• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مکتب وقوع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مکتب وقوع یا دبستان وقوع یا طرز وقوع، شیوه‌ای است در "غزل" که با سادگی فوق‌العاده‌ی زبان و خالی بودن آن از اغراق‌های شاعرانه و صنایع بدیعی مشخص می‌شود.



مکتب وقوع یا دبستان وقوع یا طرز وقوع، شیوه‌ای است در " غزل " که با سادگی فوق‌العاده‌ی زبان و خالی بودن آن از اغراق‌های شاعرانه و صنایع بدیعی مشخص می‌شود.




۲.۱ - قرن دهم و یازدهم

در ربع اول قرن دهم هجری مکتب تازه‌ای در شعر فارسی به وجود آمد که غزل را از صورت خشک و بی‌روح قرن نهم بیرون آورد و حیاتی تازه‌ای بدان بخشید. در نیمه دوم همان قرن به اوج خود رسید و تا ربع اول قرن یازدهم ادامه داشت. این مکتب تازه را که برزخی است میان شعر "دوره تیموری" و "سبک معروف به هندی" "زبان وقوع" می‌گفتند و غرض از آن بیان کردن حالات عشق و عاشقی از روی واقعیت بود.
[۱] مکتب وقوع در شعر فارسی، گلچین معانی، احمد؛ مشهد، فردوسی، ۱۳۷۴، چاپ اول، ص ۳.


۲.۲ - قرن نهم

در قرن نهم غزل بسیار رواج داشت؛ اما شیوه‌ی شاعرانه مبتنی بر تقلید و تکرار بود و از احساس واقعی شاعران تهی بود. شاعر از سنت‌های ادبی غزل‌سرایان بزرگ سبک عراقی – سعدی، حافظ، عطار و...- اقتباس و تقلید می‌کرد. شاعران قرن دهم از طرفی خسته و وازده از شیوه‌ی غزل‌سرایی این شاعران و از طرفی خسته از سبک عراقی، به اندیشه‌هایی تازه روی آوردند. اینان تشخیص دادند که شعر سبک عراقی از واقعیت دور شده و کاملا جنبه‌ی ذهنی و تخیلی یافته است و در زیر بار ادبی در حال فناست، پس باید به سوی حقیقت‌گویی و واقعیت (وقوع‌گویی) بازگشت.


"اما مسأله این است که قالب مسلط شعری قرن‌هاست که غزل است و محتوای اصلی آن نیز عشق. و در آن معشوق همواره در حال اعراض از عاشق است، آنان بر آن شدند تا این رابطه را دگرگون کنند. اکنون اولا عاشق می‌تواند از معشوق اعراض کند و ثانیا رابطه‌های عاشق و معشوق باید جنبه واقعی بیابد. پس اساسِ مکتب وقوع این است که وقایع بین عاشق و معشوق و حالات آنان مبتنی بر واقعیات باشد؛ اما چگونه می‌توانستند در اجتماعات قرون وسطایی آن دوره از معشوق واقعی زن نام برند و از او نشانی دهند؟ از‌این‌رو عمدتا به سوی معشوق مرد رفتند که سخن گفتن از او به اندازه‌ی زن خطرناک نبود و این مسأله شعر وقوع را بی‌جان و غیر قابل اعتنا کرد. اما اشتباه اصلی شاعران وقوع در مسأله‌ی بازگشت به واقعیت در این بود که واقعیت را تحت تأثیر سابقه‌ی غزل‌پردازی، فقط طرح ماجراهای عاشق و معشوق می‌پنداشتند و به دیگر واقعیت‌های پیرامون خود توجه نداشتند".
[۲] سبک‌شناسی شعر، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص ۲۷۱.
همین مسأله نیز باعث تکرار مضامین به ابتذال و در نتیجه افول زودرس آن شد. زبان وقوع ساده، عامیه و بعضا غیر ادبی است.


معمولا "لسانی شیرازی" (وفات ۹۴۱) را واضع این مکتب ذکر می‌کنند؛ اما اشعار "میرزای اشرف جهان قزوینی" را نمونه‌ی کامل این مکتب می‌دانند.
[۳] سبک‌شناسی شعر، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص ۲۷۲.
کسانی نیز (مانند "شبلی نعمانی" در تاریخ ادبیات خود، شعر العجم)
[۴] شعر العجم شعر و ادبیان ایران، (ترجمه سید محمد تقی داعی گیلانی)، شبلی نعمانی هندی، تهران، دنیای کتاب، ۳۶۳). ج ۲- ص ۱۳۲
معتقدند که زمینه‌ی به وجود آوردن چنین شعری، قبلا در غزلیات شیخ سعدی فراهم شده بود؛ اما باید توجه داشت که سبک‌شناسی مسأله‌ی بسامد است، بسامد این‌گونه ابیات در آثار قدما آن‌قدر نیست که تشخیص سبکی داشته باشد".
[۵] سبک‌شناسی شعر، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص ۲۷۲.


