• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میرزا عبدالوهاب قزوینی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ملاعبدالوهاب قزوینی مشهور به ملاآقای قزوینی، از بزگترین علما و فقهای مجاهد برجسته ایران در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری بوده است.



ملاآقای قزوینی از افاضل شاگردان ملاعلی نوری است.
[۲] تهرانی، آقابزرگ، الکرام البرره، ص۱۵۱.
پس از مراجعت از اصفهان به قزوین، حوزه گرمی دائر کرده و فضلا به حوزه‌اش می‌شتافته‌اند.
مرحوم آقاعلی مدرس زنوزی در گزارش زندگانی خود نوشته که مدتی برای کسب فیض از محضر این مرد بزرگ به قزوین رفته است. وی از کسانی است که نزد ملااسماعیل اصفهانی که شاگرد بزرگ ملاعلی نوری است نیز تحصیل کرده است لهذا به اعتباری می‌توان او را از طبقه سی‌ام و هم‌طبقه حاجی سبزواری شمرد وی در سال ۱۲۸۲ درگذشته است.
[۴] زنوزی، عبدالله، انوار جلیه، مقدمه آقای آشتیانی، صفحه پنج.
در تاریخ وفات وی اقوال دیگری نیز نقل شده است.


وی احتمالا در دهه ۱۱۸۰ ق به دنیا آمد. دروس مقدمات را از پدرش شیخ محمدعلی و گروهی دیگر از علمای قزوین فراگرفت، سپس برای تکمیل آن به عراق رفت تا از حوزه‌های درسی کربلا، نجف و کاظمین استفاده برد. از اینرو در کربلا در محضر درس وحید بهبهانی، سید محمد طباطبایی (معروف به مجاهد)، شریف العلمای مازندرانی و در نجف در درس سید محمد مهدی بحرالعلوم، شیخ جعفر نجفی (کاشف الغطاء) و سیدجواد عاملی، در کاظمین در درس شیخ اسدالله کاظمی و سید عبدالله شبر حضور یافت، چنانکه در درس شیخ احمد احسایی نیز شرکت کرد. حکمت و فلسفه را از ملاعلی نوری و دیگران آموخت و اجازه اجتهاد را از بیش از چهل مجتهد از جمله علمای مذکور دریافت کرد. سپس به موطن خود بازگشت و به تدریس و قضاوت پرداخت.


او از بزرگترین علما و فقهای نابغه شیعه در زمان خود بود. در ۱۲۳۰ ق به همراه شوهر خواهرش ملامحمد صالح برغانی به سفر حج رفت. سپس از آنجا به قاهره سفر کرد و با بزرگترین علمای الازهر گفتگو کرد و اجازاتی از علمای شافعی آن شهر گرفت. میرزا عبدالوهاب، معاصر ملامحمدتقی برغانی (معروف به شهید ثالث) و از حاضران مجلس مناظره استادش شیخ احمد احسایی بود و به او نیز گرایش داشت.


در ۱۲۴۱ ق که سیدمحمد طباطبایی، معروف به مجاهد، به عزم جهاد با روس‌ها به تهران آمد. میرزا عبدالوهاب از جمله علمای بود که به دعوت وی به تهران آمد و به همراه او و گروه دیگری از علمای سراسر کشور برای مقابله با روس‌ها به اردگاه نظامی فتحعلی شاه در چمن سلطانیه رفتند و دسته جمعی فتوای جهاد بر ضد روس‌ها صادر کردند. به نوشته جهانگیر میرزا در تاریخ نو: «علمای بلاد که در اردوی همایون جمع شده بودند… روانه آذربایجان (گردیده) و در هر اردو، جمعی از ایشان برای وعظ و ترغیب و تحریص غازیان مامور شدند…».


در ۱۲۷۳ ق که نیروهای انگلیسی پس از اعلام جنگ به دولت ایران، بندر بوشهر را اشغال کردند، مردم قزوین همانند مردم بیشتر شهرها آمادگی خود را در جنگ با نیروهای انگلیسی و اعزام به مناطق جنگی اعلام داشتند. بدین منظور میرزا عبدالوهاب قزوینی به عنوان نماینده مردم قزوین در رجب همان سال به تهران آمد و با ناصرالدین شاه ملاقات کرد و آمادگی مردم قزوین را به اطلاع شاه رساند.


او در اواخر عمر به نجف اشرف هجرت کرد و در آنجا ساکن شد و به تدریس و قضاوت پرداخت تا اینکه بیمار شد و در نجف اشرف درگذشت. آقا بزرگ تهرانی وفات او را پس از ۱۲۶۰ ق و بیشتر منابع در ۱۲۷۰ دانسته‌اند که این هر دو تاریخ قطعا اشتباه است، زیرا او به گواهی روزنامه وقایع اتفاقیه تا پایان رجب ۱۲۷۳ ق زنده بوده است.


میرزا عبدالوهاب قزوینی بیش از سی کتاب، رساله و حاشیه نوشت، از جمله: خلاصه الرشاد فی شرح اربعین حدیثا خلاصه الرشاد فی الدلاله علی منهج العباد (فارسی، در اصول و فروع دین)؛ هدایه المسترشدین، رساله فی صلاه الجمعه، رساله فی مسائل التقلید (به عربی و فارسی)، اجتماع الامر و النهی، التجری (در اصول فقه)؛ حجیه الاجماع؛ حجیه المظنه؛ کتاب فی الرد علی رساله السید محمد باقر الاصفهانی فی عدم جواز تقلید المیت و وجوب العدول الی الحی، الفوائد الاصولیه…
[۵] محمد بن خاوند شاه، تاریخ روضه الصفا فی سیره الانبیاء و الملوک و الخلفا، ج۹، ص۶۴۵.
[۶] تاریخ نو، ص۱۸-۱۹، روزنامه وقایع اتفاقیه، ج۳، ص۲۱۱۲.
[۷] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، ج۲، ص۸۰۹-۸۱۲.
[۸] امین، حسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۷.
[۹] مینو در باب الجنه قزوین، ج۲، ص۶۶۶.
[۱۰] لسان الملک سپهر، محمد تقی ، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج۱ و۲، ص۳۶۵.



۱. لاهیجی، محمدجعفر بن محمدصادق، شرح مشاعر لاهیجی، ص۸۴.    
۲. تهرانی، آقابزرگ، الکرام البرره، ص۱۵۱.
۳. لاهیجی، محمدجعفر بن محمدصادق، شرح مشاعر لاهیجی، ص۹۰.    
۴. زنوزی، عبدالله، انوار جلیه، مقدمه آقای آشتیانی، صفحه پنج.
۵. محمد بن خاوند شاه، تاریخ روضه الصفا فی سیره الانبیاء و الملوک و الخلفا، ج۹، ص۶۴۵.
۶. تاریخ نو، ص۱۸-۱۹، روزنامه وقایع اتفاقیه، ج۳، ص۲۱۱۲.
۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، ج۲، ص۸۰۹-۸۱۲.
۸. امین، حسن، مستدرکات اعیان الشیعه، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۷.
۹. مینو در باب الجنه قزوین، ج۲، ص۶۶۶.
۱۰. لسان الملک سپهر، محمد تقی ، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج۱ و۲، ص۳۶۵.



دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «میرزا عبدالوهاب قزوینی».    
مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۶۰۱-۶۰۰.    






جعبه ابزار