• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مِحال (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مِحال: (وَ هُوَ شَديدُ الْمِحالِ)
«مِحال» در اصل از «حيله» و «حيله» به معناى هر نوع چاره‌انديشى پنهانى و غير آشكار است (نه به معناى چاره‌جویى‌هاى مخرّب كه در زبان فارسى به آن مشهور شده است)، و مسلّم است كسى كه توانايى بر چاره‌انديشى آن هم با قدرت و شدت دارد، كسى است كه هم از نظر توانايى فوق العاده است و هم از نظر علم و حكمت؛ به همين دليل بر دشمنانش مسلّط و پيروز مى‌باشد، و كسى را ياراى فرار از حوزه قدرت او نيست.
بعضى «مِحال» را از مادّه «حيله» ندانسته‌اند، بلكه از مادّه‌ «محل» و «ماحل» كه به معناى مكر و جدال و تصميم بر مجازات و كيفر مى‌باشد گرفته‌اند، ولى آنچه گفتيم صحيح‌تر به نظر مى‌رسد، هر چند هر دو معنا تقريباً قريب‌الوقوع است.



(وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَ يُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاءُ وَ هُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللّهِ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ) (و رعد، تسبيح و حمد او مى‌گويد؛ و همچنين فرشتگان از خوف او! و اوست كه صاعقه‌ها را مى‌فرستد؛ و هر كس را بخواهد گرفتار آن مى‌سازد، با اين حال آن‌ها همچنان درباره خدا به مجادله مشغولند؛ با اينكه قدرت او بى‌انتهاست!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه محال - به كسر ميم- مصدر باب مفاعله از ماحل- يماحل است كه به معناى اين است كه يكى عليه ديگرى مكر و صحنه‌سازى كند تا معلوم شود كدام نيرومندترند، و به همين منظور براى اظهار معايب و بدی‌هاى آن ديگرى جدل مى‌نمايد.
بنابر اين، جمله‌ (وَ هُمْ يُجادِلُونَ فِي اللَّهِ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمِحالِ) معنايش (و خدا داناتر است) اين است كه بت‌پرستان، (كه وجه كلام در اين آيات و در اين حجت‌ها متوجه ايشان است) درباره ربوبيت خداى تعالى مجادله مى‌كنند، و حجت‌هايى نظير تمسک بروش پدران براى‌ اثبات ربوبيت اربابهاى خود درست مى‌نمايند، ولى از اين معنا غافلند كه خداى سبحان شديد المماحله است، چون او به معايب و بديهاى ايشان آگاه، و بر اظهار آن معايب و رسوا ساختن آنان قادر است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. رعد/سوره۱۳، آیه۱۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۷۶۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۴۷۲.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۶۵.    
۵. رعد/سوره۱۳، آیه۱۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۵۰.    
۷. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۱، ص۴۳۳- ۴۳۴.    
۸. طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۱۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۳۵.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۰.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «مِحال»، ص۵۰۷.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره رعد | لغات قرآن




جعبه ابزار