• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مناظره درباره عدالت امام علی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امام علی (علیه‌السّلام) در راستای عدالت اسلامی، و پیکار با هر‌گونه اشرافیّت و تبعیضات، کشته شد، از این‌رو هنگامی که ضربت شهادت بر فرق سرش رسید، فرمود: سوگند به خدای کعبه، رستگار و پیروز شدم». پیروزی و رستگاری علی (علیه‌السّلام) به این نبود که به خاطر مصالح مادّی و شخصی خود، ارزشهای اسلامی را نادیده بگیرد، بلکه پیروزی و رستگاری او از این‌رو بود، که تا پای شهادت برای تداوم ارزشهای اسلامی از جمله اجرای عدالت و خط بطلان بر هر‌گونه اشرافیّت و تبعیضات ایستاد.



بین دو دانشمند اسلامی به نام حقجو و حمید، چنین مناظره شد:
حمید: ما وقتی که زندگی امام علی (علیه‌السّلام) را مشاهده می‌کنیم، بیشتر ابعاد زندگی او با جنگ و جهاد آمیخته شده است، جنگ او در عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) البتّه به فرمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بود و جنگ با مشرکان بود، و هیچ‌گونه شبهه‌ای در شایستگی و لزوم آن جنگ‌ها در میان نیست، ولی جنگ‌های امام علی (علیه‌السّلام) در عصر خلافت خود که سراسر عمر خلافت او را (که چهار سال و نُه ماه از سال ۳۶ تا ۴۰ ه‌.ق بود) فرا گرفت، مانند جنگ جمل و جنگ صفین و جنگ نهروان، و در این جنگ‌ها آن حضرت با مسلمانان می‌جنگید، مناسب بود که آن حضرت با سران قوم سازش کند، تا موجب نابودی عوامل جنگ شده و آنهمه خونریزی رخ ندهد.
حقجو: ما امام علی (علیه‌السّلام) را به عنوان یک انسان کامل، و یک حق‌پرست مخلص و قاطع می‌شناسیم، او در عصر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) با مشرکان و کافرانی که سدّ راه اسلام، و مخالف با اسلام بودند می‌جنگید، و در عصر خلافت خود نیز با کسانی می‌جنگید که پوسته‌ای از اسلام را گرفته بودند و مغز اسلام را به دور افکنده بودند، همان منافقانی که به نام اسلام، آبروی اسلام را می‌بردند و اسلام را از محتوا خارج نمودند، و آن را به عنوان وصول به اهداف نفسانی خود، یدک می‌کشیدند، بنابراین اگر دقّت کنیم زیان این گروه به اسلام، بیشتر از زیان مشرکان است.


حمید: امام علی (علیه‌السّلام) می‌توانست سران «ناکثین» (بیعت شکنان و آتش‌افروزان جنگ جمل) و «قاسطین» (طاغوتیان ضدّ اسلام حقیقی، مانند معاویه و حامیانش) و «مارقین» (تندروهای کج‌فهم از خوارج) را ببیند و مناصب و مقاماتی را به آنها داده و با بیت‌المال، آنها را جذب نماید، و به اصطلاح حق‌السّکوت به آنها بدهد، تا آنها را رام سازد.
حقجو: این طرز بیان شما نشان می‌دهد که شما بین یک رهبر و فرمانروای عادی، که مصالح شخصی خود را بر مصالح الهی مقدّم می‌دارد، با رهبر الهی که مجری فرمان خداست، فرقی نگذاشته‌ای، از این‌رو در اشتباه هولناکی افتاده‌ای. بهتر این است که به طور خلاصه به بررسی عوامل اصلی سه جنگ بزرگ عصر خلافت امام علی (علیه‌السّلام) بپردازیم، تا مطلب، روشنتر گردد. ریشه اصلی بروز جنگ جمل و صفّین، همان اشرافیّت و تبعیضات نشات گرفته از زمان جاهلیت بود، که آتش‌افروزان جنگ جمل و صفیّن، می‌خواستند آن را به صورت وسیع‌تر، وارد اسلام نمایند.

۲.۱ - ریشه اصلی جنگ جمل

در ماجرای جنگ جمل، افرادی مثل طلحه و زبیر و... از مقام رهبری امام علی (علیه‌السّلام) امتیازات برتری، می‌خواستند، آنها صریحاً می‌گفتند: فلان مقام و پست (مثلاً فرمانداری کوفه و بصره) را به ما واگذار، و بیت‌المال هنگفتی را در اختیار ما قرار بده. معنی این تقاضای پلید، این بود که بار دیگر عدّه‌ای ـ که گوئی از دماغ فیل افتاده‌اند ـ بساط اشرافیّت و تبعیضات و بی‌عدالتی را به راه‌اندازند، آن هم به نام اسلام. علی (علیه‌السّلام) هرگز حاضر نبود که خود‌خواهان افزون‌طلب را به خاطر یک رشته مصالح شخصی، بر جان و مال مردم، مسلّط کند، امام علی (علیه‌السّلام) یک انسان خداپرست بود، نه یک «آدمک ماکیاولیست» که به مصالح زودگذر مادّی و شخصی بیندیشد و همه ارزشهای الهی را فدای هوسهای مادّی کند.

