• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مجاهدین خلق دوره دوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان سیاسی اسلام‌گرا و چپ‌گرایی با ساختار شبه‌نظامی است. رهبری سازمان برای اولین بار در اوایل سال ۱۳۵۰، پس از مراجعت اکثریت افرادی که برای گذراندن دوره آموزش نظامی‌ به اردوگاه‌های فلسطینی رفته بودند و آموزش بقیه افراد سازمان توسط آن‌ها تصمیم گرفت که با توجه به شرایطی که به دنبال حادثه‌ی سیاهکل و فعالیت چریک‌های فدایی در ایران به وجود آمده سازمان را برای شروع عملیات نظامی‌ آماده کند
[۱] نادی، محمود، چریک‌های فدایی خلق، تهران، ص۱۸۶، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۷.
و تلاش کرد تا اولین سری عملیات در مقطع مهرماه و هم زمان با شروع جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی انجام شود.
[۲] زهیری، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۳۲۸، دفتر نشر و بخش معارف، ۱۳۷۹.




سازمان برای تهیه اسلحه و مهمات مورد نیاز با نزدیک شدن جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در اواخر پاییز ۱۳۴۹ از طریق "منصور بازرگان" با "دلفانی" تماس برقرار کرد. مراد دلفانی که یک عنصر ساواکی با تجربه بود، در جریان این تماس‌ها اطلاعات قابل توجهی از سازمان و برخی عناصر و رهبری و مسئول آن و همچنین برنامه و عملیات نظامی‌ آینده به دست آورد؛ ولی با توجه به اصرار افراد سازمان به وی درباره تامین اسلحه و سرعت بخشیدن به این کار ساواک نگران بود که مبادا با همان میزان اسلحه‌ای که سازمان در اختیار دارد عملیات نظامی‌ خود را شروع و جشن‌های ۲۵۰۰ ساله را به هم بزند به همین منظور شروع به دستگیری افراد و ضربه زدن به سازمان کرد.
[۳] جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ج۱، ص۴۲۰، تهران، موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۵.

به همین منظور ساواک حمله گسترده و اصلی خود را در روز اول شهریور ۱۳۵۰ آغاز کرد. اعضای برجسته سازمان در اول شهریور ماه ۱۳۵۰ در چنگ ساواک گرفتار شدند. پلیس امنیتی رژیم، از ماه‌ها قبل، این عده را در تور تعقیب و مراقبت خود قرار داده بود. این تعداد همچنان رو به افزایش بود و در آخرین مرحله خود که منجر به دستگیری ‌"محمد حنیف‌نژاد‌" و چند تن دیگر از همراهان او در اوایل آبان ۱۳۵۰گردید، مجموع افراد دستگیر شده اعم از رهبری، اعضا کادر و هواداران فعال سازمان، به بیش از ۱۲۰نفر رسیدند و با دستگیر شدن آن‌ها مرکزیت سازمان محدود به دو نفر یعنی "احمد رضایی" و "بهرام آرام" شد
[۴] روحانی، حسین، سازمان مجاهدین خلق، ص۸۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴.
و با اصرار "احمد رضایی"، "رضا رضایی" به سازمان اضافه شد؛ اما این ترکیب زیاد دوام نیاورد، در بهمن ۱۳۵۰ با ضربه خوردن "احمد رضایی" در خیابان غفاری و بر سر اجرای یک قرار توسط نیروهای ساواک محاصره شد و توسط نارنجک خود کشی کرد. "تقی شهرام" یکی از اعضای سازمان که در زندان ساری زندانی بود، توانست فرار کند و با توجه به توانایی‌ها و تجربیاتی که داشت تواست به مرکزیت سازمان راه پیدا کند.
[۵] جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ج۱، ص۴۲۰.



