• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مجعول

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امر غیر ذاتی برای یک شیء، و مشروط به جعل در صحت حمل است.



مجعول، یعنی جعل شده، و در اصطلاح، عبارت است از هر آن چه که ذاتی شیء نبوده و حمل آن بر شیء، به جعل جاعل احتیاج دارد، مانند: جعل حجیت و طریقیت از سوی شارع مقدس برای امارات معتبر (از طریق تتمیم کشف)؛ به این معنا که شارع، طریقیت به واقع و حجیت را تعبداً برای آنها قرار داده است.
[۳] شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۳، ص۳۱.



جعل به ‌معنای موجود کردن معلول توسط علت است و با مفاهیم علیت، تکوین، خلق و ایجاد هم معناست. در بحث جعل سه قول وجود دارد:
۱- گروهی به مجعول بودن وجود قائل هستند و جعل را به ‌معنای وجود بخشیدن می‌دانند.
۲- گروهی دیگر، ماهیت را مجعول و جعل را تحقق بخشیدن ماهیت می‌دانند.
۳-گروهی هم به مجعول بودن صیرورت و اتصاف ماهیت به وجود قائل‌اند.
امام‌ خمینی در آثار خود به بحث از جعل پرداخته و با توجه به سه نظریه مشهور درباره جعل و اقوال در مجعول بالذات پرداخته است. ایشان در فلسفه، وجود را مجعول می‌داند و همه خیرات و کمالات را به وجود نسبت می‌دهد و ماهیات را غیر مجعول و حدود عدمی می‌داند که همه شرور و آفات به آنها نسبت داده می‌شود.
ولی در کتاب‌های عرفانی خود از آن‌ جایی‌ که وجود را واحد شخصی می‌داند، جعل به وجود را نفی می‌کند و ماهیات را مجعول می‌شمارد و قائل است که جعل در مشرب عرفانی متعلق به وجود نیست؛ زیرا وجود همان حق‌تعالی است؛ بلکه جعل به ماهیات تعلق دارد. زیرا تجلی به مقام الوهیت در خارج، ظهور ماهیات را در عالم اعیان خارجی در پی می‌آورد و به این ظهور تبعی، به اعتباری جعل گفته می‌شود؛ اما کاربرد جعل و مجعول بودن بر تجلیات وجودی اسمایی در علم و عین، مشرب محجوبان است.
ایشان با رد سخنان قیصری که مجعول بودن ماهیات و اعیان ثابته را نفی می‌کند، بر این باور است که اقتضای ذوق اهل معرفت آن است که ماهیات مجعول باشند.
البته مقصود امام مخالفت با مسئله اصالت وجود آن‌گونه که در حکمت متعالیه مطرح است، نیست؛ بلکه تاکید بر وحدت شخصی وجود و نفی هرگونه تکثر در هستی است پس اگر تنها یک وجود و یک موجود است پس جعل و مجعول معنا ندارد.
[۱۱] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۲۳۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



۱. اصول الفقه، مظفر، محمد رضا، ج۲، ص (۲۷-۲۶).    
۲. مناهج الوصول الی علم الاصول، خمینی، روح الله، ج۱، ص۳۱۸.    
۳. شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۳، ص۳۱.
۴. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۵. خمینی، روح‌الله، الطلب و الاراده، ص۳۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹.    
۶. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۶۴۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۷. خمینی، روح‌الله، انوار الهدایه، ج۱، ص۷۴-۷۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۸. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۲۵-۲۶، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۹. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۲۰۴-۲۰۵، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۱۰. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۲۸۷-۲۸۸، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۱۱. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۲۳۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۰۰، برگرفته از مقاله «مجعول».    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فلسفی امام خمینی




جعبه ابزار