• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میرزای‌ نائینی‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



میرزای نائینیمیرزا محمدحسین نائینی مشهور به میرزای نائینی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ق/۱۲۴۰-۱۳۱۵ش)، از فقهاء، مراجع تقلید و اصولیون شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری و از علمای طرفدار نهضت مشروطه بود.
وی در اصفهان، سامراء، کربلا و نجف تحصیل کرده و از شاگردان میرزای شیرازی، آخوند خراسانی، محمدباقر ایوانکی، جهانگیر خان قشقایی، سید محمد طباطبایی فشارکی و سید اسماعیل صدر بود. شهرت علمی آیت الله نائینی بیشتر به خاطر اصول فقه بود که او را نوآور و مجددالاصول خوانده‌اند. ایشان علاوه بر مرجعیت و فعالیت‌های علمی در زمینه مسائل سیاسی هم نقش موثری داشت که از جمله این فعالیت‌ها، همراهی با میرزای شیرازی در نهضت تنباکو، همکاری با آخوند خراسانی در نهضت مشروطه، و مخالفت با حضور و فعالیت انگلیس در عراق را می‌توان نام برد. کتاب معروف تنبیه الامه و تنزیه المله یا حکومت در اسلام را در دفاع از مشروطیت و مبانی اسلامی آن نوشته است.



محمدحسین نائینی در سال ۱۲۴۰ش/۱۲۷۷ یا ۱۲۷۶ق. در شهر نایین به دنیا آمد.
پدر او شیخ الاسلام میرزا عبدالرحیم، از خاندان بزرگ منوچهری بود که در شهر اصفهان پدرانش - پشت به پشت - لقب شیخ الاسلامی داشتند. خاندان نایینی در اصفهان به بهره‌مندی از خوبی‌ها، شهره عام و خاص و از نظر علم و دینداری زبانزد همگان بودند و خانه ایشان در زمان بروز مشکلات پناه مستمندان بود.
محمدحسین نائینی تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود، نائین اصفهان، در محضر پدرش حاج میرزا عبدالرحیم آغاز کرد.
پس از فراگیری مقدمات علوم و برای تحصیل سطوح عالیه و خارج، به حوزه نجف رهسپار گردید و در ردیف شاگردان نامدار آیت‌ الله حاج میرزا محمدحسن شیرازی بزرگ و مرحوم آیت‌ الله سید محمد اصفهانی قرار گرفت و در درس آیت‌ الله آخوند ملا محمدکاظم خراسانی به عنوان ادب و احترام حضور به هم رساند.
آیت‌ الله نائینی، یکی از بزرگترین و نامورترین مراجع عصر خویش و یکی از محققین نامی در اصول و فقه است. او را مجدد علم اصول و نوآور آن نامیده‌اند و اغلب مراجع و فضلای معاصر از افاضات علمی و رشحات فکری او، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بهره برده‌اند.
میرزای نائینی در اثر اطلاعات وسیع در علومی همچون ریاضی، حکمت، فلسفه و عرفان و احاطه به کلیات فقه، امتیازات خاصی میان علمای نجف اشرف داشت.
ایشان علم اصول را با دقت و جدیت خاص، طوری منظم کرد و پیچیدگی‌های آن را بر طرف نمود و آن را تهذیب و تنقیح کرد که همگان وی را در این امر ستوده و استادی او را در این فن تایید کرده‌اند.


میرزا محمدحسین تحصیلات ابتدایی حوزوی خود را در زادگاه خویش گذراند.

۲.۱ - در اصفهان

نائینی پس تحصیل در زادگاه خود، در هفده سالگی (۱۲۹۳ق) به شهر اصفهان هجرت کرد و در آن حوزه علمی بزرگ تحصیل علوم دینی را ادامه داد و دروس عالی فقه، اصول، فلسفه و حکمت را از اساتید فرهیخته ذیل آموخت.
۱. ابوالمعالی فرزند حاج محمدابراهیم کلباسی (۱۲۴۷-۱۳۱۵ق).
۲. شیخ محمدباقر ایوانکی فرزند شیخ محمدتقی اصفهانی (۱۲۳۵-۱۳۰۱ق).
۳. جهانگیر خان قشقایی (۱۲۴۳-۱۳۲۸ق).
[۲] مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش ۳۰، ص۳۹-۴۰.
[۳] مهدوی، مصلح‌الدین، تذکره القبور اصفهان، ص۱۶۰.


۲.۲ - در عتبات

نایینی بعد از چندین سال کسب علم از محضر عالمان اصفهان در سال ۱۳۰۳ق آن حوزه را ترک گفت و راهی نجف اشرف شد. او پس از زیارت حرم امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) به شهر سامراء رفت، زیرا آن دیار با حضور میرزا محمدحسن شیرازی و دیگر اساتید، رونق علمی یافته و دانش‌پژوهان بسیاری را به سوی خود جلب کرده بود.
نایینی در آغاز ورود به حوزه سامراء در درس دو استاد فرزانه ذیل شرکت جست:
۱. سید محمد طباطبایی فشارکی (متوفی ۱۳۱۶ق).
۲. سید اسماعیل صدر (۱۲۵۸-۱۳۳۸ق).
او سپس در محفل درس میرزا محمدحسن شیرازی (۱۲۳۰-۱۳۱۲ق) حضور یافت و مدت نه سال از دانش استاد خویش بهره برد و علاوه بر آن، محرم خاص میرزا گردید.
[۵] مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش ۳۰، ص۴۰.

میرزای نایینی همچنین با سفر به نجف اشرف از درس اخلاق آخوند ملا حسینقلی همدانی استفاده کرد.
[۶] مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش ۳۰، ص۴۰.

او پس از رحلت میرزای شیرازی به همراه استاد دیگر خویش سید اسماعیل صدر راهی کربلا شد و در جوار مرقد امام حسین (علیه‌السلام) از این استاد سود جست و اقامتش در آن شهر دو سال به طول انجامید و سپس در سال ۱۳۱۶ق راهی نجف شد و در آنجا اقامت گزید.
[۸] آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۹۳.

او در کنار تدریس، در جلسه علمی آخوند خراسانی حاضر می‌شد و در کمترین زمان از یاران و محرمان اسرار او گردید.
[۹] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۵۶.

آقا بزرگ تهرانی می‌نویسد: «میرزای نایینی در جلسه درس عمومی آخوند شرکت نمی‌کرد. چون او غنی از آن بود. و اگر هم شرکت می‌نمود به خاطر احترام و ادب شرکت می‌کرد نه برای تعلیم و تلمّذ.»
[۱۰] آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۹۴.



میرزای نایینی با مقام والای علمی، سیاسی و معنوی خویش شاگردان فاضل و آگاهی را به عالم اسلام عرضه کرد که هر یک محور فکری و علمی در جامعه شدند. در مورد شاگردان برجسته ایشان می‌توان به شخصیت‌های ذیل اشاره کرد:
۱. شیخ محمدعلی کاظمی خراسانی (۱۳۰۹-۱۳۶۵ق
۲.سید محسن طباطبایی حکیم (۱۳۰۶-۱۳۹۰ق
۳. سید جمال‌الدین گلپایگانی (۱۲۹۵-۱۳۷۹ق
۴. سید محمود حسینی شاهرودی (۱۳۰۱-۱۳۹۴ق
۵. سید محمد حجت کوه کمری (۱۳۱۰-۱۳۷۲ق
۶. سید محمدهادی میلانی (متوفی ۱۳۹۵ق
۷. شیخ محمدتقی آملی (۱۳۰۴-۱۳۹۱ق
۸. سید ابوالقاسم خویی (۱۳۱۷-۱۴۱۳ق
۹. سید محمدحسین طباطبایی (۱۳۲۱-۱۴۰۲ق
۱۰. میرزا هاشم آملی (۱۳۲۲-۱۴۱۳ق
[۱۲] مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، شماره ۳۰، ص ۲.
[۱۳] مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شماره ۱۰، ص۸۹.
[۱۴] مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شماره ، شماره ۱۱ و شماره ۵۲ - ۵۳.

۱۱. شیخ محمدرضا طبسی نجفی (۱۳۲۲-۱۴۰۵ق
۱۲. سید محمد حسینی همدانی (متولد ۱۳۲۲ق).