سازمان پس از تحمل ضربات سیاسی از سوی ساواک برای اولین بار به خود سرو سامانی داد و حوزه‌های سازمانی با هدف اصلی عملیات نظامی‌ سازماندهی شدند. از این هنگام عملیات انفجاری سازمان شروع شد که از آن جمله می‌توان انفجار فروشگاه فردوسی و مقبره رضاخان را نام برد. در همین زمان توسط یک تیم عملیاتی انفجاری در مسیر راه "ژنرال پرایس" مستشار عالی رتبه‌ی نظامی‌ آمریکا در ایران رخ داد که منجر به مجروح شدن شدید و شاید مرگ وی شد.
[۶] اسناد جنبش اسلامی، تاریخچه جریان کودتا، ص۶۵۲، انتشارات ابوذز، آبان۵۷.
سازمان هم چنین در آستانه ورود "نیکسون" به ایران (دهم خرداد۱۳۵۱) یک رشته عملیات انفجاری را در تهران انجام داد.
[۷] مهرآبادی، مظفر، بررسی تغییر ائدئولوژی ‌سازمان مجاهدین خلق، ص۶۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب‌اسلامی، ۱۳۸۳.
در مرداد سال ۱۳۵۱، سازمان به چند عملیات نظامی‌ مهم دست زد که از آن جمله است، انفجار در سفارت پادشاهی اردن، انفجار در مسیر سلطان قابوس به هنگام آمدن به تهران در نزدیکی میدان آزادی و بلاخره ترور "سرهنگ طاهری"، رژیم به دنبال این عملیات و به خصوص ترور "طاهری" نیروی زیادی را در سطح شهر جهت دستگیری افراد سازمان گسیل داشت، در همین رابطه موفق شد دو نفر از افراد سازمان "محمد نصیری، باقر عباسی" را دستگیر و اعدام کند.
[۸] نجاتی، غلامرضا، تاربخ سیاسی ۲۵ ساله ایران، ج۱، ص۴۱۱، رسا، ۱۳۷۱.



مواضع ایدئولوژیک سازمان در سال‌های اولیه‌ی پس از ضربه شهریور، در اساس خود همان مواضع ایدئولوژیک قبل از ضربه‌ی شهریور است (سازمان مجاهدین خلق معتقد به ایدئولوژی اسلامی‌بود؛ اما با اسلام و شریعتی که از سوی فقهای برجسته‌ی اسلامی‌ معرفی گردیده بود، تفاوت اساسی داشت) و در مجموع در همان چارچوب مواضع و نظرات قبلی سازمان قرار داشت، فقط نوشته‌ای در زندان تهیه شد، تحت عنوان علم و فلسفه و دین که کوشش شده بود ثابت کند که علم و فلسفه در مقابل دین قرار نمی‌گیرند؛ بلکه به عنوان مقدمه‌ی آن محسوب می‌شوند، مقدمه‌ای که به نوبه‌ی خود دین و حقانیت آن را مورد اثبات قرار می‌دهد.
[۹] مهرآبادی، مظفر، بررسی تغییر ائدئولوژی ‌سازمان مجاهدین خلق، ص۶۴_ ۷۵.
فقط برای اولین بار در سال ۱۳۵۲ و به خصوص در اواخر آن و با کوشش تقی شهرام، ایدئولوژی مذهبی سازمان مورد انتقاد و برخورد قرار گرفت و به تدریج منجر به نفی اصول و مبانی ایدئولوژی سازمان گردید. مباحث مربوط به تغییر و تحولات ایدئولوژیک سازمان، ابتدا در جزوی سبز و سپس در بیانیه‌ی اعلام مواضع ایدولوژیک سازمان انعکاس یافت.
[۱۰] اسناد جنبش اسلامی، تاریخچه جریان کودتا، ص۲۳، انتشارات ابوذز، ص۹، آبان۵۷.
در جزوی سبز به طور روشن مواضع آن روشن نشده بود؛ اما در جزوی بیانیه اعلام مواضع ایدئولوژیک که در مهرماه سال ۱۳۵۴ در سطح بیرون از سازمان انتشار یافت به طور روشن و مشخص مطرح شد که ایدئولوژی مارکسیسم تنها ایدئولوژی اصولی و منطقی می‌باشد.
[۱۱] جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ص۵۹۳.



پس از ضربه شهریور ۱۳۵۰ دیگر از گروه‌های کارگری، روحانیت و بازار خبری نبود و در سال ۱۳۵۰ گره‌های مختلفی به وجود آمدند که هدف اصلی آن‌ها فقط بالابردن بنیه‌ی تدارکاتی، تسلیحاتی و نظامی‌ سازمان بود. در سال ۱۳۵۳ گروه‌های تخصصی‌ای به وجود آمد که به تدریج گسترش یافتند، نظیر گروه نشریه داخلی، گروه نشریه امنیتی، گروه تهیه‌ی مواد انفجاری، گروه تهیه مهمات و سلاح‌های دست ساز، گروه ارتباطات برون مرزی (این گروه مسوول ایجاد راه مطمیئن مرزی جهت ورود و خروج افراد سازمان بود.)
[۱۲] روحانی، حسین، سازمان مجاهدین خلق، ص۱۲۶.



