• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نظریه اختیاری بودن ظهور (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نظریه اختیاری بودن ظهور نوشته علیرضا نودهی می‌باشد.



اثر به تبیین و بازنگری مفهوم ظهور و ارائه نظریه‌ای جدید به همراه نقد و بررسی نظریه‌های موجود درباره ظهور و انتظار؛ همچون نظریه به استقبال ظلم رفتن، هر حکومتی قبل از ظهور طاغوت دانستن و قشری گری در امر انتظار به اینکه در مسجد و حسینیه نشستن و دعا کردن و فرج امام زمان را از خدا خواستن، می‌پردازد.
مؤلف در مقدمه اثر می‌نویسد: «آیا ما منتظر ظهوریم یا ظهور منتظر ماست؟ آیا اراده شیعیان در تعجیل و تحقق ظهور نقشی دارد؟ آیا ظهور با اسباب عادی تحقق می‌یابد یا پدیده‌ای است آسمانی که زمینیان در آن نقشی ندارند؟ اگر کسانی باعث غیبت امام علیه‌السّلام شده‌اند ما چه تقصیری داریم؟ در این کتاب با طرح «نظریه اختیاری بودن ظهور» سعی شده پاسخی برای پرسش‌های بالا ارائه شود».


اثر از مقدمه و پنج فصل تشکیل یافته است. عناوین فصول عبارتند از: برداشت‌های مختلف از انتظار، تبیین نظریه اختیاری بودن ظهور، دلائل نظریه اختیاری بودن ظهور، مبادی فلسفه تاریخ و فلسفه تاریخ شهید صدر رحمة‌الله‌علیه.




۳.۱ - مقدمه

در مقدمه با مطرح نمودن سؤالاتی، هدف خود از نگارش این اثر را به مخاطب در ضمن ارائه نظریه خود بیان می‌کند و در ادامه به معرفی فصول اثر در ضمن چند خط و مراحل تبیین نظریه را روشن می‌نماید.

۳.۲ - فصل اول

نویسنده در فصل اول، ابتدا سه برداشت از مفهوم انتظار را نقل کرده است:
۱- به استقبال ظلم رفتن ۲- هر حکومتی قبل از ظهور را طاغوت دانستن ۳- قشری گری در امر انتظار و نشستن و طلب فرج از خدا کردن.
در ضمن هر برداشت، دلیل این برداشت‌ها را ذکر و سپس به نقد آن‌ها با استناد به قرآن، روایات و سخنان بزرگان می‌پردازد. به طور نمونه در خصوص قشری گری در امر انتظار این حکایت را نقل می‌کند که راوی نزد امام صادق علیه‌السّلام آمد و عرض کرد: مردم می‌گویند وقتی مهدی علیه‌السّلام قیام می‌کنند، کارها طبعا برایش مهیا می‌شود و به اندازه شاخ حجامتی هم خونریزی نمی‌شود؟ حضرت فرمود: «به خدا سوگند چنین نیست، اگر چنین موضوعی امکان داشت، برای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم صورت می‌گرفت. در صورتی که در میدان جنگ دندانش خونین شد و پیشانی مبارکش شکست. به خدا قسمت نهضت صاحب الامر هم انجام نمی‌گیرد؛ مگر اینکه در میدان جنگ عرق بریزیم و خون‌ها ریخته شود، سپس دست به پیشانی مبارکش کشید.»