از میان خصلت‌ها و فضیلت‌های میرزا، تنها چند نمونه آن را مرور می‌کنیم:

۴.۱ - مناجات با خدا

میرزا هنگام مناجات چنان گریه می‌کرد که قطرات اشک بر محاسنش جاری می‌شد و در قنوت نماز شب دعای ابوحمزه ثمالی را می‌خواند و در موقع نماز آشکارا رنگ رخسارش زرد می‌شد و لرزه بر اندامش می‌افتاد.
[۱۵] عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص۴۰۶.

آقای حسینی همدانی - شاگرد میرزا‌ - به نقل از پدر ارجمندش می‌گوید: گاهی یک ساعت به اذان صبح مانده می‌رفتیم به حرم، هنوز در حرم را باز نکرده بودند مرحوم نایینی در شب مشغول نماز و دعا بود. بعد از نماز و دعا به منزل برمی‌گشت تا به درس و بحث خود برسد.
[۱۶] مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش ۳۰.


۴.۲ - شرط شرکت در درس

استاد در هنگام بیان درس، توصیه‌های متعددی به شاگردان داشتند. از جمله اینکه اعتدال و خوشرویی را پیشه خود قرار دهند و پا را از اعتدال فراتر نگذارند. ایشان همچنین خواندن نماز شب و شب زنده‌داری کردن را شرطی برای حضور در درس قرار داده بود. او به شاگردان توصیه می‌کرد تا درس‌ها را بنویسند و خود نیز به نوشته‌های آنان نظر کرده، میل داشتند هر روز یکی دو تا از نوشته‌های درس وی در کنارش باشد و بدانها نگاه بکند.

۴.۳ - نوآوری در اصول

علم دانش اصول فقه که شیوه صحیح استنباط از منابع فقه را به ما می‌آموزد در طول تاریخ حوزه‌های علمی شیعه تحول، گسترش و نوآوری‌های بسیاری داشته است از جمله دانشمندانی که در رونق و جلو رفتن اصول زحمت فوق‌العاده کشید،‌ آیت الله نایینی است، بدان حد که نوآور و مجددالاصول نام گرفت و به مقامی در این علم رسید که اکثر معاصران از نظریات وی پیروی می‌کنند و آن‌را هم‌سنگ با نظریات آخوند خراسانی در اصول به حساب می‌آورند. این مهم را می‌توان از تقریرات نوشته شده از سوی شاگردان ممتاز درس او به دست آورد.


در عصر میرزا انقلابی مردمی به منظور مهار استبداد و تحصیل استقلال و امنیت به رهبری عالمان دین در ایران انجام شد که به نهضت مشروطه معروف شده است. در این نهضت آیت الله نایینی را می‌توان از پیشگامانی به شمار آورد که در کنار عالمانی دیگر چون آخوند خراسانی نقش مؤثری را در پیروزی آن ایفا کرد.
اهداف علما و رهبران روحانی نهضت مشروطه ایران از این قرار بود:
۱. برپایی حکومت خدا؛
۲. اجرای قوانین الهی؛
۳. حفظ و پاسداری سنت‌های الهی؛
۴. حفظ جان و مال و ناموس مردم.
در سال ۱۳۲۷ق. سلطنت استبدادی محمدعلی شاه با به توپ بستن مجلس به پایان عمر خود رسید و مشروطه‌خواهان پس از فتح تهران حکومت را به دست گرفتند. اما با دخالت اجانب به جای بر سر کار آمدن دانشمندان اسلامی و اجرای احکام دین، فئودال‌ها و غربزدگان و ایادی استکبار رهبری نهضت را به دست گرفتند و انقلابی را که علما با اهداف بلندی دنبال می‌کردند از مسیر اصلی‌اش منحرف ساختند و به جای آنکه دشمنان واقعی مشروطه را کیفر کنند، شیخ فضل‌الله نوری را بر دار کردند.
اکثر علمای بزرگ نجف اشرف به این امید که خواهند توانست به آن نهضت محتوایی اسلامی ببخشند از آن پشتیبانی کردند؛ که در این میان نام آخوند خراسانی و میرزا محمدحسین نایینی نیز به چشم می‌خورد. مخالفان مشروطه برای مقابله با نهضت تلاش کرده، حتی میرزا را نیز هدف قرار دادند. در مقابل، روزنامه حبل المتین در دفاع از مشروطه و آیت الله نایینی چنین می‌نویسد:
«مردم نباید تحت تأثیر این بدگویی‌های دشمنان مشروطه، نسبت به نایینی که خدمات او به مشروطه و اسلام فراموش ناشدنی است قرار گیرند.»
[۱۸] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۵۷.

آیت الله نایینی در کنار آخوند خراسانی، در رهبری نهضت از اعتمادی کامل برخوردار بود و از نزدیکترین افراد به وی به شمار می‌رفت که در این‌باره یکی از نویسندگان می‌گوید:
«آشنایان به زندگی نایینی را باور بر آن است که نامبرده حتی متن تلگراف‌ها و بیانیه‌های عمومی آخوند خراسانی (و دیگر رهبران نهضت) را پیرامون انقلاب مشروطیت انشا می‌کرده است».
[۱۹] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۵۷.

پس از آنکه آخوند خراسانی حکم به وجوب مبارزه با دیکتاتوری و خلع محمدعلی شاه داد، مردم مهیّای جهاد همراه با علما شدند آخوند نیز همگام با مردم و دیگر علما عازم حرکت به ایران گردید ولی در بامداد همان روزی که عازم ایران بود (۱۳۲۹ق) به مرگ ناگهانی و مرموز درگذشت و با در گذشت ایشان نهضت مشروطه، رو به ضعف گذارد.
[۲۰] رحمتی، محمدرضا، نقش مجتهد فارس، ص۱۰۴.
[۲۱] حلبی، علی‌اصغر، تاریخ نهضت‌های دینی سیاسی معاصر، ص۲۹۸.

البته رحلت آخوند خراسانی حرکت علما را به ایران تعطیل نکرد بلکه آنان بعد از توقف، چند هفته‌ای بعد در محرم ۱۳۳۰ق به سوی کاظمین حرکت کردند، که یکی از آنها آیت الله نایینی بود. رهبران روحانی در شهر کاظمین هیأتی تشکیل دادند تا در اجرای هدف جنبش علما فعالیت کنند سرانجام فعالیت‌های آنان باعث شد که آرامش به کشور ایران بازگردد.
[۲۲] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۰.



پس از شروع جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ م) بخش وسیعی از خاک کشور عراق به دست نیروهای انگلیسی اشغال شد. در پی این امر علمای شیعه وارد صحنه شده، علیه آنان حکم جهاد دادند. در این میان آیت الله نایینی نقش خویش را به‌طور فعال ایفا کرد و همگام با دیگر علما علیه قوای خارجی دست به قیام زدند.
[۲۳] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۹.

بعد از شکست دولت عثمانی، دولت انگلیس در صدد روی کار آوردن حکومتی دست نشانده و انگلیسی بر عراق برآمد و از مردم عراق دعوت شد تا در یک انتخابات عمومی برای تعیین یک حاکم انگلیسی برای خود شرکت جویند. علما و روحانیان طراز اول عراق نیز مجدداً به مخالفت با انگلیسیان برخاسته، با صدور فتوا، انتخاب فردی کافر را برای حکومت بر مسلمانان حرام دانستند. دولت انگلیس که خود را در مخمصه دید قراردادی با ملک فیصل بست و او را در سال ۱۳۴۰ قمری پادشاه عراق گردانید.
[۲۴] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۷۳.

فتوای علما چنان تأثیری در مردم گذاشت که امکان انتخابات را در شهرهایی چون نجف و کوفه سلب کرد. بعد از این رخدادها بود که استعمار پیر زمینه تبعید مراجع دینی را تدارک دید و آیت الله نایینی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی را به ایران تبعید کرد.
[۲۵] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۷۵.
[۲۷] عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص۴۰۹.

آن دو مرجع بزرگوار با استقبال پرشور مردم مذهبی ایران و علما و روحانیون شهرهای مختلف مخصوصاً علمای قم قرار گرفتند و سپس به برپایی جلسه درس و اقامه نماز جماعت پرداختند.
سرانجام ملک فیصل در اثر فشار مردم و علما، مجبور به عذرخواهی از مراجع تبعید شده گردید و آن دو فرزانه دهر پس از یک سال دوری از حوزه علمیه نجف در سال ۱۳۴۲ق بازگشتند.


از میرزای نائینی آثار ذیل به یادگار مانده است:
۱. تعلیقه بر عروة الوثقی (در فقه)؛
۲. لباس مشکوک (در فقه)؛
۳. التعبدی و التوصلی (در اصول)؛
۴. وسیلة النجاة؛
۵. سؤال و جواب‌های استدلالی فقهی؛
۶. تقریرات اصول، که برخی از شاگردان او درس‌های علم اصول وی را به رشته تحریر درآوردند و در حال حاضر دو کتاب «فوائد الاصول» اثر شیخ محمدعلی کاظمی و «اجود التقریرات» اثر سید ابوالقاسم خویی در دسترس فضلا و دانش‌پژوهان حوزه‌های علمی است؛
۷. لاضرر (در اصول)؛
۸. احکام خلل (در فقه)؛
۹. معانی حرفیه؛
۱۰. تزاحم و ترتّب (در اصول)؛
۱۱. تنبیه الامة و تنزیه المله.
و ...
[۲۸] آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۹۴ - ۵۹۶.



آیت‌ الله شهید مطهری درباره میرزای نائینی می‌فرماید:
«حاج میرزا حسین نائینی از اکابر فقها و اصولیین قرن چهاردهم هجری است. نزد میرزای شیرازی و سید محمد فشارکی اصفهانی تحصیل کرده است و خود مدرسی عالی‌مقام شد. شهرت بیشتر او در علم اصول است. به معارضه علمی با مرحوم آخوند خراسانی برخاست و از خود نظرات جدید در علم اصول آورد.
بسیاری از فقهای زمان، شاگرد اویند. او کتابی نفیس به فارسی دارد به نام «تنزیه الملة و تنبیه الامة» یا «حکومت در اسلام» که در دفاع از مشروطیت و مبانی اسلامی آن نوشته است. او در ۱۳۵۵ هجری قمری در نجف وفات کرد.»


سرانجام آیت الله العظمی میرزا محمدحسین نایینی پس از عمری تلاش و خدمت در پرورش شاگردان و تعالی اسلام و مسلمین در ۲۶ جمادی الاولی سال ۱۳۵۵ق. ندای حق را لبیک گفت و به جوار رحمت ایزدی پیوست.
پیکر او در نجف اشرف با شکوه خاصی تشییع گردید و پس از اقامه نماز به وسیله آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، در کنار حرم حضرت علی (علیه‌السلام) به خاک سپرده شد.


۱. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۶، ص۵۴.    
۲. مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش ۳۰، ص۳۹-۴۰.
۳. مهدوی، مصلح‌الدین، تذکره القبور اصفهان، ص۱۶۰.
۴. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۶، ص۵۴.    
۵. مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش ۳۰، ص۴۰.
۶. مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش ۳۰، ص۴۰.
۷. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۶، ص۵۴.    
۸. آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۹۳.
۹. حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۵۶.
۱۰. آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۹۴.
۱۱. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۶، ص۵۵.    
۱۲. مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، شماره ۳۰، ص ۲.
۱۳. مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شماره ۱۰، ص۸۹.
۱۴. مجله نور علم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شماره ، شماره ۱۱ و شماره ۵۲ - ۵۳.
۱۵. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص۴۰۶.
۱۶. مجله حوزه، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ش ۳۰.
۱۷. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۶، ص۵۴.    
۱۸. حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۵۷.
۱۹. حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۵۷.
۲۰. رحمتی، محمدرضا، نقش مجتهد فارس، ص۱۰۴.
۲۱. حلبی، علی‌اصغر، تاریخ نهضت‌های دینی سیاسی معاصر، ص۲۹۸.
۲۲. حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۰.
۲۳. حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۹.
۲۴. حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۷۳.
۲۵. حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۷۵.
۲۶. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۶، ص۵۵.    
۲۷. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص۴۰۹.
۲۸. آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۵۹۴ - ۵۹۶.
۲۹. امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۵۵.    
۳۰. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۵۰۰.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آیت الله میرزای نائینی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۹/۲۰.    
• نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.






جعبه ابزار