تماس با روحانیت که قبل از شهریور ۱۳۵۰ نیز وجود داشت، در این دوره گسترش بیشتری یافت. اکثریت روحانیون مبارز در ابتدای امر و با برداشت جنبه مذهبی بودن سازمان موضع مثبتی در قبال آن داشتند و کمک‌های مختلفی به آنان می‌کردند؛ اما با تغییر ایدئولوژی سازمان این ارتباط محدودتر شد و بسیاری از روحانیون ادامه ارتباط خود را مشروط به تصحیح مواضع سازمان کردند که با فشاری سازمان بر روی مواضع خود نه تنها این ارتباط قطع شد، بلکه جای خود را به موضع مخالفت جویانه داد. نظیر همین وضعیت در مورد ارتباط سازمان با روشن‌فکران و نیروهای مذهبی و بازاری نیز مصداق داشت که این هم‌کاری بعد از تغییر مواضع سازمان از بین رفت. در سطح خارج از کشور سازمان با کلیه گروهای مذهی و غیر مذهی ارتباط برقرار کرد و با آن‌ها هم‌کاری داشت نام این سازمان‌ها عبارتند از: نهضت آزادی (خارج از کشور) جبهه ملی سوم (خارج از کشور)، انجمن اسلامی‌ دانشجویان اروپا، سازمان آزادی بخش فلسطین، جبهه خلق برای آزادی عمان (ظفار)، گروه انقلابی بحرین، گروه انقلابی بحرین، ارتش سرخ (ژاپن) و دولت‌های که سازمان با آن‌ها در ارتباط بود عبارتنداز: دولت لیبی، دولت یمن جنوبی، دولت عراق بودند.
[۱۳] نجات حسینی، محسن، بر فراز خلیج، ص۱۲۹، تهران، نشرنی، ۱۳۷۹.



ارگان خارج از کشور به عنوان یک بخش مهم، فعالیت خود را گسترش داد که به جنبه‌های مختلف آن به طور مختصر اشاره می‌کنیم:

۶.۱ - فعالیت تبلیغاتی

این فعالیت جنبه مختلفی داشت که از آن جمله، فعالیت مربوط به انعکاس اخبار و گزارشات داخل کشور و مهم‌تر از همه وضع زندان‌ها و دستگیرشدگان و فشارهای غیر انسانی که به آن‌ها وارد می‌شد و از دیگر فعالیت آن‌ها انتشار کتاب و جزوات آموزش سازمان بود که در مورد شناخت، اقتصاد به زبان ساده، دولت و انقلاب سفید و دفاعیات و زندگی نامه شهدا بود. جنبه دیگر فعالیت تبلیغاتی، تبلیغات رادیویی بود که با موافقت دولت عراق که در آن زمان با ایران اختلاف داشت، موفق شدند یک موج رادیوی قوی به مدت یک ساعت در روز و تحت نام "رادیو انقلابیون" در بغداد به راه بیندازند که به مدت یک سال این برنامه ادامه داشت و بعد از یک دوره کوتاه تعطیلی همین برنامه تحت نام "رادیو میهن پرستان" پخش می‌شد. همزمان در کنار این رادیو "رادیو سروش" نیز روزانه به مدت یک ساعت برنامه اجرا می‌کرد که برنامه آن‌ها برخلاف "رادیو میهن پرستان" که جنیه تبلیغاتی سیاسی داشت کاملا جنبه آموزش داشت. هر دوی این رادیو‌ها در پاییز ۱۳۵۳ فعالیتشان به دلیل رفع اختلافات بین ایران و عراق لغو شد.
[۱۴] سعیدی، مهدی، سازمان مجاهدین، ص۱۹، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵.


۶.۲ - عضو گیری

ارگان خارج از کشور اقدام به عضوگیری برخی از دانشجویان خارج که بیشتر در انجمن‌های اسلامی‌ اروپا یا آمریکا فعالیت می‌کردند، نمود و در این رابطه به آموزش سیاسی و نظامی‌ آن‌ها پرداخت.
[۱۵] روحانی، حسین، سازمان مجاهدین خلق، ص۱۱۹.


۶.۳ - آموزش نظامی

دیگر فعالیت ارگان خارج از کشور تامین آموزش نظامی‌ بود که این آموزش در اردوگاه‌های سازمان الفتح و در سوریه و لبنان انجام می‌گرفت.
[۱۶] نادی، محمود، چریک‌های فدایی خلق، ص۳۸۰، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۷.


