• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مغیث بن حارث رومی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مغیث رومی غلام عبدالملک بن مروان که ایشان را ادب کرده است. مغیث اصالة رومی نیست، بلکه نسبش مغیث بن حارث بن حویرث بن جبلة بن ایهم غسانی می‌باشد که از روم به اسارت گرفته شده بود. در نهایت از بنی مغیث عظما و خوبان قرطبه به وجود آمدند.



طارق در هنگام فتح قرطبه، برخی از فرماندهان برجستۀ سپاهیانش را برای تصرف شمار معدودی از شهرها و پایگاه‌های مهم روانه کرد و مغیث رومی، مولای ولید بن عبدالملک
[۱] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۸۷، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
را به طور خاص فرمان داد که با هفتصد سوار برای تصرف شهر مهم قرطبه حرکت کند، زیرا وی به جغرافیای منطقه اشراف کامل داشت.
[۲] عبدالواحد، ذنون طه، الفتح و الاستقرار العربی الاسلامی‌فی الاندلس بعد سقوط غرناطه، ص۱۵۳، بیروت، دار المدار الاسلامی، ۲۰۰۲م.
وی اموال و املاک بسیاری داشت، از املاک وی بلاط مغیث رومی‌ بود، این منطقه «خانه‌ای با دیوارهای بلند و دارای مزرعه و درختان زیتون و میوه بود، که "یّسانه" نام داشت، و از آنِ شخصی بود که مغیث وی را به اسارت گرفته بود، در این خانه کاخی تسخیر‌ناپذیر با حصاری کنگره‌دار وجود داشت، که متعلق به این شخص بود، این خانه در‌ اندلس به به نام بلاط مغیث معروف است.»
[۳] اخبار مجموعة فی التاریخ الاندلس، ص۲۱، نشره و ترجمه، علق علیه لافویتس‌ای اکنترا، مدرید، ۱۸۶۷.



مغیث در ساحل چپ رودخانه وادی الکبیر فرود آمد و منتظر فرصت مناسب برای عبور از این رودخانه شد. زیرا پل رومی‌ قدیم که دو طرف رودخانه را به هم وصل می‌کرد، از بین رفته بود. فرمانده مسلمانان مدتی در آن‌جا نشست و از شهر کسب خبر می‌کرد. او دانست که ثروتمندان و بزرگان از ترس و وحشت شهر را ترک کرده‌اند و جز بزرگ شهر و توده مردم و چهارصد سوار، برای دفاع از آن، کسی نمانده است. مغیث شنید که دیوار قدیم شهر، بالای پل رودخانه‌ای وجود دارد، در یک شب بارانی که نگهبانان دیوار از ترس سرما و باران، غفلت کردند یکی از سپاهیان مسلمان از دیوار در محل رخنه بالا رفت و دیگران به دنبال او حرکتی کردند و در پشت دیوار تجمع نمودند، آن‌گاه وارد شهر شدند، نگهبانان دروازه پل را شکستند و مغیث و سپاهیان او پس از عبور موفقیت‌آمیز از رودخانه وارد شهر شدند. حاکم و سپاهیان او کوشیدند با این حمله ناگهانی با مسلمانان مقابله کنند و در برابر شان مقاومت ورزند، اما آنان توانایی مقاومت نداشتند و عقب نشستند و در کلیسای بخش غربی شهر تحصن کردند و سه ماه در محاصره بودند. مغیث توانست با کمک یهودیان قرطبه که به دلیل آزار و اذیت‌هایی که از گوت‌های مسیحی دیده بودند با مسلمانان همراهی می‌کردند، شهر را تسخیر کند و طلیطلیه، پایتخت حکومت گوت‌ها بدونه مقاومت آن‌چنانی گشوده شد و فرمانده فاتح آن به سمت شمال شرق رفت.
[۴] ابن عذاری مراکشی، احمد بن محمد، البیان المغرب فی الاخبار الاندلس و المغرب، ج۲، ص۱۲، تحقیق لووی یروونسال وچ، سی کولان، درالثقافه، ۱۹۸۳.
[۵] ابن عذاری مراکشی، احمد بن محمد، البیان المغرب فی الاخبار الاندلس و المغرب، ج۲، ص۱۵۵ - ۱۵۶، تحقیق لووی یروونسال وچ، سی کولان، درالثقافه.
[۶] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۹۸-۹۹، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.

