• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن احمد قرطبی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: قرطبی (ابهام‌زدایی).

ابوعبدالله، محمد بن احمد بن ابوبکر بن فَرْح انصاری خزرجی‌ اندلسی قرطبی، یکی از امامان بزرگ تفسیر است، که در قرن هفتم می‌زیست.
[۱] شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۵-۶۶.




ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابی‌بکر قرطبی‌ اندلسی؛ از علمای اهل سنت است که در قرن هفتم می‌زیست. تاریخ تولد او ذکر نشده، اما وفات او را سال ۶۷۱ق می‌گویند. قرطبی در فقه، پیرو مالک بن انس بود و در تفسیر آیات فقهی، ضمن نقل آرای فقیهان مذاهب دیگر، به بیان دیدگاه‌های فقهی مالک بن انس و اثبات آنها پرداخته است. با این حال، در مواردی که دلیل مالک را استوار ندانسته و به دلایلی محکم‌تر دست یافته، اقوال دیگران را بر فتوای مالک مقدّم داشته است. قرطبی در کلام نیز، مکتب اشعری را اختیار کرده بود و از آن دفاع می‌کرد. به همین جهت، بر بسیاری از فرقه‌های دیگر از جمله معتزله، شیعه و... هجوم برده و آنها را نقد کرده است.
[۶] ایازی‌، سید محمدعلی، المفسرون حیاتهم و منهجهم‌، ص۴۱۱.



او در آغاز قرن هفتم هجری (میان سال‌های ۶۰۰ تا ۶۱۰ هجری)
[۷] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۲۰.
در قرطبه
[۸] شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۵-۶۶.
دیده به جهان گشود و مدتی در آن سرزمین زندگی کرد
[۱۱] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۲۰.
سپس به مصر مهاجرت کرد و در منیهٔ بنی خصیب واقع در شمال اسیوط مستقر شد و تا وفات در آنجا ماند.
[۱۲] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۴۵.



قرطبی از کودکی با عشق و علاقه به تحصیل علوم دینی و عربی پرداخت. در قرطبه لغت عرب و شعر را در کنار قرآن کریم آموخت و در فقه و نحو و قرائات و دیگر علوم نزد گروهی از علمای مشهور آن دوران تلمذ نمود. او در آن هنگام در سایهٔ توجه و اهتمام پدر خود زندگی می‌کرد تا آنکه پدر وی به سال ۶۲۷ هجری دار فانی را وداع گفت.
[۱۳] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۵.

امام قرطبی در جوانی در کنار تحصیل علم برای امرار معاش برای ساختن سفال و کاشی آجر حمل می‌کرد. صنعت سفال و کاشی از صنایع سنتی آن دوران در قرطبه به شمار می‌رفت. زندگی او بسیار ساده و متواضعانه بود و خانوادهٔ او، با وجود نسب والایی که داشتند از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبودند، اما امام قرطبی شان و مقام خانوادهٔ خود را با آثار با ارزش و تلاش علمی خود بالا برد.
قرطبی محنت‌ اندلس را به چشم دید و تا سقوط پایتخت مسلمانان در‌ اندلس در این شهر ماند و پس از آن به سال ۶۳۳ هجری برای طلب علم رو به سوی مشرق اسلامی آورد و به مصر مهاجرت نمود. مصر در آن دوران محل تجمع بسیاری از دانشمندان مسلمانان با تفاوت مسلک‌هایشان بود. وی از علمای مصر علم آموخت و در آنجا ماندگار شد.
[۱۴] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۷-۱۹.



امام قرطبی (رحمه‌الله) از شخصیت علمی و اخلاقی ویژه‌ای برخوردار بود، به نحوی که زهد، ورع، شجاعت، سادگی، تواضع، جدیت، تلاش و امانت‌داری علمی او، زبانزد بسیاری از عوام و خواص می‌باشد.