۶.۴ - ارتباط با سازمان‌های سیاسی

یکی از وظایف مهم ارگان خارج از کشور رابطه با گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی ایرانی و غیر ایرانی و برخی از دولت‌ها بود که در بخش روابط خارجی گفته شد که با کدام گروه‌ها و سازمان‌ها و دولت‌ها ارتباط داشت.
[۱۷] سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام، ص۲۶۰.



سازمان برای سهولت رفت و آمد افرادی که برای آموزش نظامی‌ به خاورمیانه رفته بودند، در بازگشت خود از مرز ترکیه استفاده می‌کرد و در سال ۱۳۵۱ تصمیم گرفت علاوه بر استفاده از مرز ترکیه از مرز افغانستان نیز استفاده کند و پس از سه ماه موفق شد، امکانات لازم را برای خروج از مرز را فراهم کند.
[۱۸] سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام، ص۱۳۶.



نامه‌هایی که از داخل و یا خارج از کشور و بالعکس ارسال می‌گردید، به چند شکل نوشته می‌شد، در صورت عادی بودن مطلب نامه به طور عادی و بدون استفاده از رمز و یا جوهر نامریی تهیه و فرستاده می‌شد، در صورتی که در نامه مطلب مهمی‌ وجود داشت یا به صورت رمز نوشته می‌شد و یا برای نوشتن آن از جوهر نامریی استفاده می‌گردید، در هنگام استفاده از جوهر نامریی نیز اگر مطلب بسیار مهم و به اصطلاح کاملا سری بود از رمز نیز استفاده می‌شد.
[۱۹] سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام، ص۱۳۷.



استفاده از جعل اسناد و به خصوص اسناد شناسایی مثل شناسنامه و پاسپورت از سال ۱۳۴۸ در سازمان آغاز و به تدریج از نظر کمی‌ و کیفی گسترش یافت، به طوری که در سال ۱۳۵۰ سازمان، با در دست داشتن مهرهای مختلف قادر به جعل شناسنامه و پاسپورت ایرانی بود.
[۲۰] سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام، ص۱۳۸.



در اواخر سال ۵۰ نیز سازمان تصمیم می‌گیرد با امام ملاقات دیگری داشته باشد و از امام خواسته شود که اعلامیه‌ای علیه جنایات رژیم شاه و وضع زندان‌ها صادر کند، طبیعی بود که سازمان از این اقدام جنبه سیاسی و تبلیغاتی اعلامیه را در نظر داشت. تعداد جلساتی که با امام داشتند ۶ یا ۷ جلسه بود که در این جلسات ابتدا درباره تاریخچه سازمان و وضعیت تشکیلاتی آن و به ویژه در مورد حادثه‌ی اول شهریور و ضرباتی که از سوی رژیم به سازمان وارد آمد و تعداد افراد دستگیر شده مطالبی را عنوان کردند و در مراحل بعدی مواضع ایدئولوژیک سازمان توضیح مختصری داده شد و قرار شد امام دو تا از از جزوات سازمان را که یکی به نام "راه انبیا، راه بشر" و دیگری "امام حسین" بود را مطالعه کنند.
[۲۱] نیکنام، محمد کاظم، نفاق یا کفر پنهان، ص۱۴۲، بی‌نا، ۱۳۵۹.
امام این دو جزوه را مطالعه کردند و نظراتشان را در یکی دو صفحه به طور مختصر نوشتند "حسین روحانی" یکی از افراد سازمان که مسئول این ملاقات بوده است، می‌نویسید: " متاسفانه این نوشته در اختیار نیست و آن چه را که من از آن‌ها به خاطر دارم، یک ایراد به تحلیل و برداشت سازمان از مساله قیامت و دیگری ایراد به نظریه تکامل مورد قبول سازمان که اساسا مبتنی بر نظریه داروینیسم و توماسیون (جهش) است، بود. "
[۲۲] روحانی، حسین، سازمان مجاهدین خلق، ص۱۳۴.
در صحیفه نور امام خمینی می‌فرمایند؛ من از مجموع اظهارت و نوشته‌هایشان به این نتیجه رسیدم که این جمعیت به اسلام اعتنا ندارد، لیکن چون می‌دانند که در کشوری مانند ایران که بیش از هزار سال است که اسلام در رگ و پی این ملت ریشه دوانیده جز با نام اسلام، نمی‌توان پیشرفت کرد، لذا اسلام را ملعبه کرده‌اند. امام نکته‌ی دیگری را متذکر شده بودند و آن انتقاد به نحوه‌ی برخورد سازمان با روحانیون بود و همچنین به این مساله که در طلیعه و آغاز نوشته‌های سازمان نامی‌ از خدا نیامده بود، انتقاد داشتند و در زمینه مبارزه مسلحانه این مشی را نادرست می‌دانست و اظهار داشتند، مردم آماده نیستند و حاضر نخواهند بود، از شما و برنامه‌هایتان پشتیبانی کنند و شما هم که نیروی قابلی نیستید، حتما شکست خواهید خورد و از بین می‌روید.
[۲۴] سازمان مجاهدین خلق از دیدگاه امام خمینی و بنی صدر، ص۱۴، تبلیغات دانشجویان مسلمان دانشگاه اصفهان.
و در پایان از امام خواستند، اعلامیه‌ای که قبلا صحبتش را کردند که در مورد حال و وضع زندانیان مورد نظر بود، صادر کنند، امام در حالی که دادن این اعلامیه را به ضرر حال و وضع زندانیان مورد نظر می‌دانستند، اضافه کردند که قبل از شناختن کامل آقایان و حرکتشان نمی‌توانند، چنین کاری را انجام دهند. اما بعدا امام اعلامیه‌ای درباره‌ی جنایات رژیم شاه از جمله تعداد زیاد زندانیان صادر کردند، بدون آن‌که ذکر مشخصی از سازمان مجاهدین کرده باشند.
[۲۵] مهرآبادی، مظفر، بررسی تغییر ائدئولوژی ‌سازمان مجاهدین خلق، ص۲۱۸



