• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مساوقت وحدت با وجود

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



هر موجودی از جهت موجود بودنش، واحد است. حتی کثرتی هم که در خارج تحقق دارد، از آن جهت که موجود است دارای یک کثرت است و واحد می‌باشد و هر واحدی هم یا وجود عینی دارد، یا لااقل وجود ذهنی دارد، پس وحدت و وجود با یکدیگر تلازم دارند.
[۱] کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، طوسی، نصیرالدین محمد، ص۱۴۸، قم، نشر اسلامی، هفتم، ۱۴۱۷ ق، تعلیقه آیة الله حسن زاده.
[۲] ترجمه و شرح نهایة الحکمه، شیروانی، علی، ج۱، ص۴۴۳، قم، نشر الزهرا، دوم، ۱۳۷۴ ش.
و در صدق بر اشیاء، متساوی هستند.
[۴] شرح نهایة الحکمة، حقانی زنجانی، حسین، ج۱، ص۲۹۵، قم، نشر شکوی، ۱۳۶۹ش، اول.
علاوه بر این، این دو مفهوم از حیث قوت و ضعف هم با یکدیگر موافق هستند؛ یعنی هر چه وجود چیزی قوی تر باشد وحدت آن نیز اتم خواهد بود.



شیخ الرئیس ، به صورت گذرا به این بحث اشاره کرده است،
[۶] الشفاء، شیخ الرئیس ابن سینا، حسین، الهیات، ص۱۰۳، به همت دکتر ابراهیم مدکور، قم، منشورات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق.
ولی فخر رازی ،
[۷] مباحث مشرقیه، رازی، فخرالدین محمد، ص۸۱، قم، نشر بیدار، دوم، ۱۴۱۱ ق.
خواجه نصیر الدین ،
[۸] کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، طوسی، نصیرالدین محمد، ص۱۴۸.
علامه حلی به صورت مستقل و مجزا به این بحث پرداخته‌اند و از این زمان، به صورت یک بحث مستقل فلسفی در اکثر کتابهای فلسفی مورد بحث و جرح و تعدیل قرار گرفته است. عده‌ای این قاعده را قبول ندارند و نقض هائی بر آن وارد می‌کنند ولی مشهور فلاسفه ، این نظریه را قبول کرده و به اشکالات آن جواب داده‌اند.




۲.۱ - ایراد اول

ممکن است برخی مخالفین بگویند وحدت، وصفی است که حمل بر مفاهیم و ماهیات می‌شود با صرف نظر از وجود آنها مثل وحدت نوعی و وحدت جنسی در حالی که وجود تا زمانی که ماهیت موجود نشده است بر آن حمل نمی‌شود پس از موجود شدن هم در حقیقت بر موجودیت ماهیت حمل شده است نه بر خود ماهیت. پس این دو مفهوم، در صدق بر اشیاء، متساوی نیستند.
[۹] تعلیقه علی نهایة الحکمة، مصباح یزدی، محمدتقی، ص۲۰۳، قم، موسسه در راه حق، اول، ۱۴۰۵ ق.
در جواب از این ایراد می‌توان گفت؛ اگر چه حمل وجود بر نوع و جنس ، ممکن نیست (چون نوع و جنس، وجود خارجی ندارند) ولی به اعتبار وجود ذهنی آنها، می‌توان وجود را بر آنها حمل کرد.
[۱۰] تعلیقه علی نهایة الحکمة، مصباح یزدی، محمدتقی، ص۲۰۳، قم، موسسه در راه حق، اول، ۱۴۰۵ ق.


۲.۲ - ایراد دوم

کثیر، از جهت کثیر بودنش، موجود است ولی واحد نیست. پس نتیجه می‌گیریم، برخی از موجودات، واحد نیستند. پس انقسام موجود به واحد و کثیر با مساوقت وجود با واحد منافات دارد.
[۱۱] مباحث مشرقیه، رازی، فخرالدین محمد، ص۸۱، قم، نشر بیدار، دوم، ۱۴۱۱ ق.
[۱۲] شرح نهایة الحکمة، حقانی زنجانی، ج۱، ص۲۹۵.

جوابی که از این ایراد داده شده این است که: واحد دو اعتبار دارد؛ اعتبار اول: وحدت مطلقه و فی نفسه که شیء، بدون قیاس بعضی از مصادیقش با برخی دیگر لحاظ می‌شود در اینصورت واحد با وجود مساوق و ملازم است و حتی کثیر هم به این اعتبار واحد است؛ اعتبار دوم: وحدت نسبی ، که شیء با قیاس بعضی از مصادیقش با برخی دیگر لحاظ می‌شود که در اینصورت برخی از مصادیق، مصداق عدم انقسام هستند (واحد) و برخی مصداق انقسام (کثرت مثل عشرة) پس هیچ تعارضی بین تقسیم موجود به واحد و کثیر و مساوقت وجود و واحد نیست.
[۱۴] نهایة الحکمه، طباطبایی، محمدحسین، ص۱۸۱، قم، نشر اسلامی، هفتم، ۱۴۲۴ ق.


۲.۳ - ایراد سوم

وحدت از معانی انتزاعی عقلی و معقول ثانی است که اگر حقیقت خارجی بخواهد داشته باشد، باید خود وحدت هم وحدتی داشته باشد (به خاطر مساوقت وجود با وحدت) و هکذا وحدتش هم باید وحدتی داشته باشد و این تا بی نهایت ادامه دارد و مستلزم تسلسل است.
[۱۵] نهایة الحکمه، طباطبایی، محمدحسین، ص۱۸۱.
[۱۷] شرح نهایة الحکمة، حقانی زنجانی، ج۱، ص۲۹۶.
جوابی که از این ایراد داده‌اند این است که؛ وحدتی که خود وحدت دارد، عین ذات آن می‌باشد، نه زائد بر آن. پس وحدت ذاتا واحد است و محتاج به وحدت عارضی دیگری نمی‌باشد.
[۱۸] نهایة الحکمه، طباطبایی، محمدحسین، ص۱۸۱.
[۱۹] شرح نهایه شیروانی، علی شیروانی، ج۱، ص۴۴۷.



