• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نظافت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نظافت در اسلام دارای اهمیت فراوانی است که از جمله نظافت بدن، نظافت مو، نظافت دهان و...می‌باشد. و روایات زیادی هم در مورد آن ذکر شده است.



از این نظر که مسلمان دوست می‌دارد با مردم معاشرت کند و با آنان آمیزش داشته باشد، به نظافت بدن و لباسش می‌رسد زیرا لباس نظیف غم و‌ اندوه را از بین می‌برد، طهارت برای نماز نیز هست، لباس پاکیزه موجب خواری و ذلت دشمن می‌گردد، مسلمان برای برادر مسلمانش لباس‌های خوبش را می‌پوشد، همان‌گونه که دوست دارد افراد بیگانه او را در قیافه‌ای نیک مشاهده کنند. مسلمان از قذارت و کثافت به دور است زیرا بنده چرک و کثیف بد بنده‌ای است، بلکه در نظافت و پاکیزگی می‌کوشد که این خود از ایمان محسوب می‌گردد و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد.


مسلمان بدنش را از چرک پاک می‌کند، به هنگامی که داخل حمام می‌شود لنگ می‌بندد، عورتش را حفظ می‌کند، به عورت دیگران نگاه نمی‌کند، با لنگ صورتش را خشک نمی‌کند که طراوت صورت را از بین می‌برد، هنگامی به حمام می‌رود که شکمش پر از غذا نباشد زیرا موجب ضعف بدن می‌گردد، در حمام به پشت نمی‌خوابد که موجب آب شدن پیه کلیه‌ها است، در حمام آب سرد نمی‌نوشد که موجب فساد معده است.
موهای زیر بغل و پشت عورت را با نوره از بین می‌برد که موجب پاکیزگی بدن، طرد میکرب‌های مضر، امنیت از بیماری‌ها و از بین رفتن فقر است. و ازاله این موها را بیش از چهل روز تاخیر نمی‌اندازد زیرا این سنت است. سر را با سدر می‌شوید که موجب جلب روزی و از بین بردن وسوسه‌های شیطان است.


موی سپید نور است و خضاب و رنگ، سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، خضاب با رنگ مشکی موجب محبت همسران و ترس در قلوب دشمنان می‌باشد. محاسن را با شانه، شانه می‌کند که موجب از بین رفتن ضعف بدن و استحکام دندان‌ها است، بلندی موی سر وبا را از بین می‌برد، روزی را زیاد می‌کند و بر قدرت آمیزش جنسی می‌افزاید، گرچه تراشیدن آن موجب ازدیاد زیبائی، جلای چشم و استراحت بدن می‌شود. مسلمان اگر موی گذاشت باید در شستشو و شانه آن بکوشد و آن را تمیز نگهدارد که موی خوب از کسوت و پوشش خداوند است.


چون سزاوار است مسلمان متخلق به اخلاق پیامبران باشد، لذا از جمله کارهائی که انجام می‌دهد مسواک و استعمال عطر است که هر دو از سنت‌های پیامبران می‌باشد.
مسواک فوائدی دارد که پاکیزگی دهان، جلای چشم، رضایت و خشنودی پروردگار، ازدیاد قوه حافظه، سفیدی دندان‌ها، استحکام لثه‌ها، جلوگیری از خرابی آنها، اشتها در خوراک و از بین رفتن بلغم را می‌توان از آن جمله به شمار آورد.
اوقات مسواک کردن: سحر، آخر شب و یا اول صبح است، و در چگونگی مسواک باید توجه داشت مسواک در عرض لثه‌ها و طول دندان‌ها باید باشد.
بوی خوش


و همینطور در بوی خوش فوائدی است که قوت قلب و ازدیاد قدرت آمیزش جنسی از آن جمله است. نماز با عطر، برتر از هفتاد نماز بدون عطر است. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هزینه‌ای که برای تهیه عطر داشت از هزینه غذا و طعام بیشتر بود. انفاق و خرج برای به دست آوردن و تهیه عطر از اسراف به شمار نمی‌آید.
از این نظر که هدیه عطر کرامت است مسلمان آن را می‌پذیرد، هدیه عطر، حلوا و بالش و پشتی را رد نمی‌کند زیرا از قبول کرامت، موجودی جز الاغ امتناع نمی‌نماید.