۱. نادی، محمود، چریک‌های فدایی خلق، تهران، ص۱۸۶، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۷.
۲. زهیری، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ص۳۲۸، دفتر نشر و بخش معارف، ۱۳۷۹.
۳. جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ج۱، ص۴۲۰، تهران، موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۵.
۴. روحانی، حسین، سازمان مجاهدین خلق، ص۸۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴.
۵. جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ج۱، ص۴۲۰.
۶. اسناد جنبش اسلامی، تاریخچه جریان کودتا، ص۶۵۲، انتشارات ابوذز، آبان۵۷.
۷. مهرآبادی، مظفر، بررسی تغییر ائدئولوژی ‌سازمان مجاهدین خلق، ص۶۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب‌اسلامی، ۱۳۸۳.
۸. نجاتی، غلامرضا، تاربخ سیاسی ۲۵ ساله ایران، ج۱، ص۴۱۱، رسا، ۱۳۷۱.
۹. مهرآبادی، مظفر، بررسی تغییر ائدئولوژی ‌سازمان مجاهدین خلق، ص۶۴_ ۷۵.
۱۰. اسناد جنبش اسلامی، تاریخچه جریان کودتا، ص۲۳، انتشارات ابوذز، ص۹، آبان۵۷.
۱۱. جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق، ص۵۹۳.
۱۲. روحانی، حسین، سازمان مجاهدین خلق، ص۱۲۶.
۱۳. نجات حسینی، محسن، بر فراز خلیج، ص۱۲۹، تهران، نشرنی، ۱۳۷۹.
۱۴. سعیدی، مهدی، سازمان مجاهدین، ص۱۹، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵.
۱۵. روحانی، حسین، سازمان مجاهدین خلق، ص۱۱۹.
۱۶. نادی، محمود، چریک‌های فدایی خلق، ص۳۸۰، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۷.
۱۷. سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام، ص۲۶۰.
۱۸. سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام، ص۱۳۶.
۱۹. سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام، ص۱۳۷.
۲۰. سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام، ص۱۳۸.
۲۱. نیکنام، محمد کاظم، نفاق یا کفر پنهان، ص۱۴۲، بی‌نا، ۱۳۵۹.
۲۲. روحانی، حسین، سازمان مجاهدین خلق، ص۱۳۴.
۲۳. موسوی خمینی، روح الله، صحیفه نور، ج۱، ص۲۲۸ ۲۲۹.    
۲۴. سازمان مجاهدین خلق از دیدگاه امام خمینی و بنی صدر، ص۱۴، تبلیغات دانشجویان مسلمان دانشگاه اصفهان.
۲۵. مهرآبادی، مظفر، بررسی تغییر ائدئولوژی ‌سازمان مجاهدین خلق، ص۲۱۸



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مجاهدین خلق دوره دوم از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۰۷.    






جعبه ابزار