مغیث به طارق خبر داد که شهر را تصرف کرده و نیروهای حامی‌ آن را در محاصرۀ خود دارد. او در قصر حکومتی قرطبه مستقر شد و به تنظیم امور شهر پرداخت. محاصره طولانی و آب و غذای داخل کلیسا کم شد. سعی کردند خود را نجات‌دهند و از محاصره، فرار کنند، اما مغیث رومی‌ مراقب حوادث بود و متحصنان را اسیر کرد، مغیث گروهی از سپاهیان خود را به مناصب اداری شهر گماشت و یهودیان را شهر همراه آنان کرده تا در تامین امنیت و اداره امور شهروندان به مسلمانان کمک کنند.
[۷] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۵۷-۵۸، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.


۲.۱ - فاتح قرطبه

پس از فتح طلیطله در سال ۹۴ - ۹۵ (ه. ق) که مرکز شبه جزیرۀ ایبریا بود. وی زمستان را در طلیطله گذراند و از آن‌جا فرستادگان خود از جمله مغیث رومی‌ فاتح قرطبه را به دمشق فرستاد، که مژدۀ فتح شهرها و دژهای شبه جزیرۀ‌ اندلس را -که خداوند به دست دو فرمانده بزرگ موسی بن نصیر و طارق بن زیاد محقق ساخت- به مرکز خلافت و خلیفه ولید بن عبدالملک برساند.
[۸] ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۷۸ - ۷۹، مصحح محمدالزینی، ناشر موسسه الحلبی.
[۹] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۶۴، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
[۱۰] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۹۹، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.



در متون و منابعی که از سوی تاریخ‌نگاران مشرق اسلامی‌ نوشته شده در مورد رفتار موسی بن نصیر و طارق مطالبی ذکر شده است که منشا آن گزارش ابن عبدالحکم مصری است. ابن عبدالحکم معتقد است موسی، طارق را در بند کرد و او را در زندان افکند، و تصمیم به قتلش گرفت، اما با وساطت مغیث رومی‌ از این کار خوداری ورزید، طارق در زندان نامه‌ای به مغیث نوشت و از او تقاضا کرد، ماجرایش را سریعاً به خلیفه ولید اطلاع دهد، مغیث نزد موسی رفت، و او را از بدرفتاری با طارق برحذر داشت، آن‌گاه به دمشق رفت و ماجرا را به اطلاع ولید رسانید. ولید نامه‌ای تهدیدآمیز به موسی نوشت و او را به دمشق احضار کرد، موسی از ترس، طارق را آزاد نمود و‌ اندکی بعد به دمشق بازگشت تا به سبب رفتارش با طارق، در برابر خلیفه حساب پس دهد.
[۱۳] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۹۹، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.

لذا موسی بن نصیر هنگامی‌ که با حسن امکانات نظامی‌ و استقرار مسلمانان در شهرها و قلعه‌های فتح شدۀ اسپانیا اطمینان یافت، همراه با طارق بن زیاد از طلیطله به سوی سرزمین‌های شمالی اسپانیا حرکت کرد. هنگامی‌ که موسی و طارق با سپاهیان خود در این مناطق سرد و خشن اسپانیا سرگرم نبرد بودند مغیث رومی‌ از دمشق سر رسید، پیغام آورد که خلیفه دو فرمانده مسلمان (موسی و طارق) را به شام فراخوانده است، برای اعلام گزارش فتوحات خویش در شبه جزیرۀ ایبریا به خلیفه، یا این که وی از همه اقدامات آنان رضایت نداشت.


با این همه نزد مورخان مسلم است که علت فراخوانی فرماندهان به دارالخلافه این بود که مغیث رومی، موسی بن نصیر را دربارۀ اقداماتی چند بازخواست کرد و بر او ایراد گرفت. مغیث با موسی بن نصیر در آن چه که داشت، هم چشمی‌ و رقابت می‌کرد و شاید بدین علت که موسی، قطعه زمینی را که مغیث رومی‌ در فتح قرطبه در تصرف خود گرفته بود از او باز پس گرفت. دارالحکومه در این قطعه زمین قرار داشت و مغیث آن‌جا را با اماکن اطراف آن تصرف کرد، لذا در دمشق کوشید خلیفه را از موسی دل‌ چرکین کند و فضای محافل اطراف حکومت و خلافت را علیه او بشوراند. با این وجود موسی می‌دانست که هنوز فتوحات به نتیجه نرسیده و تصرف سرزمین‌ها و مناطق باقی مانده اسپانیا امری بسیار ضروری است. لذا موفق شد مغیث رومی، فرستاده خلیفه را راضی کند تا به او فرصت دهد، آن چه را که تصمیم گرفته انجام دهد، سپس به سوی خلیفه بازگردد.
[۱۴] مقری، احمد، نفح الطیب، ج۱، ص۱۷۴ - ۱۷۵، طبعة دوزی، لایدن، ۱۸۵۵.
[۱۵] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۶۶-۶۷، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
[۱۶] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۸۷-۸۸، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
[۱۷] ناصری طاهری، عبدالله، مقدمه‌ای بر تاریخ مغرب اسلامی، ص۱۱۵ - ۱۱۴، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵.
لذا موسی پیشنهاد کرد که نصف غنایم سرزمین‌هایی را که در این مدت فتح خواهد کرد به او بدهد و ضمناً کاخ فرمانروایی کوردوبا واقع در بخش شرقی آن را، به او ببخشد. مغیث پذیرفت و از آن زمان به بعد این کاخ به قصر مغیث معروف شد!
[۱۸] مقری، احمد، نفح الطیب، ج۱، ص۱۷۴، طبعة دوزی، لایدن، ۱۸۵۵.
[۱۹] مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۱۵۱، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.



پس از شکست سپاهیان شامی‌ در قیام ریف، هشام بن عبدالملک تصمیم گرفت که انتقام این شکست بزرگ را بگیرد. لذا سپاهی متشکل از بیست و هفت هزار نفر جنگجو که همگی از اعراب شام بودند، بسیج کرد و فرماندهی آن را به یک نفر شامی‌ به نام «کلثوم بن عیاض قشیری» سپرد و در همراهی وی دو تن بودند، یکی خواهر زاده‌اش بلج بن بشر عیاض قشیری و دیگری ثعلبه سلامه عاملی که در تعصب شامی‌ دست کمی‌ از وی نداشتند را منصوب کرد. زمانی که این سپاه به مصر رسید، سه هزار نفر دیگر به این سپاه پیوستند و بدین طریق تعداد سپاهیان به سی هزار نفر رسید.
و بدین ترتیب امکان پیروزی بر این لشکر جرار وجود داشت، اما خلیفه دستور داد که عرب‌های افریقیه نیز به آنان بپیوندند. چهل هزار نفر از این عرب‌ها به فرماندهی حبیب بن ابی عبیده (پیشوای عرب‌های بلدی مغرب) به سپاه کلثوم پیوستند در این بین تازیان شام با عرب‌های افریقیه بدرفتاری می‌کردند که این سبب رنجش و نفرت تازیان افریقیه از شامیان گردید و حبیب بن ابی عبیده از فرماندهان عرب‌ه‌ای افریقیه تهدید کرد که قوای خود را بر ضد کلثوم بن عیاض نشانه خواهد گرفت. ولی با این وجود، حبیب بن ابی عبیده و تازیان افریقیه که‌ هارون فرنی سرکرده سواران آن‌ها بود و مغیث رومی‌ سردار پیاده نظامشان، به نیروهای کلثوم پیوستند، در حالی که میان این دو گروه نفرت و بغض شدیدی بود.
[۲۰] مونس، حسین، تاریخ و تمدن مغرب، ج۱، ص۱۴۰، ترجمه حمیدرضا شیخی، تهران، سمت، ۱۳۸۴.
بالاخره نیروهای شامی‌ و عرب‌های افریقیه در جنگی نابرابر با بربرها به رهبری حمید زناتی شکست سختی از نیروهای شامی‌ خوردند. در این نبرد فرماندهان مسلمانی چون مغیث رومی،‌ هارون فرنی، کلثوم بن عیاض و حبیب بن ابی عبیده کشته شدند و بلج بن بشر و سپاهیان مسلمان به همراهی ثعلبه سلامه گریختند.
[۲۱] مونس، حسین، تاریخ و تمدن مغرب، ج۱، ص۱۴۰، ترجمه حمیدرضا شیخی، تهران، سمت، ۱۳۸۴.



۱. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۸۷، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۲. عبدالواحد، ذنون طه، الفتح و الاستقرار العربی الاسلامی‌فی الاندلس بعد سقوط غرناطه، ص۱۵۳، بیروت، دار المدار الاسلامی، ۲۰۰۲م.
۳. اخبار مجموعة فی التاریخ الاندلس، ص۲۱، نشره و ترجمه، علق علیه لافویتس‌ای اکنترا، مدرید، ۱۸۶۷.
۴. ابن عذاری مراکشی، احمد بن محمد، البیان المغرب فی الاخبار الاندلس و المغرب، ج۲، ص۱۲، تحقیق لووی یروونسال وچ، سی کولان، درالثقافه، ۱۹۸۳.
۵. ابن عذاری مراکشی، احمد بن محمد، البیان المغرب فی الاخبار الاندلس و المغرب، ج۲، ص۱۵۵ - ۱۵۶، تحقیق لووی یروونسال وچ، سی کولان، درالثقافه.
۶. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۹۸-۹۹، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۷. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۵۷-۵۸، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۸. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۲، ص۷۸ - ۷۹، مصحح محمدالزینی، ناشر موسسه الحلبی.
۹. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۶۴، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۱۰. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۹۹، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۱۱. ابن عبدالحکم مصری، عبدالرحمن بن عبدالله، فتوح مصر و المغرب، ص۲۳۸، تحقیق عبدالمنعم عامر، قاهره، لجنة البیان العربی، ۱۹۶۱م.    
۱۲. ابن عبدالحکم مصری، عبدالرحمن بن عبدالله، فتوح مصر و المغرب، ص۲۳۸، تحقیق عبدالمنعم عامر، قاهره، لجنة البیان العربی، ۱۹۶۱م.    
۱۳. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۹۹، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۱۴. مقری، احمد، نفح الطیب، ج۱، ص۱۷۴ - ۱۷۵، طبعة دوزی، لایدن، ۱۸۵۵.
۱۵. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۶۶-۶۷، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۱۶. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۸۷-۸۸، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۱۷. ناصری طاهری، عبدالله، مقدمه‌ای بر تاریخ مغرب اسلامی، ص۱۱۵ - ۱۱۴، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵.
۱۸. مقری، احمد، نفح الطیب، ج۱، ص۱۷۴، طبعة دوزی، لایدن، ۱۸۵۵.
۱۹. مونس، حسین، فجرالاندلس (سپیده دم‌اندلس)، ص۱۵۱، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، ۱۹۵۹.
۲۰. مونس، حسین، تاریخ و تمدن مغرب، ج۱، ص۱۴۰، ترجمه حمیدرضا شیخی، تهران، سمت، ۱۳۸۴.
۲۱. مونس، حسین، تاریخ و تمدن مغرب، ج۱، ص۱۴۰، ترجمه حمیدرضا شیخی، تهران، سمت، ۱۳۸۴.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مغیث بن حارث رومی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۰۳/۱۱.    






جعبه ابزار