مسلمان با اثمد (سنگ سورمه) سرمه می‌کشد که موجب جلای چشم و تیزبینی می‌شود، مژه‌ها را می‌رویاند و از ریزش آب چشم جلوگیری می‌کند. سرمه در شب برای چشم بهره دارد و در روز زینت و موجب زیبائی است.
و از این نظر که روز جمعه روز دید و بازدید و اجتماع و نشست و برخاست دوستان با یکدیگر است، بر مسلمان لازم است که در نظافتش بکوشد، ناخن‌هایش را می‌گیرد، شاربش و موهای داخل بینی را کوتاه می‌کند، عطر و بوی خوش را استعمال می‌نماید.
گرفتن ناخن در روز جمعه موجب نزول روزی، ازدیاد حافظه و امنیت از بیماری است اما در عین حال باید توجه داشت که لازم نیست حتما این کار در روز جمعه انجام شود بلکه هر موقع ناخن‌ها بلند شد باید آنها را کوتاه کرد. کوتاه کردن شارب باعث از بین رفتن میکرب‌ها و امنیت از جذام است، و گرفتن موهای بینی بر زیبائی صورت می‌افزاید.


مسلمان در هر حال امتثال اوامر قرآن می‌کند و نعمت‌هائی را که خداوند به او داده بازگو می‌نماید زیرا خداوند می‌فرماید: «و اما بنعمة ربک فحدث؛ نعمت‌های خداوند را بازگو نما»! لذا هر گاه خداوند نعمتی به او عنایت کرد آن را آشکار می‌سازد، بازگو کردن نعمت‌های الهی تنها با زبان نیست بلکه با عمل نیز هست، یعنی نعمت‌هائی که خداوند داده است باید در زندگی انسان مشهود بندگان خدا باشد، زیرا خداوند دوست دارد اثر نعمت خویش را بر بندگانش ببیند.
مسلمان خود را با نعمت‌های خداوند می‌آراید و حبیب و دوست خداوند محسوب می‌گردد، که خداوند جمیل و زیبا است، جمال و خودآرائی را دوست می‌دارد. اگر نعمت خداوند را بازگو نکند و آن را در زندگی خود آشکار نسازد تکذیب‌کننده نعمت‌ها به شمار می‌آید.
بنابراین از میان لباس‌هایش بهترین و پاکیزه‌ترین آنها را می‌پوشد و به نیکوترین رسمی که در بین قوم خویش است جلوه می‌کند، در صورتی که دارا و ثروتمند باشد از توسعه‌ای که خداوند به او داده است در این راه خرج می‌کند که اسراف به شمار نمی‌آید، و در صورتی‌که از حلال تهیه شده باشد مورد حساب خداوند نیز قرار نخواهد گرفت.
اینکه می‌گوئیم: باید از این نعمت‌ها استفاده کند به خاطر این است که خداوند استفاده از زینت‌هائی را که برای بندگانش آفریده، روزی‌های پاکیزه‌ای را که برایشان مهیا ساخته، تحریم نساخته است.
اما از پوشیدن «لباس شهرت» لباسی که انسان را مورد استهزاء، مسخره و عیب‌جوئی مردم قرار می‌دهد، احتراز می‌جوید زیرا خداوند چنین لباسی را مبغوض می‌دارد، بنابراین بهترین لباس هر زمان لباسی است که اکثریت مردم می‌پوشند.


مسلمان انگشتر را به دست می‌کند زیرا از سنت‌های پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است، و هرگز انگشتر طلا را نمی‌پوشد زیرا این زینت ویژه آخرت است، بلکه انگشتر عقیق می‌پوشد که مبارک و با میمنت است و در مسافرت نیز مفید خواهد بود و نیز از انگشتری یاقوت و فیروزه می‌تواند استفاده نماید و همچنین انگشتر زمرد، اینها هر کدام فوائدی دارند که جای بحث آن در اینجا نیست، و از نشانه‌های ایمان در دست کردن انگشتر می‌باشد (بعید نیست مساله شمارش انگشتر از علامت‌های ایمان جنبه موقتی داشته است، یعنی در عصری که تعداد مسلمانان کم بوده برای اینکه یکدیگر را بشناسند اسلام آن را جزو نشانه‌های ایمان قرار داده است.)
همانطور که در صدر اسلام وظیفه داشتند محاسن سفید خود را رنگ ببندند که بعدها وقتی از امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) در این مورد پرسیدند می‌فرماید: این حکم موقتی بود که مسلمانان شبیه یهودیان نباشند و ممتاز باشند، اما الآن که دین توسعه یافته، مسلمانان آزادند: «سئل (علیه‌السّلام) عن قول الرسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «غیروا الشیب و لا تشبهوا بالیهود» فقال (علیه‌السّلام): «انما قال (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و الدین قل فاما الآن و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤ و ما اختار»).