۳.۳ - فصل دوم

در فصل دوم مؤلف، دیدگاه اختیاری بودن ظهور را بدین گونه تبیین می‌کند که بر اساس این نظریه، شیعیان نیستند که منتظرند، بلکه منتظر واقعی امام علیه‌السّلام است، شیعیان باید استعدادها و قدرت خود را ظاهر کنند و خود را آماده سازند تا امام ظهور کند. مؤلف بر این باور است که نه تنها اصل بحث زمینه سازی برای ظهور متوقف بر اختیاری بودن ظهور است، بلکه با روشن شدن این نظریه، مصادیق زمینه‌های ظهور و مقدمات آن برجسته خواهد شد و به دنبال آن وظایف شیعیان در دوره غیبت روشن می‌شود.
مؤلف سه مؤلفه اصلی را برای اثبات نظریه خود مطرح می‌کند:
۱- ظهور انقلابی است، مانند دیگر انقلاب‌ها
۲- وقت ظهور متغیر است
۳- ظهور مشکل قابلی دارد، نه فاعلی.
سپس مؤلف به تبیین هر کدام از این سه مؤلفه می‌پردازد و می‌گوید: انقلاب حضرت مهدی علیه‌السّلام از مجرای اسباب طبیعی عبور خواهد کرد و نیاز به مقدمات و زمینه‌هایی دارد. و اگر در بحث از زمینه‌های ظهور از مهیا شدن افکار عمومی برای پذیرفتن حکومت عدل جهانی سخن می‌گوئیم، پس هر عمل فرهنگی و تبلیغی می‌تواند، در تعجیل یا تاخیر وقت ظهور مؤثر باشد. بنابراین وقت ظهور تابع تحقق اسباب و مقدمات ظهور است و هنگامی که اراده شیعیان آن زمینه‌ها را مهیا کند، وقت ظهور نزدیک خواهد شد و آن علائم طبیعی نیز در طبیعت اتفاق می‌افتد و خبر از نزدیک شدن وقت ظهور خواهد داد. و در رابطه با مؤلفه سوم می‌نویسد: تصور اینکه امام زمان علیه‌السّلام بدون هیچ محذوری، بعضی از شئونات امامت را تعطیل کرده باشد، تصوری باطل است. غیبت امام در هر عرصه‌ای ناشی از ضعف اراده ماست و اگر در هر عرصه‌ای، دست امام را باز بگذاریم، امام در آن میدان ظهور می‌کند. از این روی می‌توان گفت بر اساس نظریه اختیاری بودن ظهور و مانع ظهور ضعف مادی و معنوی شیعیان است.

۳.۴ - فصل سوم

در فصل سوم، مؤلف به ذکر دلایل گزینش نظریه اختیاری بودن ظهور می‌پردازد. او دلائل خود را در دو بخش دلایل فلسفی و کلامی و دلایل نقلی ارائه می‌دهد. دلائل فلسفی و کلامی بر این امور دلالت دارد که امامت، ادامه رسالت انبیاست. دلائلی که موجب ارسال و برانگیختن انبیاست، همان دلائل بر وجوب نصب امام نیز هستند. و برهان کلامی بر وجوب نصب امام، مبتنی بر قاعده لطف است. قسمت دوم این دلیل فلسفی کلامی این مطلب است که شئون امامت، همچون شئون نبوت است، به جز ابلاغ وحی که مخصوص پیامبران است. عناوین بعضی مراتب امامت عبارت از ارشاد مردم به صلاح و سعادت، تدبیر امور دنیوی مردم، اقامه عدل و مبارزه با ظلم، حفظ شریعت از تحریف و بیان احکام شریعت می‌باشد. پس نه تنها نصب امام لطفی واجب بر خداوند متعال است، بلکه تمام مراتب امامت لطف واجب است. بنابراین اقامه تمام مراتب امامت، از تکالیف واجب امام می‌باشد. حال این سوال مطرح است، علت اجرا نشدن بعضی از شئونات امامت در دوران غیبت امام علیه‌السّلام از جانب کیست؟ این امر از جانب خداوند متعال نمی‌تواند باشد، چرا که او کمال مطلق است. و از طرف دیگر علت تعطیلی بعضی از مراتب امامت از جانب امام علیه‌السّلام هم نیز نمی‌تواند باشد، چرا که امام علیه‌السّلام نه تنها معصوم، بلکه او مطیع‌ترین بندگان الهی است، پس علت عدم اجرای بعضی از شئونات امامت را باید در حوزه افعال انسان‌ها سراغ گرفت. در بخش دلایل روایی نقلی سه دلیل بازگو می‌نماید: دلیل اول، مردم در تحقق غیبت نقش داشته‌اند، دلیل دوم ظهور از طریق اسباب عادی صورت می‌گیرد و سوم همه ائمه اطهار علیهم‌السّلام منتظر و مترصد قیام بودند. مؤلف در این مقاله چهار بخشی ضمن ارائه ادله عقلی و نقلی وجوب نصب امام معصوم علیه‌السّلام از ناحیه خداوند، به این نتیجه می‌رسد که سبب اصلی در مخفی بودن امام عصر عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف از دیده‌های مردم، سوء اختیار خود مردم است که صلاحیت یاری آن امام را ندارند و آماده پذیرش ظهور نیستند و اگر این آمادگی و صلاحیت به طور اختیار حاصل شود، ظهور محقق خواهد شد و طولانی شدن غیبت از ناحیه خداوند نیست.

