• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

موضوع سوگند

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سوگند بمعنای قسم و "قسم" در لغت به معنای جزءجزء کردن و بهره بردن است ؛"قسم" در اصل از "قسامه " بوده ( یمین و سوگندی که بر اولیاء مقتول ادا شود)، به معنای حسن و جمال می‌باشد.



سوگند در اصطلاح فقهی، اسمی برای "حلف " به کار برده شده است؛ وجه نامگذاری سوگند یادکردن به "قسم" اینست که یادکننده قسم گویا با سوگند خوردن در هر جایگاهی که باشد از زیبایی و جمال آن چیزی که به آن قسم می‌خورد، بهرهایی می‌برد؛


موضوع سوگند عبارت است از آنچه که مورد سوگند قرار می‌گیرد در متون فقهی چنین آمده است: «و الحالف یحلف ابدا علی القطع فی فعل نفسه و ترکه، و فعل غیره، و علی نفی العلم فی نفی فعل غیره».


مستفاد از متن شرح لمعه (فوق) چنین است که برای موضوع قسم وجوه زیر متصور می‌باشد:

۳.۱ - انجام فعل حالف

مثل آن که شخصی علیه دیگری ادعا می‌کند که وی متعهد شده که دین او را در تاریخ معین پرداخت کند و انجام نداده است و چون دلیلی ندارد، از دادگاه می‌خواهد که طرف او را وادار به سوگند نمایند. در اینجا مدعی علیه سوگند یاد می‌کند که دین مورد نزاع را پرداخت کرده است.

۳.۲ - ترک فعل حالف

مثل آن که شخصی ادعا کند که همسایه او شیشه منزلش را شکسته است، و چون دلیل ندارد از دادگاه می‌خواهد او را سوگند دهند، همسایه سوگند می‌خورد که چنین عملی را مرتکب نشده است.

۳.۳ - انجام فعل دیگری

مثل آن که مدعی ادعا می‌کند که مدعی علیه یک تخته قالی به امانت از او گرفته است، و چون دلیل ندارد از دادگاه می‌خواهد که مدعی علیه را سوگند دهند.
چنانچه در این فرض مدعی علیه سوگند را به مدعی رد کند، مدعی سوگند یاد می‌کند بر عمل به امانت بردن قالی توسط مدعی علیه. در موارد فوق که هم می‌توان فرض کرد سوگند توسط مدعی یاد شود و هم توسط مدعی علیه همواره سوگند قطعی و بتی است.

۳.۴ - ترک فعل دیگری

سوگند نسبت به فعل دیگری امر چندان مشکلی نیست، چرا که اطمینان به انجام عمل توسط دیگری امری ممکن است و لذا سوگند نسبت به آن منطقی خردمندانه است. ولی حصول اطمینان نسبت به ترک فعل دیگری چگونه میسر است؟ و لذا سوگند یاد کردن بر ترک فعل شخصی دیگر، امری خردمندانه نیست.
ولی چنانچه در دعوایی بر علم و آگاهی مدعی علیه نسبت به شخص ثالث اثری مترتب باشد، ادای سوگند بر نفی علم، به نحو قطعی توجیه منطقی خواهد یافت.
مثل آن که کسی علیه دیگری مبلغی ادعا کند به استناد آن که مورث مدعی علیه، آن مبلغ را از او قرض نموده است و چون مدعی علیه متصرف در ترکه است باید آن را بپردازد، ولی مدعی علیه منکر طلب، می‌شود. مدعی ادعا می‌کند که طرف او نسبت به طلب مزبور آگاهی و علم دارد و از دادگاه می‌خواهد تا طرف او را سوگند دهند. در این صورت مدعی علیه می‌تواند سوگند یاد کند که بر این امر اطلاعی ندارد. با این سوگند، مدعی علیه از پرداخت مبلغ مزبور معاف است. در همین فرض، چنانچه مدعی ادعا نکند که مدعی علیه آگاه بر این امر است نمی‌تواند مطالبه ادای سوگند نماید. و برای اثبات طلب خود باید در جستجوی دلیل دیگری باشد. مطالب فوق مورد تایید کلیه مکاتب فقهی است، و ماده ۱۷۴۸ المجله نیز به مضمون فوق تنظیم شده است.


۱. لسان العرب،ابن منظور،ج۱۲، ص۴۷۸.    
۲. المفردات فی غریب القرآن، الراغب الأصفهانی،ص۶۷۰.    
۳. الشهید الثانی،شرح لمعه، ج۳، ص۹۷.    
۴. قواعد فقه،یزدی، سید مصطفی محقق داماد،ج۳،ص۱۰۶.    
۵. قواعد فقه، یزدی، سید مصطفی محقق داماد،ج۳،ص۱۰۷.    
۶. شرح لمعه، ج۳، ص۹۷.    



قواعد فقه، برگرفته از مقاله «موضوع سوگند»،ج۳،ص۱۰۵.    



جعبه ابزار