مسلمان اگر می‌تواند خانه وسیعی را تهیه می‌کند، که از سعادت انسان وسعت منزل و دوستان زیاد است و خادمی نیز استخدام می‌کند، زیرا این نیز از فضل و برتری است (امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «من السعادة سعة المنزل». امام ابو الحسن (علیه‌السّلام) می‌فرمود: «العیش السعة فی المنازل و الفضل فی الخدم». و از آن حضرت سؤال شد که برتری زندگی دنیا در چیست؟ قال: «سعة المنزل و کثرة المحبین». و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «من سعادة المرء المسلم المسکن الواسع».
هرگز در خانه‌اش سگ نگهداری نمی‌کند زیرا در خانه‌ای که سگ است فرشتگان وارد نمی‌شوند. (پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «جبرئیل به من خبر داد که: انا لا ندخل بیتا فیه کلب و لا تمثال جسد و لا اناء یبال فیه». خانه‌اش را از آلودگی‌ها پاک می‌سازد، و چراغ را پیش از غروب در آن روشن می‌کند که این کارها فقر و نیازمندی را می‌زدایند، در خانه در غیر صورت ناچاری تنها نمی‌خوابد و اگر بناچار خواست تنها بماند زیاد ذکر و یاد خدا می‌گوید، تنها مسافرت نمی‌کند، و تنها غذا نمی‌خورد زیرا شیطان به هنگامی که شخص تنها است تلاش سختی در اغوای وی می‌نماید.


مسلمان مراعات آداب خواب را می‌کند یعنی وضو می‌گیرد و به بستر می‌رود و مکرر خداوند را یاد می‌کند تا اینکه خداوند او را از کسانی که این شب به عبادت مشغول می‌شوند به شمار آورد، همچون پیامبران می‌خوابد یعنی به پشت می‌خوابد، و یا همچون مؤمنان یعنی بر روی دست راست، و هرگز به رو نمی‌خوابد زیرا این طرز خواب شیطانی است («احمد بن اسحاق» از امام (علیه‌السّلام) پرسید که از پدرانت این روایت به ما رسیده که طرز خواب اینگونه است و امام تصدیق می‌کند. و اکنون عین سؤال:
«روی لنا عن آبائک ان نوم الانبیاء علی اقفیتهم و نوم المؤمنین علی ایمانهم و نوم المنافقین علی شمائلهم و نوم الشیاطین علی وجوههم. فقال: کذلک هو؛ بین سپیده صبح تا طلوع آفتاب نمی‌خوابد چون چنین خوابی شوم است، روزی را از بین می‌برد و رنگ را زرد می‌کند.» (قال الصادق (علیه‌السّلام): «نومة الغداة مشومة تطرد الرزق و تصفر اللون و تغیره و تقبحه هو نوم کل مشوم...»).
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «سحرخیزی و بیدار بودن صبحگاهان برای امت من مبارک و با میمنت قرار داده شده است» (قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «بورک لامتی فی بکورها»)؛ زیاد نمی‌خوابد زیرا خواب زیاد دین و دنیا را از بین می‌برد (امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «کثرة النوم مذهبة للدین و الدنیا»)؛ خواب «قیلوله» می‌کند یعنی پیش از زوال کمی می‌خوابد، که برای حافظه و ذهن مفید و به بیداری شب کمک می‌کند (قال الصادق (علیه‌السّلام): «النوم من اول النهار خرق و القائلة نعمة و النوم بعد العصر حمق و بین العشائین یحرم الرزق»)؛ و در شهری که خانواده دارد در خارج از خانه خود نمی‌خوابد.
(امام باقر (علیه‌السّلام) به شخصی به نام میمون می‌فرماید: «لا تنم وحدک فان اجرا ما یکون الشیطان علی الانسان اذا کان وحده». و امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «ان الشیطان اشد ما یهم بالانسان اذا کان وحده فلا تبیتن وحدک و لا تسافرن وحدک».


۱. ضحی/سوره۹۳، آیه۱۱.    
۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغة، حکمت ۱۷، ص۳۲۰.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۶، باب «سعة المنزل»، ص۵۲۵.    
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۶، «تزویق البیوت»، ص۵۲۷.    
۵. قمی، عباس، سفینة البحار، ج۸، ص۳۷۱.    
۶. قمی، عباس، سفینة البحار، ج۸، ص۳۷۰.    
۷. قمی، عباس، سفینة البحار، ج۸، ص۳۶۸.    
۸. قمی، عباس، سفینة البحار، ج۸، ص۳۶۹.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، باب «کراهة ان یبیت الانسان وحده»، ج۶، ص۵۳۳.    



پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «نظافت و پاکیزگی در اسلام »، تاریخ باریابی ۹۶/۵/۲۸.    



جعبه ابزار