۴.۱ - زهد و ورع

وی در درجهٔ والایی از زهد و ورع قرار داشت و مورخان به سبب صفات نیکوی وی، او را ستوده‌اند. ابن فرحون می‌گوید: «او از بندگان صالح خداوند و علمای آگاه و اهل وَرَع و زاهد در دنیا و مشغول به امور آخرت بود». هنگام مطالعه در کتاب‌های امام قرطبی، در همهٔ صفحات نَفَس عالمی صالح را احساس خواهیم کرد که همیشه از انتشار فساد و حرام و دوری از واجبات و انجام محرمات غمگین است.
[۱۶] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۴۷.

از جمله مظاهر ورع و زهد وی نوشتن دو کتاب «قمع الحرص بالزهد والقناعة» (نام کامل این کتاب «قمع الحرص بالزهد والقناعة ورد ذل السؤال بالکسب والصناعة» است به معنای، «از بین بردن آز و طمع به وسیلهٔ زهد و قناعت و برگرداندن ذلت سوالگری با کسب و صنعت») و «التذکرة فی احوال الموتی وامور الآخرة» توسط وی است. وی ثروتی را که باعث خودباختگی و خودخواهی شخص گردیده و او را از توجه به مستمندان و توکل بر خداوند بازدارد، بد می‌داشت.
[۱۷] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۴۸.


۴.۲ - شجاعت در بیان حق

شجاعت امام قرطبی و بی‌باکی او در بیان آنچه حق می‌دانست عجیب نیست زیرا وی اسباب چنین شجاعتی را دارا بود: علم وسیع و وَرَع و کوچک دانستن دنیا و مظاهر آن؛ برای همین او از کسانی بود که در راه خداوند از سرزنش کسی باک نداشت و این را می‌توان در مواضع بسیاری از تفسیر وی دید که حکام دوران خود را به کجروی از راه خداوند متهم نموده است زیرا از نظر وی «آنان ستم می‌ورزند و رشوه می‌گیرند و اهل کتاب نزد آنان به سروری رسیده‌اند، بنابراین آنان نه شایستهٔ اطاعتند و نه شایستهٔ بزرگداشت».
[۱۸] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۵۰.

امام قرطبی در کتاب خود «التذکرة» می‌گوید: «این دورانی است که در آن باطل بر حق چیره گشته و بردگان بر آزادگان قدرت یافته‌اند، احکام خداوند را فروختند و حکام نیز به آن راضی شدند، حکومت، غنیمت شد و حق برعکس، که نمی‌توان به آن دست یافت، دین خداوند را تبدیل کردند و حکم خدای را تغییر دادند، بسیار شنوندهٔ دروغند و خورندهٔ مال باطلند. «وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا اَنْزَلَ اللَّهُ فَاُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ؛ آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمى‌كنند، كافرند.»

۴.۳ - سادگی و تواضع

آنگونه که امام قرطبی شناخته شده بود، وی به ظاهر خود می‌رسید اما به دور از تکلف و زیاده‌روی و تنها‌ یک لباس می‌پوشید، که نشان‌دهندهٔ سادگی وی بود و آنقدر به کسب ثروت نپرداخته بود که زندگی‌اش رنگ تجمل به خود گیرد.
[۲۱] قصبی زلط، محمود، القرطبی ومنهجه فی التفسیر ص۳۶.


۴.۴ - جدیت و ارادهٔ قوی

کسی که در زندگی امام قرطبی پژوهش و دقت نماید از تلاش و پشتکار و جدیتی که او خود را بدان ملزم ساخته بود به تعجب خواهد افتاد زیرا وی زندگی خود را وقف علم و مطالعه و تالیف کرده بود بی‌آنکه خستگی یا سستی از وی دیده شود یا آنکه برای استراحت مدتی دست از فعالیت بکشد.
[۲۲] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۵۷.
برای همین کسانی که زندگی‌نامهٔ وی را نوشته‌اند چنین گفته‌اند: «اوقات وی با عبادت یا تالیف آباد بود».
[۲۴] مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۲، ص۴۰۹.
[۲۵] شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۵-۶۶.

شکی نیست که جدیت امام قرطبی به سبب احساسی بود که وی نسبت به ارزش و عظمت آنچه تدریس و تالیف می‌نمود، داشت. زیرا وی همیشه و در همه حال با نصوص شرعی سر و کار داشت که به صدق و راستی در گفتار و کردار، و سخن گفتن زیبا با مردم و دوری از بدزبانی و تنفر از تکبر و ریا و دورویی، فرامی‌خواند و مردم را از خودباختگی در برابر دنیا بر حذر می‌دارد. اگر خواستگاه‌های درونی امام قرطبی را مورد بررسی قرار دهیم از اخلاق وی شگفت‌زده نخواهیم شد؛ وی غم مسلمانان دوران خود را در دل داشت و به سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) بسیار پایبند بود و از آنچه بر سرزمین وی گذشته بود در‌اندوه بود. امام قرطبی همچنین نسبت به گسترش علم شرعی بسیار حریص بود و از اخلاق بسیاری از مشایخ خود به خصوص محدثان تاثیر گرفته بود، کسانی که به تدریس حدیث و روایت آن همت گزارده و به شدت به آداب اسلامی پایبند بودند، تا در شنوندگان و دانش‌آموزان خود اثر گزارده و میان سخنان و رفتار آن‌ها تناقضی وجود نداشته باشند و اینگونه الگوی خوبی برای دانش‌آموزان خود شوند.
[۲۶] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۵۸.


۴.۵ - امانت‌داری علمی

امام قرطبی (رحمه‌الله) به اصول علمی پایبند بود و از روش علمای فاضلی که علم را به پدیدآورندهٔ اصلی آن نسبت می‌دهند پیروی می‌نمود. این همان امانت علمی است که دانشمندان جهان هم‌اکنون برای تثبیت و اصولی سازی آن تلاش می‌کنند. امام قرطبی در آغاز تفسیر خود چنین می‌گوید: «شرط من در این کتاب، نسبت دادن سخنان به گویندگان آن و احادیث به کتب آن است، زیرا همانطور که گفته می‌شود: برکت علم به این است که به گویندهٔ آن نسبت داده شود».

۴.۶ - تلاش علمی

چنانکه گفتیم بسیاری از مورخان، امام قرطبی را انسانی کوشا معرفی کرده‌اند که وقت خود را با عبادت یا تصنیف می‌گذراند که این روش علما و عارفان است و منشا این ویژگی در شخصیت علمی امام قرطبی، جدیت و نیروی عزم و ارادهٔ وی بود. وی بسیار مطالعه می‌نمود و در تحصیل علم جدیت و تلاش به خرج می‌داد و در فهم مسائل بغرنج تلاش بسیار می‌کرد. کتاب را بسیار دوست داشت و برای جمع‌آوری آن بسیار حریص بود تا جایی که مجموعه‌ای بسیار متنوع از کتب نزد وی موجود بود. حتی اگر پژوهنده‌ای بخواهد تنها مراجع وی در تفسیر را جمع‌آوری کند با مجموعه‌ای بزرگ مواجه خواهد شد و عجیب این است که این مجموعه هم آثار علمای مشرق و هم مغرب را در بر خواهد گرفت. برای مثال نوشته‌ای از کتاب وی «التذکرة» را می‌خوانیم که می‌نویسد: «در حالی که در‌اندلس بودم بیشتر کتاب‌های مقرئ فاضل، «ابوعمرو عثمان بن سعید بن عثمان» متوفای سال ۴۴۴ هـ را خواندم».
این، نشان‌دهندهٔ علاقهٔ شدید وی نسبت به مطالعهٔ کتاب از همان دوران کودکی است، زیرا وی تصریح نموده هنگامی که در‌اندلس بوده است (یعنی در دوران نوجوانی) بیشتر کتاب‌های این عالم را خوانده است، چنانکه نسبت به مطالعهٔ کتاب‌های حافظ مغرب «ابن عبدالبر» و فقیه علامهٔ مالکی «ابن العربی» نیز علاقهٔ بسیار داشت تا جایی که بسیار از کتاب‌های آنان نقل می‌کرد، به ویژه «التمهید» اثر ابن عبدالبر و «احکام القرآن» ابن العربی، که این نشان دهندهٔ میزان تاثیری است که از آن‌ها گرفته است به طوری که در بسیاری از ویژگی‌های علمی با آنان مشترک است.
[۲۸] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۵۹-۱۶۰.