امام‌ خمینی همسو با حکما برای وجود احکامی قائل است از جمله:
۱-مساوقت وجود و تشخص: تشخص عین وجود است، زیرا بنابر مسلک اصالت وجود غیر از وجود، حقیقت دیگری متحقق نیست، امام‌ خمینی با اشاره به تفاوت دقیق میان تشخص و تمیز قائل است که ضمیمه کردن مفهومی به مفهوم دیگر موجب نمی‌شود که ماهیت و مفهوم از صدق بر افراد بسیار امتناع داشته باشد و این وجود متشخص است که مفهوم را مقید می‌کند؛ پس متشخص همان متاصل است و متاصل همان وجود است و اگر از مفاهیم سخن به میان می‌آید، آن‌ها علایم و امارات تشخص‌اند.
۲- مساوقت وجود با وحدت: هرجا وجود است، وحدت هست و هر جا وجود نیست، وحدت نیست، وحدت در احکام تابع وجود است. اگر وجود اعتباری است، وحدت نیز اعتباری است و اگر وجود حقیقی است وحدت نیز حقیقی است.
۳- خیر بودن وجود: یکی از احکام وجود که غالب حکما بر بدیهی بودن آن اتفاق دارند، خیر بودن وجود است امام‌ خمینی به‌ این ویژگی پرداخته و بر این باور است که وجود یکپارچه حسن و زیبایی و خیر محض است.
۴- جزء نداشتن وجود: حقیقت وجود بسیط محض است و ترکیب مطلقاً از ساحت آن مبرا است؛ البته اگر اصل حقیقت وجود تنزل کند ترکیب عقلی و خارجی به حسب مناسبت و مشاهده و منازل آن بر آن عارض می‌شود ولی ترکیب امری عرضی است. هر‌ اندازه که وجود بسیط باشد، اشتمال آن بر کثرات بیشتر و احاطه آن بر امور متضاد تمام‌تر است و آن به‌ جهت وسعت وجود است؛ زیرا در وجود هیچ‌گونه عدم و ظلمت و نقصی آمیخته نیست.
[۲۴] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۲۴۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



۱. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، طوسی، نصیرالدین محمد، ص۱۴۸، قم، نشر اسلامی، هفتم، ۱۴۱۷ ق، تعلیقه آیة الله حسن زاده.
۲. ترجمه و شرح نهایة الحکمه، شیروانی، علی، ج۱، ص۴۴۳، قم، نشر الزهرا، دوم، ۱۳۷۴ ش.
۳. حکمت متعالیه فی الاسفار الاربعه، صدرالدین شیرازی، محمد، ج۲، ص۸۲، بیروت، داراحیاء التراث العربی، سوم، ۱۹۸۱ م.    
۴. شرح نهایة الحکمة، حقانی زنجانی، حسین، ج۱، ص۲۹۵، قم، نشر شکوی، ۱۳۶۹ش، اول.
۵. حکمت متعالیه فی الاسفار الاربعه، صدرالدین شیرازی، محمد، ج۲، ص۸۲.    
۶. الشفاء، شیخ الرئیس ابن سینا، حسین، الهیات، ص۱۰۳، به همت دکتر ابراهیم مدکور، قم، منشورات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق.
۷. مباحث مشرقیه، رازی، فخرالدین محمد، ص۸۱، قم، نشر بیدار، دوم، ۱۴۱۱ ق.
۸. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، طوسی، نصیرالدین محمد، ص۱۴۸.
۹. تعلیقه علی نهایة الحکمة، مصباح یزدی، محمدتقی، ص۲۰۳، قم، موسسه در راه حق، اول، ۱۴۰۵ ق.
۱۰. تعلیقه علی نهایة الحکمة، مصباح یزدی، محمدتقی، ص۲۰۳، قم، موسسه در راه حق، اول، ۱۴۰۵ ق.
۱۱. مباحث مشرقیه، رازی، فخرالدین محمد، ص۸۱، قم، نشر بیدار، دوم، ۱۴۱۱ ق.
۱۲. شرح نهایة الحکمة، حقانی زنجانی، ج۱، ص۲۹۵.
۱۳. تعلیقه بر نهایة الحکمة، فیاضی، غلامرضا، ج۲، ص۵۲۸، قم، موسسه امام خمینی، اول، ۱۳۸۲ش.    
۱۴. نهایة الحکمه، طباطبایی، محمدحسین، ص۱۸۱، قم، نشر اسلامی، هفتم، ۱۴۲۴ ق.
۱۵. نهایة الحکمه، طباطبایی، محمدحسین، ص۱۸۱.
۱۶. حکمت متعالیه فی الاسفار الاربعه، صدرالدین شیرازی، محمد، ج۲، ص۸۸.    
۱۷. شرح نهایة الحکمة، حقانی زنجانی، ج۱، ص۲۹۶.
۱۸. نهایة الحکمه، طباطبایی، محمدحسین، ص۱۸۱.
۱۹. شرح نهایه شیروانی، علی شیروانی، ج۱، ص۴۴۷.
۲۰. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۱. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۲. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۹۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۲۳. خمینی، روح‌الله، شرح دعاء السحر، ص۱۹-۲۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۲۴. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۲۴۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مساوقت وحدت با وجود».    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار