• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مناظره درباره مقدار حد سارق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در مقدار حد سارق بنا به فرموده امام جواد (علیه السلام)، فقط انگشتان سارق باید قطع شود و بقیه دست باید باقی بماند.



«زرقان» (زُرقان (بر وزن عثمان) لقب ابوجعفر بوده که مردی محدث بوده است و فرزندش بنام «عمرو» استاد اصمعی محسوب می‌شده است.) که با «ابن ابی دؤاد» (ابن ابی دؤاد (بر وزن غراب) در زمان خلافت مامون، معتصم، واثق و متوکل عباسی، قاضی بغداد بوده است.) دوستی و صمیمیت داشت.


می‌گوید: ‌«یک روز «ابن ابی دؤاد» از مجلس معتصم بازگشت، در حالی که به شدت افسرده و غمگین بود.» علت را جویا شدم گفت: «امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم!» پرسیدم: «چرا؟» گفت‌: «به خاطر آنچه از ابوجعفر ثانی (امام جواد ‌(علیه السلام)) در مجلس معتصم بر سرم آمد!»
گفتم: ‌ «جریان چه بود؟»
گفت: «شخصی به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه (معتصم) خواست که با اجرای کیفر الهی او را پاک سازد.»
خلیفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن علی» (یعنی حضرت امام جواد ‌(علیه السلام)) را نیز فراخواند و از ما پرسید: «دست دزد از کجا باید قطع شود؟»
من گفتم: «از مچ دست
گفت: «دلیل آن چیست؟»
گفتم: چون منظور از دست در آیه تیمّم: «فَامْسَحُوا بِوُجوهِکُم و ایدیکُم؛صورت و دست‌هایتان را مسح کنید تا مچ دست است.»
گروهی از فقها در این مطلب با من موافق بودند و می‌گفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود، ولی گروهی دیگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود، و چون معتصم دلیل آنرا پرسید، گفتند: منظور از دست در آیه وضو: «فَاغسِلوا وُجوهَکُمْ وَ ایْدِیَکُمْ الی الْمرافِقِ؛صورت‌ها و دستهایتان را تا آرنج بشویید» تا آرنج است.»
آنگاه معتصم رو به محمد بن علی (امام جواد ‌علیه‌السّلام) کرد و پرسید: «نظر شما در مورد این مساله چیست؟»
گفت: «اینها نظر دادند، مرا معاف بدار.»
معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید.
امام محمد بن علی ‌علیه‌السّلام ‌گفت: «چون قسم دادی نظرم را می‌گویم. اینها در اشتباه‌اند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باید باقی بماند.»
معتصم گفت: ‌«به چه دلیل؟»
گفت: «زیرا رسول خدا ‌(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) ‌فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق می‌یابد. صورت (پیشانی)، دو کف دست، دو سر زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا). بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، دستی برای او نمی‌ماند تا سجده نماز را به جا آورد، و نیز خدای متعال می‌فرماید:
«وانَّ المساجِدَ لله فلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ احَداً؛سجده گاه‌ها (هفت عضوی که سجده بر آنها انجام می‌گیرد) از آن خداست، پس، هیچ کس را همراه و همسنگ با خدا مخوانید و عبادت نکنید.» مسجد (به کسر جیم بر وزن مجلس یا به فتح جیم بر وزن مشعل، جمع آن مساجد بمعنای محل سجده است.) و آنچه برای خداست قطع نمی‌شود. و همان‌طور که مسجد‌ها و خانه خدا و مکانی که پیشانی روی آن قرار می‌گیرد محل سجده هستند، خود پیشانی و شش عضو دیگر نیز که با آن‌ها سجده می‌کنیم، محلِ سجده محسوب می‌شوند و به همین دلیل اعتبار در این روایت «المساجد» به معنای هفت عضوی که با آن‌ها سجده می‌شود تفسیر شده است.
ابن ابی دؤاد می‌گوید: «معتصم جواب محمد بن علی ‌(علیه‌السّلام) ‌را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قطع کردند و ما نزد حضّار بی آبرو شدیم! و من همان‌جا از فرط شرمساری و‌ اندوه) آرزوی مرگ کردم.


۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰ ص۵، پاورقی.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۴. جن/سوره۷۲، آیه۱۸.    




سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مناظره درباره مقدار حد سارق»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۵/۲۹.    






جعبه ابزار