۱. امام محدث، ابومحمد عبدالوهاب بن رَوّاج معروف به «ابن رواج» که نام وی، ظافر بن علی بن فتوح ازدی اسکندرانی مالکی، متوفای سال ۶۴۸ هجری است.
[۲۹] ابوعبدالله مراكشی، محمد بن محمد، الذیل والتکملة لکتابی الموصول والصلة، ج۵، ص۵۸۵.
[۳۰] شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۶.

۲. علامه بهاءالدین، ابوالحسن علی بن عبة الله بن سلامهٔ مصری شافعی، معروف بن «ابن الجُمَیزی» متوفای سال ۶۴۹ هجری. وی از بزرگان حدیث و فقه و قرائات بود.
[۳۲] شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۶.

۳. ابوالعباس ضیاءالدین احمد بن عمر بن ابراهیم مالکی قرطبی صاحب کتاب «المُفهِم فی شرح صحیح مسلم» متوفای سال ۶۵۶ هجری.
[۳۴] مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۲، ص۴۰۹.

۴. ابوعلی صدرالدین بکری، متوفای سال ۶۵۶ هجری که نام وی حسن بن محمد بن عمرو تیمی نیشابوری دمشقی است.


از مشهورترین کسانی که نزد قرطبی دانش آموختند می‌توان فرزند وی شهاب الدین احمد، و ابوجعفر احمد بن ابراهیم بن زبیر بن محمد بن ابراهیم بن زبیر بن عاضم ثقفی عاصمی غرناطی،
[۳۷] ابوعبدالله مراكشی، محمد بن محمد، الذیل والتکملة لکتابی الموصول والصلة، ج۵، ص۵۸۵.
و اسماعیل بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالصمد خراستانی،
[۳۸] ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الدرر الکامنة، ج۱، ص۳۷۹.
و ابوبکر بن محمد فرزند امام شهید کمال الدین ابوالعباس احمد بن امین الدین ابوالحسن بن محمد بن حسن قسطلانی مصری،
[۳۹] ابن رشید فهری، محمد بن عمر، ملء العیبة بما جمع بطول الغیبة فی الوجهة الوجیهة الی الحرمین مکة و طیبة، ج۳، ص۴۲۵.
و ضیاءالدین احمد بن ابوالسعود بن ابوالمعالی بغدادی معروف به سطریجی را نام برد.


مورخان به جز تفسیر بزرگ امام قرطبی «الجامع لاحکام القرآن»
[۴۰] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۹۸.
تالیفات دیگر را نیز برای امام قرطبی ذکر کرده‌اند از جمله:
۱. «التذکرة فی احوال الموتی و امور الآخرة» که به چاپ رسیده است.
[۴۲] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۲۸.

۲. «التِذکار فی افضل الاذکار» که به چاپ رسیده است.
[۴۴] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۳۵.

۳. «الاسنی فی شرح اسماء الله الحُسنی و صفاته العلیا».
۴. «الاعلام بما فی دین النصاری من المفاسد والاوهام واظهار محاسن دین الاسلام».
۵. «قَمع الحرص بالزهد والقناعة وردّ ذل السؤال بالکسب والصناعة».
قرطبی در تفسیر خود به برخی از تالیفات دیگر خود نیز اشاره کرده است، از جمله: «المقتبس فی شرح موطا مالک بن انس» و «اللؤلؤیة فی شرح العشرینات النبویة» و دیگر تالیفات.


نام کامل این کتاب «الجامع لاحکام القرآن، و المبین لما تضمنه من السنة و آی الفرقان» است که به اختصار، آن‌را «تفسیر قرطبی» نیز می‌نامند. قرطبی در مورد گردآوری دانش‌های گوناگون در این تفسیر می‌گوید: «تفسیری می‌نویسم که شامل تفسیر، تاویل، لغت، اعراب، قرائات، شان نزول، احادیث ذیل آیات، فقه و احکام، ردّ منحرفین و شامل اقوال سلف و خلف باشد». در ادامه؛ تصمیم خود بر نقل حداقلی داستان‌ها را نیز بیان می‌کند: «از بسیاری از قصه‌ها و اخبار مورّخان صرف‌نظر می‌کنم مگر آن‌جا که برای تفسیر آیه نیاز به آنها باشد و در عوض آیات الاحکام را گسترده‌تر بحث می‌کنم‌». او در قسمت دیگری می‌گوید که بنا دارد کلمات و روایات را با ذکر گوینده آن بگوید و این‌گونه مخاطب را در فهم بهتر کلام کمک کند.
قرطبی در ابتدای تفسیرش مقدمه‌ای بسیار طولانی دارد و در آن مسائل مهم و کلیدی در فهم قرآن را بیان می‌کند. از جمله این موضوعات: «ذکر فضائل قرآن و فضیلت افرادی که آن‌را تلاوت کنند، آن‌را طلب کنند و بدان عمل کنند»؛ «محرمات و مکروهات تلاوت قرآن و اختلافات در این مسئله»؛ «معنای تفسیر به رای در قرآن و مجازات‌های آن» و... است. قرطبی همچنین به سبک تفاسیر جامع دیگر عمل کرده است؛ بدین صورت که نخست آیه را می‌آورد و به دنبال آن به ذکر مسائل مربوط به آن می‌پردازد و در ضمن آن، ‌ به تفسیر آیه پرداخته و نکات و جاهای مشکل را تشریح می‌نماید. گاهی سبب نزول آیه را هم متذکر می‌شود و به ذکر قرائت‌های مختلف و لغت و اعراب می‌پردازد و گاهی هم در صورت لزوم، آراء مفسران و علمای گذشته و معاصر خود را نقل می‌کند.
[۵۸] معرفت‌، محمد‌هادی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۰۳.

از جمله کسانی که قرطبی از آنان بسیار سخن نقل کرده، ابن عطیه‌ اندلسی است. قرطبی گاهی عین مطالب را از تفسیر او با ذکر نام، و در مواردی بدون ذکر نام، نقل می‌کند و گاهی به رد سخن او می‌پردازد. وی همچنین از «تفسیر طبری»، «احکام القرآن کیا هرّاسی»، «احکام القرآن ابن عربی»، «اعراب القرآن» و «معانی القرآن» هر دو از ابو جعفر نحّاس نحوی، صحاح شش‌گانه حدیث، «التفصیل الجامع لعلوم التنزیل» نوشته احمد بن عمار مهدوی، «الکشّاف عن حقائق التنزیل» زمخشری و کتاب‌های دیگر بهره برده است.
[۵۹] ایازی‌، سید محمدعلی، المفسرون حیاتهم و منهجهم‌، ص۴۱۱.
بسیاری از نکات مذکور در تفسیر او، مورد استناد کتاب‌های مختلف تفسیری قرار گرفته است.


ایشان تفسیر خود را با مقدمه‌ای در بیان فضائل قرآن و آداب حاملان آن و آنچه شایسته است صاحب قرآن خود را بدان ملزم نماید، آغاز کرده است. سپس به بیان هدف و انگیزهٔ خود از تالیف این تفسیر پرداخته و گفته است: «آن را به هدف یادآوری خودم و برای آن آنکه ذخیره‌ای برای قبرم و عملی صالح برای بعد از مرگم باشد، نوشته‌ام». قرطبی در تفسیر خود به امانت‌داری علمی پایبند بودی است چنانکه خود می‌گوید: «شرط من در این کتاب، نسبت دادن سخنان به گویندگان آن و احادیث به مصنفان آن (یعنی کتاب‌های حدیثی) است. زیرا همانطور که می‌گویند، از برکت علم آن است که سخن، به گویندهٔ آن نسبت داده شود». وی در تفسیر قرآن تنها به آنچه از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) و سلف صالح روایت شده است بسنده نمی‌کرد بلکه از اداوت علمی که در اختیار داشت برای فهم قرآن بهره می‌برد.
هدف وی از تفسیر قرآن کریم، بیان روش قرآن و اسرار آن و منزلت این کتاب در برابر کلام عرب بود. برای همین در تفسیر خود به علم لغات و اعراب و قرائات اهمیت داده است. وی نخست یک آیات یا چند آیه را آورده و سپس در چند باب به تفسیر آن می‌پردازد، برای مثال در تفسیر سوره فاتحه می‌گوید: در آن چهار باب است؛ باب اول: در فضیلت و نام‌های آن که در آن هفت مساله است، سپس به ذکر آن می‌پرداخت. باب دوم: در نزول و احکام آن که در آن ده مساله است… باب سوم: دربارهٔ گفتن آمین که در آن هشت مساله است. باب چهارم: در بیان معانی سورهٔ فاتحه و قرائات و اعراب، و فضیلت حمدگزاران، که در آن سی و شش مساله است… و به این ترتیب. گاه نیز برای تفسیر یک سوره تنها مسائل موجود در آن را بیان می‌نماید بی آنکه آن را به چند باب تقسیم کند.
قرطبی در این مباحث و مسائل از تفسیر مفردات لغوی و آوردن شواهد شعری به بحث اشتقاق کلمات و ریشه‌یابی آن‌ها و تصریف و اعلال تا تصحیح و اعراب آن و سپس آنچه ائمه سلف دربارهٔ آن گفته‌اند می‌پردازد و گاه نیز معانی مورد انتخاب خود را بیان می‌کند. وی با ارجاع دادن احادیث به کتاب‌های حدیثی از جمله اصحاب کتب شش‌گانه و دیگران، کاری بس نیک انجام داده است؛ گاه نیز در مورد متن و سند حدیث و قبول و یا رد آن سخن می‌گوید.
[۶۴] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۰۴-۱۰۹.

قرطبی همچنین در تفسیر خود به بیان اسباب نزول و قرائات مختلف و لغات و وجوه اعرب می‌پردازد و سپس به تخریج احادیث و بیان الفاظ غریب و آوردن سخنان فقهاء و جمع‌آوری سخنان سلف و پیروان آنان از خلف می‌پردازد. وی بسیار از اشعار عرب و نقل سخنان مفسران پیشین به عنوان شاهد استفاده می‌کند و بر سخن پیشینیان مانند ابن جریر طبری، ابن عطیة، ابن العربی، کیاهراسی و ابوبکر جَصاص نظر می‌دهد. قرطبی از بیان بسیاری از داستان‌های مفسران و اخبار مورخان و اسرائیلیات خودداری می‌کند و گاه به بیان جانبی از آن‌ها می‌پردازد؛ چنانکه به رد سخنان فلاسفه و معتزله و صوفیان غالی و دیگر فرقه‌ها پرداخته، مذاهب ائمه را یاد کرده و آن را مورد مناقشه قرار می‌دهد و از دلیل پیروی می‌کند و نسبت به مذهب خود (یعنی مذهب مالکی) تعصب نمی‌ورزد، تا آنجا که انصاف علمی، وی را بر آن داشت تا به دفاع از دیگر مذاهب و اقوالی بپردازد که ابن العربی مالکی در تفسیر خود آن‌ها را رد کرده بود. قرطبی در پژوهش خود آزاد و در نقد خود پاکدست، و در مناقشه و بحث با مخالفان بسیار جانب ادب و اخلاق را نگاه می‌داشت با اینکه به‌اندازهٔ کافی به همهٔ نواحی تفسیر و علوم شریعت آگاهی داشت.


