• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد و اصحاب صفه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیامبر یار دلسوز اصحاب صفه بود و همواره به آنان سرکشی می‌کرد و نان، خرما و مواد غذایی دیگر برایشان می‌برد و بیشتر اوقات با آنان هم‌نشین شده و غذا می‌خوردند. پیامبر (صلى الله عليه وآله) اصحاب صفه را بیش از پیش به خود نزدیک می‌نمود. همچنین ایشان به هنگام شب آنها را دعوت می‌کردند و بین سایر اصحاب خویش برای نگهداری تقسیم می‌کردند. بنا به روایتی، صحابی معروف "سعد بن عباده" هر شب از هشتاد نفر میزبانی می‌کرد. برخی از آنها نیز، شب هنگام میهمان پیامبر (صلى الله عليه وآله) می‌شدند. پیامبر (صلى الله عليه وآله) آنها را اضیاف اسلام (میهمانان اسلام) لقب دادند.



پيامبر (صلى الله عليه وآله)، موظف به صبر و همراهى با اصحاب صُفّه بود:
• «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا؛ با کسانى باش که پروردگار خود را صبح و عصر مى‌خوانند، و تنها رضاى او را مى‌طلبند! و هرگز به‌خاطر زيورهاى دنيا، چشمان خود را از آن‌ها برمگير! و از کسانى که قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مکن! همان‌ها که از هواى نفس پي‌روى کردند، و کارهايشان افراطى است».

۱.۱ - مراد از «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ»

تعبیر به (و اصبر نفسک) (خود را شکیبا دار) اشاره به این واقعیت است که پیغمبر (صـلى اللّه علیه و آله و سلّم) از ناحیه دشمنان مستکبر و اشراف‌آلوده در فشار بود که گـروه مؤمنان فقیر را از خود براند؛ لذا خداوند دستور مى‌دهد که در برابر این فشار فزاینده، صبر و استقامت پیشه کن، و هرگز تسلیم آنها مشو.
خداوند به پیامبر دستور داد کـه هـرگـز تـسـلیـم ایـن سـخنان فریبنده و تو خالى نشود و همواره در دوران زندگى با افـراد بـاایـمـان و پـاک‌دلى چون سلمان‌ها و ابوذرها باشد؛ هرچند دستشان از ثروت دنیا تهى و لباسشان پشمینه است.


پيامبر (صلى الله عليه وآله)، وظيفه‌ داشت به اصحاب صُفّه توجه کند، تا آنان به‌خاطر فقرشان از ایشان روى گردان نشوند:
• «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا؛ با کسانى باش که پروردگار خود را صبح و عصر مى‌خوانند، و تنها رضاى او را مى‌طلبند! و هرگز به‌خاطر زيورهاى دنیا، چشمان خود را از آن‌ها برمگير! و از کسانى که قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مکن! همان‌ها که از هوای نفس پي‌روى کردند، و کارهايشان افراطى است».

۲.۱ - مراد از وجه

کلمه (وجه) از هر چیز به معناى آن رویى است که به طرف ماست، و ما به سویش مى‌رویم. واصل در معناى وجه همان وجه آدمى و صورت اوست که یکى از اعضاى وى است، و وجه خداى تعالى همان اسماء حسنی وصفات علیایى است که متوجهین به درگاهش با آنها متوجه مى‌شوند، وبه وسیله آنها خدا را مى‌خوانند و عبادت مى‌کنند.
عدم صحت قول بعضى که گفته‌اند: منظور معناى مجازى وجه خدا یعنى رضایت خدا و اطاعت مرضى، رضاى اوست؛ چون وقتى کسى از کسى راضى شد، بدو روى مى‌آورد، خدا هم وقتى از ما راضى شد، به ما روى مى‌آورد؛ همچنان‌که وقتى خشم کرد، روى مى‌گرداند؛ و نیز اینکه بعضى دیگر گفته‌اند: منظور از وجه ذات است و در حقیقت مضاف آن حذف شده و تقدیر (ذات وجه) بوده، و معناى آیه این است که مى‌خواهند به ذاتى داراى وجه تقرب جویند. و همچنین اینکه بعضى گفته‌اند: مراد از آن توجه است.


پيامبر (صلى الله عليه وآله)، مكلف بود اصحاب صُفّه را بر ثروتمندان مغرور ترجیح دهد:
• «وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ؛ و کسانى را که صبح و شام خدا را مى‌خوانند، و جز ذات پاک او نظرى ندارند، از خود دور مکن! نه چيزى از حساب آن‌ها بر توست، و نه چيزى از حساب تو بر آن‌ها! اگر آنها را طرد کنى، از ستمگران خواهى بود!».

۳.۱ - دیدگاه تفسیر نمونه

در این آیه به یکى دیگر از بهانه‌جویی‌هاى مشرکان اشاره شده و آن اینکه آنها انتظار داشتند پیامبر امتیازاتى براى ثروتمندان به نسبت طبقه فقیر قائل شود، و معتقد بودند که نشستن آنها در کنار یاران فقیر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) براى آنها عیب و نقص بزرگى است، بی‌خبر از اینکه اسلام آمده تا به این‌گونه امتیازات پوچ و بى‌اساس پایان دهد؛ لذا آنها روى این پیشنهاد اصرار داشتند که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) این دسته را از خود براند؛ اما قرآن صریحاً و با ذکر دلایل زنده پیشنهاد آنها را نفى مى‌کند، نخست کسانى را که صبح و شام پروردگار خود را می‌خوانند و جز ذات پاک او نظرى ندارند، هرگز از خود دور مکن (و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداوة و العشى یریدون وجهه).

۳.۲ - دیدگاه تفسیر المیزان

آنچه از ظاهر سیاق آیه برمى‌آید و آیه بعدى هم که مى‌فرماید: (و کذلک فتنا بعضهم ببعض ...) آن را تأیید مى‌کند، این است که مشرکین معاصر رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم)، از آن‌جناب توقع داشته و پیشنهاد مى‌کرده‌اند که: این یک مشت فقیر و بیچاره‌اى که دور خود جمع کرده‌اى، متفرق ساز. سایر امت‌ها هم از انبیاى خود از این‌گونه خواهش‌هاى بی‌جا داشتند، که چرا امتیازى براى اغنیا بر فقرا قائل نمى‌شوند، و از روى نخوت و غرور انتظار داشتند که پیغمبرانشان اغنیا را دور خود جمع کرده، فقرا و بی‌نوایان را، با اینکه از صمیم دل ایمان آورده‌اند، از خود دور سازند، از آن جمله از قوم نوح این نوع خواهش‌هاى بی‌جا را حکایت مى‌کند: (فقال الملا الذین کفروا من قومه ما نریک الا بشرا مثلنا و ما نریک اتبعک الا الذین هم اراذلنا بادى الراى و ما نرى لکم علینا من فضل بل نظنکم کاذبین قال یا قوم ارایتم ان کنت على بینة من ربى و آتانى رحمة من عنده فعمیت علیکم ا نلزمکموها و انتم لها کارهون) تا آنجا که مى‌فرماید: (و ما انا بطارد الذین آمنوا انهم ملاقوا ربهم) در ادامه مى‌فرماید: (و لا اقول لکم عندى خزائن الله و لا اعلم الغیب و لا اقول انى ملک و لا اقول للذین تزدرى اعینکم لن یؤتیهم الله خیرا الله اعلم بما فى انفسهم انى اذا لمن الظالمین).
اگر این آیات را با آیات مورد بحث دقیقا مقایسه نموده، تطبیق دهیم، این معنا به دست مى‌آید که ناگزیر باید مراد از: (الذین یدعون ربهم بالغدوة و العشى یریدون وجهه) مؤمنین باشند، و اگر صریحا نفرموده: مؤمنین، بلکه وصف آنان را که همان دعاى صبح و شام و یا نماز صبح و شامشان است ذکر کرده، براى این بوده که بفهماند ارتباط و دوستیشان نسبت به خداى تعالى در امرى است که جز خدا کسى در آن مداخله ندارد.
• «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا؛ با کسانى باش که پروردگار خود را صبح و عصر مى‌خوانند، و تنها رضاى او را مى‌طلبند! و هرگز به‌خاطر زيورهاى دنیا، چشمان خود را از آن‌ها برمگير! و از کسانى که قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مکن! همان‌ها که از هواى نفس پي‌روى کردند، و کارهايشان افراطى است».

۳.۳ - بیان آیه

مفسران در شأن نزول بخشى از آیات فوق چنین نوشته‌اند: جمعى از ثروتمندان مستکبر و اشراف از خود راضى عرب به حضور پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) رسیدند، و در حـالى کـه اشـاره بـه مـردان با ایمانى همچون سلمان، ابوذر، صهیب، و خباب و مانند آنها مى‌کردند گفتند: اى محمد اگر تو در صدر مجلس بنشینى، و این‌گونه افراد که بوى آنـها مشام انسان را آزار مى‌دهد و لباس‌هاى خشن و پشمینه در تن دارند، از خود دور سازى (و خلاصه مجلس تو مجلسى در خور اشراف و شخصیت‌ها! بشود) ما نزد تو خواهیم آمد، در مـجـلست خواهیم نشست و از سخنانت بهره مى‌گیریم؛ ولى چه کنیم که با وجود این گروه جاى ما نیست!
در ایـن هـنگام آیات فوق نازل شد و به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) دستور داد کـه هـرگـز تسلیم ایـن سـخنان فریبنده و تو خالى نشود و همواره در دوران زندگى با افـراد بـاایـمـان و پـاکدلى چون سلمان‌ها و ابوذرها باشد؛ هرچند دستشان از ثروت دنیا تهى و لباسشان پشمینه است.
معیار ارزش انسان‌ها پـسـت و مـقـام ظـاهرى و ثروتشان نیست؛ بلکه آنجا که راه خداست، وزیر و چوپان در یک صـف‌انـد، آیـات مـورد بـحث نیز در حقیقت همین مساله مهم را تعقیب مى‌کند و به پیامبر (صلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) چـنـیـن دسـتـور مـى‌دهـد: ((بـا کـسـانـى بـاش کـه صبحگاهان و عصرگاهان پروردگار خود را مى‌خوانند و تنها ذات پاک او را مى‌طلبند)


۱. کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.    
۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۴۱۶، ذیل آیه.    
۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۴۱۵، ذیل آیه.    
۴. کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.    
۵. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۳، ص۴۱۷، ذیل آیه.    
۶. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۳، ص۴۱۸، ذیل آیه.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۵۲.    
۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۲۵۳، ذیل آیه.    
۹. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۷، ص۱۴۱، ذیل آیه.    
۱۰. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۷، ص۱۴۲، ذیل آیه.    
۱۱. کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.    
۱۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۴۱۵، ذیل آیه.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «محمد و اصحاب صفه».    







جعبه ابزار