از شاعران معروف دیگر این مکتب، هلالی جغتایی، اهلی شیرازی، وحشی بافقی و ... است.


در تذکره‌های این دوره همچنین به اصطلاح "واسوخت" برمی‌خوریم که به نوعی دنباله‌ی مکتب وقوع است. وقوع‌گویی از همان آغاز دچار بلیّه و ابتذال شد و لازم آمد تا دوباره راهی برای نوآوری یافته شود. شیوه‌ی فرعی در مکتب وقوع پیدا شد که به آن "واسوخت" می‌گفتند. واسوختن در گویش فارسی‌زبانان هند به معنی اعراض و روی بر تافتن مستعمل بود. شعر واسوخت هم شعری است که در آن برخلاف سنت شعری غزل، عاشق از معشوق روی برمی‌تابد و دیگر ناز او را نمی‌خرد و به سراغ معشوق دیگر می‌رود. مبدع این طرز "وحشی بافقی" است. زبان "وحشی" ساده و تا حدودی عامیانه است. معروفترین شعر او ترکیب‌بند مربع اوست:

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید ••• داستان غم پنهانی من گوش کنید
قصه‌ی بی سر و سامانی من گوش کنید ••• گفت‌و‌گوی من حیرانیِ من گوش کنید


نتیجه‌ی این بحث آن است که شعر مکتب وقوع به اعتباری دنباله‌ی سبک عراقی است، مخصوصا شعر اواخر قرن هشتم و قرن نهم، اما در زبان سهل‌انگارتر و از نظر ادبی به مسائل بدیعی و بیانی (بلاغت) بی‌توجه است. مضمون آن محدود به ماجراهای عاشقانه است. این است که سوزوسازی دارد و جوان‌پسند و عوام‌خوان است. شعر وقوع، شعری است کاملا درون گرا. این جریانات منطبق است با اوضاع اجتماعی ایران در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم که انحطاط و فرو ریختگی در همه شئوون آن آشکار است و مخصوصا در مسائل اخلاقی کار به آخرین درجه‌ی سقوط رسیده است.
[۶] سبک‌شناسی شعر، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص ۲۷۹.


شعر وقوع با نضج‌ گرفتن سبک هندی و ظهور شاعران بزرگی چون "صائب" و "کلیم"، موقتا از صفحه‌ی تاریخ ادبیات محو شد؛ اما به صورت ضعیفی تا امروز حتی در شاخه‌ای از "شعر نو" به نحوی ادامه یافت.



تابوت مرا آهسته از آن کو گذرانید ••• چون نیست امیدی که بیایم دگر آنجا
[۷] مکتب وقوع در شعر فارسی، بیانی استرآبادی؛ به نقل از گلچین معانی، احمد؛ مشهد، فردوسی، ۱۳۷۴، چاپ اول، ص۷۲۷.

گذشتی و نظر سویم نکردی ••• بلا گردان استغنات گردم
[۸] مکتب وقوع در شعر فارسی، امین کاشی؛ به نقل از گلچین معانی، احمد؛ مشهد، فردوسی، ۱۳۷۴، چاپ اول، ص۷۲۵.




۱. مکتب وقوع در شعر فارسی، گلچین معانی، احمد؛ مشهد، فردوسی، ۱۳۷۴، چاپ اول، ص ۳.
۲. سبک‌شناسی شعر، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص ۲۷۱.
۳. سبک‌شناسی شعر، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص ۲۷۲.
۴. شعر العجم شعر و ادبیان ایران، (ترجمه سید محمد تقی داعی گیلانی)، شبلی نعمانی هندی، تهران، دنیای کتاب، ۳۶۳). ج ۲- ص ۱۳۲
۵. سبک‌شناسی شعر، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص ۲۷۲.
۶. سبک‌شناسی شعر، شمیسا، سیروس؛ تهران، فردوس، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص ۲۷۹.
۷. مکتب وقوع در شعر فارسی، بیانی استرآبادی؛ به نقل از گلچین معانی، احمد؛ مشهد، فردوسی، ۱۳۷۴، چاپ اول، ص۷۲۷.
۸. مکتب وقوع در شعر فارسی، امین کاشی؛ به نقل از گلچین معانی، احمد؛ مشهد، فردوسی، ۱۳۷۴، چاپ اول، ص۷۲۵.



پژوهشکده باقرالعلوم.    



جعبه ابزار