۱. ابن فرحون دربارهٔ او می‌گوید: «او از بندگان صالح خداوند و از علمای عارف و اهل ورع و زاهد در دنیا بود و به آنچه به سود او بود از امور آخرت مشغول بود…»
۲. ذهبی می‌گوید: «او امامی اهل فنون و متبحر در علم است».
۳. ابن عماد حنبلی دربارهٔ قرطبی چنین می‌گوید: «وی امامی عَلَم، و از غواصین در معانی حدیث بود».
۴. ذهبی می‌گوید: «كان (رحمه‌الله) من عبادالله الصالحين، والعلماء العارفين، الزاهدين فى الدنيا؛ او از بندگان صالح خداوند و از علمای عارف و از زاهدین در دنیا بود.»


ذهبی دربارهٔ تالیفات قرطبی می‌گوید: «وی دارای تصنیفاتی مفید است که نشان دهندهٔ کثرت اطلاع وی و فضل والای اوست… تفسیر ارزشمند وی در جهان آوازه افکنده است و در معنای خود کامل است. وی دارای کتابی است به نام «الاسنی فی اسماء الحسنی» و «التذکرة» و دیگر کتاب‌هایی که نشان دهندهٔ امامت و هوش و نبوغ و اطلاع بسیار اوست».
ابن فرحون دربارهٔ تفسیر وی «جامع احکام القرآن والمبین لما تضمن من السنة وآی القرآن» می‌گوید: «این تفسیر از با ارزش‌ترین تفاسیر و سودمندترین آنان است که در آن داستان‌ها و وقایع تاریخی را نیاورده و به جای آن احکام قرآن و استنباط ادلهٔ آن را آورده است و به ذکر قرائات و اعراب و ناسخ و منسوخ پرداخته است». همچنین ابن فرحون می‌گوید: «کتاب «تذکار فی افضل الاذکار» را بر اساس روش تبیان نووی نوشته است اما کتاب او کامل‌تر از کتاب نووی و دارای بهرهٔ علمی بیشتری است». همچنین ابن فرحون دربارهٔ کتاب «قمع الحرص بالزهد والقناعة ورد ذل السؤال بالکتب والشفاعة» می‌گوید: «تالیفی را در این باب ندیده‌ام که بهتر از این کتاب باشد». ابن عماد حنبلی می‌گوید: «وی زیبا تالیف می‌کند و خوب نقل می‌کند».


سرانجام امام قرطبی شب دوشنبه نهم شوال سال ۶۷۱ هجری قمری در «مُنیَة الخصیب» واقع در صعید مصر دیده از جهان فرو بست. قبر وی در منیا واقع در شرق رود نیل قرار دارد.
[۷۵] محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۴۵.