۲.۲ - ریشه اصلی جنگ صفین

در مورد جنگ صفّین نیز، معاویه رسماً از حضرت علی (علیه‌السّلام) خواست، حکومت شام را با تمام اختیارات آن، به او واگذار کند، و روشن بود که معاویه می‌خواست با اختیارات تامّ، خویشان و نزدیکان بلی قربان‌گو و شکم‌پرست را بر جان و مال مردم مسلّط نماید، و یک حکومت سراسر اشرافی و تبعیض، به وجود آورد. آیا علی (علیه‌السّلام) می‌توانست ستمگران هوسباز را حاکم بر جان و مال مسلمانان کند؟ آیا چنین سازش پلید و خائنانه، درست است؟ در همان عصر افرادی مانند «مغیرة بن شعبه» زیر ماسک «النّصیحة لامراء المسلمین» چنین پیشنهادهائی به امام علی (علیه‌السّلام) نمودند، ولی آن حضرت با کمال قاطعیّت، در پاسخ فرمود: «و لم یکن اللّه لیرانی اتّخذ المضلّین عضدا؛ هرگز خداوند مرا این‌گونه نخواهد دید که گمراهان را به عنوان بازوی خود، انتخاب کنم». حتّی بعضی از یاران آگاه و فداکار علی (علیه‌السّلام) مانند عمار ‌یاسر و ابوالهیثم بن تیهان و... که از اوضاع اطلاع داشتند، به حضور امام علی (علیه‌السّلام) آمده و عرض کردند: «به طور موقّت، انعطاف نشان دهید، و برای سران قوم، امتیازی قائل شوید، تا بر ضدّ حکومت تو شورش نکنند، و بعضی از فرمانروایان ولایات را اگر‌چه شایسته نباشد بر سر کار باقی بگذارید، این‌ها رجال قوم هستند، ملاحظه آنها را بکنید...»، امام علی (علیه‌السّلام) در پاسخ آنها فرمود: «اتامرونی ان اطلب النّصر بالجور فیمن ولیت علیه، واللّه لا اطور به ما سمر سمیر و ما امّ نجم فی السّماء نجما؛ آیا به من دستور می‌دهید، به کسانی که تحت فرمانروائی من هستند، ستم کنم، تا یارانی گرد آورم، به خدا سوگند تا دنیا وجود دارد و تا ستاره‌ای دنبال ستاره دیگر، حرکت می‌کند این کار را نخواهم کرد.»

۲.۳ - ریشه جنگ نهروان

قاطعیّت امام علی (علیه‌السّلام) در برابر اشرافیّت و تبعیضات و بی‌عدالتی، موجب شد که طرفداران اشرافیّت و تبعیضات، جنگ جمل و صفیّن را به وجود آوردند، و به دنبال آن، در دل جنگ صفیّن، نطفه جنگ نهروان، منعقد گردید، نیرنگ صلح‌طلبی معاویه، و بر سر نیزه قرار دادن قرآن، سپاه علی (علیه‌السّلام) را از درون، سست کرد، و ماجرا به حادثه تلخ و تحمیلی «حَکَمَین» منجر شد، و تندروهای کج‌فهم (خوارج)، همان یاران دیروز امام علی (علیه‌السّلام) او را کافر خواندند و در نتیجه جنگ نهروان به پیش آمد، و چند نفر از تفاله‌های آنها، که یکی از آنها «ابن‌ملجم» بود، تصمیم بر قتل امام علی (علیه‌السّلام) گرفت، و سرانجام علی (علیه‌السّلام) را به شهادت رساند.


امام علی (علیه‌السّلام) در راستای عدالت اسلامی، و پیکار با هر‌گونه اشرافیّت و تبعیضات، کشته شد، که گفته‌اند: «قتل علیّ لشدة عدله؛ علی به خاطر قاطعیّت در اجرای عدالت کشته شد. (جرج جرداق، دانشمند مسیحی)». از این‌رو هنگامی که ضربت شهادت بر فرق سرش رسید، فرمود: «فزت و رب‌ الکعبة؛ سوگند به خدای کعبه، رستگار و پیروز شدم». پیروزی و رستگاری علی (علیه‌السّلام) به این نبود که به خاطر مصالح مادّی و شخصی خود، ارزشهای اسلامی را نادیده بگیرد، بلکه پیروزی و رستگاری او از این‌رو بود، که تا پای شهادت برای تداوم ارزشهای اسلامی از جمله اجرای عدالت و خط بطلان بر هر‌گونه اشرافیّت و تبعیضات ایستاد. امام علی (علیه‌السّلام) خواست این‌گونه مصالح شخصی را فدای ارزشهای سیاسی و اجتماعی اسلام کند، تا مسلمانان در هر زمان، در برابر ستمگران، ایستادگی کنند، مثلاً با اسرائیل متجاوز به مذاکره ننشینند، و به مستکبران جهانخوار، دست دوستی ندهند، و اسلام محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را از درون تهی ننمایند و به اسلام معاویه و یزید، تبدیل نسازند.


۱. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة الصفین، ص۵۸.    
۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱۲۶.    
۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۱، ص۲.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مناظره درباره عدالت امام علی»، تاریخ بازیابی۹۵/۷/۲۹.    






جعبه ابزار