت شما بر ماست تا آخر شعر.


مصائب جانکاه کربلا منحصر و قابل بیان نیست. از شهادت طفل شش ماهه تا شهادت قمر منیر بنی‌هاشم و شهادت حجت خدا، حضرت ابا عبدالله الحسین (سلام‌الله‌علیه) از طرفی و قحط آب و زجر و سختی اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) از طرفی، قابل بیان و توضیح نیست و آنچه که در کتب مسطور است، فقط گوشه‌ای از مصیبت اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و ظلم و جنایت یزیدیان است.
کشته شدن مردان، اسارت زنان از جمله وقایع تلخی است که توسط بدترین مردمان آن زمان اتفاق افتاد. قرة بن قیس عبور حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) از کنار بدن مبارک سیدالشهداء (سلام‌الله‌علیه) را چنین بیان می‌کند:
قَالَ قُرَّةُ بْنُ قَیْسٍ‌ فَلَمْ اَنْسَ قَوْلَ زَیْنَبَ ابْنَةِ عَلِیٍّ ع حِینَ مَرَّتْ بِاَخِیهَا صَرِیعاً وَ هِیَ تَقُولُ یَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّی عَلَیْکَ مَلِیکُ السَّمَاءِ هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَرَاءِ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْاَعْضَاءِ یَا مُحَمَّدَاهْ وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا وَ ذُرِّیَّتُکَ قَتْلَی تَسْفِی عَلَیْهِمُ الصَّبَا. فَاَبْکَتْ کُلَّ صَدِیقٍ وَ عَدُوٍّ.
«قره تمیمی» می‌گوید: من هرگز سخنان جانسوز دخت امیرمؤمنان، «زینب»، به هنگامه عبور از کنار پیکر به خون خفته برادرش، حسین را فراموش نکرده‌ام که چنین می‌گفت: ‌ای محمد! ‌ای پیامبر خدا! درود فرمانروای آسمان‌ها بر تو باد! ‌ای نیای بزرگ! این حسین توست که در این بیابان خشک و سوزان، به خون خویش غوطه‌ور گردیده و با پیکری قطعه قطعه، بر خاک افتاده است. ‌ای محمد! اینان دختران تو هستند که به بند اسارت کشیده شده و این فرزندان و نسل تواند باد صبا بر این نازنین بدن‌ها می‌وزد. در این هنگام بود که همه دوست و دشمن گریه کردند.

مشابه همین‌مطلب نیز در برخی از منابع اهل‌سنت آمده است:


سر انجام آن بانوی مظلومه پس از تحمیل درد و رنج و غمِ از دست دادن بهترین عزیزانش در حادثه جانکاه کربلا، پس از ابلاغ پیام امامت و مفتضح ساختن بنی امیه و یزیدیان، در پانزدهم ماه رجب سال ۶۳ هـ رخت از دنیا بر بست و به شهادت رسید.


۱. قرشی، باقر شریف، السیدة زینب رائدة الجهاد فی الاسلام، ص۴۱، المطبعة: مولف، الطبعة: الاولی، ۱۴۲۰ هـ، ۲۰۰۰م.
۲. جزائری، سیدنورالدین، الخصائص الزینبیة، ص۳۲، دار النشر:الحوراء، الطبعة الاولی، ۱۴۲۵ ه، ۲۰۰۴م.    
۳. جزائری، سید نورالدین، الخصائص الزینبیة، ص۴۴-۴۵، دار النشر:الحوراء، الطبعة الاولی، ۱۴۲۵ ه، ۲۰۰۴م.    
۴. عائشة عبدالرحمن بنت شاطئ، السیدة زینب عقیلة بنی‌هاشم (رضی‌الله‌عنها)، ناشر: دار الکتاب العربی، بیروت – لبنان، ۱۴۰۶ هـ، ۱۹۶۵ م.
۵. جمع من علماء البحرین والقطیف، وفیات الائمة، ص۴۳۵-۴۳۶، دار النشر:دار البلاغة للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان، ۱۴۱۲ - ۱۹۹۱ م.    
۶. اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ص۹۵.    
۷. عائشة عبد الرحمن بنت شاطئ، السیدة زینب عقیلة بنی‌هاشم رضی الله عنها، ص۵۳، ناشر: دار الکتاب العربی، بیروت – لبنان، ۱۴۰۶ هـ، ۱۹۶۵ م.
۸. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۱.    
۹. عائشة عبد الرحمن بنت شاطئ، السیدة زینب عقیلة بنی‌هاشم رضی الله عنها، ص۵۳، ناشر: دار الکتاب العربی، بیروت – لبنان، ۱۴۰۶ هـ، ۱۹۶۵ م.
۱۰. جمع من علماء البحرین والقطیف، وفیات الائمة، ص۴۴۰، دار النشر:دار البلاغة للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان، ۱۴۱۲ - ۱۹۹۱ م.    
۱۱. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج‌۱، ص۵۰۱، ناشر:اسلامیة.    
۱۲. موسوی خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۲۴، ص۲۱۹، الطبعة الخامسة، ۱۴۱۳ه ۱۹۹۲م.    
۱۳. حائری، شیخ محمدمهدی، شجرة طوبی، ج۲، ص۳۹۲، دار النشر:منشورات المکتبة الحیدریة ومطبعتها - النجف الاشرف، الطبعة الخامسة، محرم الحرام ۱۳۸۵ه.    
۱۴. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۶۸، تحقیق:قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر:مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، قم، چاپ:الاولی۱۴۱۳.    
۱۵. صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۱، ص۲۴۸، تحقیق وتقدیم:السید محمد صادق بحر العلوم، ناشر:منشورات المکتبة الحیدریة ومطبعتها – النجف.    
۱۶. بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: السید محمد باقر الموحد الابطحی الاصفهانی، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.
۱۷. بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.
۱۸. بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.
۱۹. بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.
۲۰. بحرانی، سیدعبدالله بن سیدنورالله، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال‌، ج۱۱، ص۹۵۳، محقق/ مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف‌، الطبعة: ۱۴۱۳ ق‌.
۲۱. ابن حجرعسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۱۶۶.    
۲۲. ابن اثیر جزری، عزالدین بن اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۵، ص۴۶۹.    
۲۳. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۳۱.    
۲۴. شراب‌، محمد بن حسن، نور الابصار، ص۳۷۹.    
۲۵. ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان‌، ص۸۴، مدرسه امام مهدی (علیه‌السّلام) ‌، مدرسه امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۶ ق‌.    
۲۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۶.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «نگاهی گذرا به زندگی و فضایل حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)».    






جعبه ابزار