۱. شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۵-۶۶.
۲. جلال‌الدین سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۹۲.    
۳. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۸۷.    
۴. ذهبی‌، ‌محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۳۶.    
۵. جلال‌الدین سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۹۲.    
۶. ایازی‌، سید محمدعلی، المفسرون حیاتهم و منهجهم‌، ص۴۱۱.
۷. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۲۰.
۸. شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۵-۶۶.
۹. جلال‌الدین سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۹۲.    
۱۰. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۸۷.    
۱۱. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۲۰.
۱۲. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۴۵.
۱۳. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۵.
۱۴. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۷-۱۹.
۱۵. ابن‌فرحون مالکی، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب فی معرفة علماء اعیان المذهب ص۳۱۷.    
۱۶. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۴۷.
۱۷. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۴۸.
۱۸. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۵۰.
۱۹. مائدة/سوره۵، آیه۴۴.    
۲۰. قرطبی، محمد بن احمد، التذکرة فی احوال الموتی وامور الآخرة، ص۱۲۲۸.    
۲۱. قصبی زلط، محمود، القرطبی ومنهجه فی التفسیر ص۳۶.
۲۲. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۵۷.
۲۳. ابن‌فرحون مالکی، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب فی معرفة علماء اعیان المذهب ص۳۱۷.    
۲۴. مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۲، ص۴۰۹.
۲۵. شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۵-۶۶.
۲۶. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۵۸.
۲۷. قرطبی، محمد بن احمد، التذکرة فی احوال الموتی وامور الآخرة، ص۱۱۹۷.    
۲۸. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۵۹-۱۶۰.
۲۹. ابوعبدالله مراكشی، محمد بن محمد، الذیل والتکملة لکتابی الموصول والصلة، ج۵، ص۵۸۵.
۳۰. شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۶.
۳۱. جلال‌الدین سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۹۲.    
۳۲. شمس‌الدين داوودی، محمد بن علی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۶۶.
۳۳. جلال‌الدین سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۹۲.    
۳۴. مقری تلمسانی، احمد بن محمد، نفح الطیب، ج۲، ص۴۰۹.
۳۵. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۵، ص۱۴۱.    
۳۶. جلال‌الدین سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۹۲.    
۳۷. ابوعبدالله مراكشی، محمد بن محمد، الذیل والتکملة لکتابی الموصول والصلة، ج۵، ص۵۸۵.
۳۸. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الدرر الکامنة، ج۱، ص۳۷۹.
۳۹. ابن رشید فهری، محمد بن عمر، ملء العیبة بما جمع بطول الغیبة فی الوجهة الوجیهة الی الحرمین مکة و طیبة، ج۳، ص۴۲۵.
۴۰. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۹۸.
۴۱. بابانی بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۲۹.    
۴۲. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۲۸.
۴۳. بابانی بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۲۹.    
۴۴. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۳۵.
۴۵. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۱.    
۴۶. بابانی بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۲۹.    
۴۷. قرطبی، محمد بن احمد، التذکرة فی احوال الموتی وامور الآخرة، ص۹۱۹.    
۴۸. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۱.    
۴۹. بابانی بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۲۹.    
۵۰. کیرانوی هندی، رحمةالله، اظهار الحق، ج۲، ص۳۹۵-۳۹۷.    
۵۱. بابانی بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۲۹.    
۵۲. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۱.    
۵۳. بابانی بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۲، ص۱۲۹.    
۵۴. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۳، ص۹.    
۵۵. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۳.    
۵۶. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۳.    
۵۷. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۳.    
۵۸. معرفت‌، محمد‌هادی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۰۳.
۵۹. ایازی‌، سید محمدعلی، المفسرون حیاتهم و منهجهم‌، ص۴۱۱.
۶۰. ابن‌کثیر دمشقی‌، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۲۵.    
۶۱. تقی‌الدین مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱۱، ص۶.    
۶۲. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۳.    
۶۳. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۳.    
۶۴. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۱۰۴-۱۰۹.
۶۵. ابن‌فرحون مالکی، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب فی معرفة علماء اعیان المذهب ص۱۶۴.    
۶۶. شمس‌الدین ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵۰، ص۷۵.    
۶۷. ابن عماد، عبد الحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۷، ص۵۸۵.    
۶۸. ذهبی‌، ‌محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۳۶.    
۶۹. شمس‌الدین ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵۰، ص۷۵.    
۷۰. ابن‌فرحون مالکی، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب فی معرفة علماء اعیان المذهب ص۳۱۷.    
۷۱. ابن‌فرحون مالکی، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب فی معرفة علماء اعیان المذهب ص۳۱۷.    
۷۲. ابن‌فرحون مالکی، ابراهیم بن علی، الدیباج المذهب فی معرفة علماء اعیان المذهب ص۳۱۷.    
۷۳. ابن عماد، عبد الحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۷، ص۵۸۵.    
۷۴. جلال‌الدین سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ص۹۲.    
۷۵. محمود سلمان، مشهور حسن، الامام القرطبی شیخ ائمة التفسیر، ص۴۵.



پایگاه اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «قرطبی»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه، تاریخ بازیابی:۱۳۹۵/۱۲/۸    



جعبه ابزار