۳.۵ - فصل چهارم

مؤلف تا اینجا ضرورت ایجاد حکومت‌های زمینه ساز برای تعجیل و تحقق ظهور بنا بر نظریه‌ای که بیان فرمودند، برای خواننده تبیین نمودند، حال در دو فصل آینده، مبادی و مبانی و فلسفه تاریخ این دیدگاه را مورد بررسی قرار می‌دهند. فلسفه تاریخ، علمی است که هدفمندی و قانون مندی تاریخ را مورد کاوش قرار می‌دهد. در بحث فلسفه تاریخ، آینده نگری در تاریخ و جبر و اختیار در تاریخ مطرح می‌شود. زیرا اگر ما قوانین تاریخی را جبری و ضروری بدانیم و تنها قانون حاکم بر تاریخ، چنین قوانینی باشند، در این صورت به راحتی می‌توان آینده را پیش بینی کرد. ولی اگر ما جهانی را فرض کنیم که انسان‌ها می‌توانند در میان قوانین دست به گزینش بزنند، در این صورت پیش بینی آینده تاریخ بسیار دشوار می‌شود، بلکه آینده تاریخ وابسته به اراده و گزینش آدمیان خواهد بود. منشاء اعتقاد به اختیار در حرکت تاریخ، اعتقاد به اختیار و اراده انسان است. حال بحث در این است، اولین فیلسوفی که علم فلسفه تاریخی را مدون کرده است، چه کسی است؟ در بین فیلسوفان تاریخ اختلاف است. شهید صدر رحمة‌الله‌علیه معتقدند، قرآن اولین کتابی است که با لحن‌های متفاوت و زبان‌های مختلف به فلسفه تاریخ پرداخته است، گاهی سنن تاریخی را نقل کرده و گاهی به کشف آن‌ها تشویق نموده است و گاهی نظریه‌ها را بیان کرده است.
ایشان در مورد کشف سنن تاریخی و فراگیری فلسفه تاریخ می‌فرماید: انسان‌های معمولی حوادث تاریخی را توده‌ای از اتفاقات نامربوط می‌دانند که بر حسب تصادف، یا بر اساس قضا و قدر و یا بر مبنای قدرت خدا و لزوم تسلیم در برابر امر او، شکل گرفته است. قرآن در برابر این فکر شدیدا مقاومت کرده و بر عکس عقل بشر را هشدار می‌دهد که در این زمنیه سنن و قوانین حاکم است و برای این که انسان بتواند بر سرنوشت خود حاکم شود، لازم است این سنت‌ها و قوانین را بشناسد. در ادامه نظرات شهید صدر رحمة‌الله‌علیه در خصوص تکامل تاریخ، هدف و حرکت تاریخ، اراده و حرکت تاریخ، اراده و حکومت اسلامی، قوانین و سنن تاریخ، عقلانیت مجرای افعال الهی، ظهور انقلابی برتر و ظهور در انتظار دکترین ظهور بیان می‌شود. بنابراین نظریه اختیاری بودن ظهور الفاظ مرده است که باید روح دکترین ظهور، در آن دمیده شود. و این راه گر چه سخت است و دشوار ولی بهترین اعمال، سخت‌ترین آن هاست، و از این رو انتظار فرج، بهترین اعمال است. پس ظهور رفتنی است نه آمدنی، این ما هستیم که باید تاریخ را به سوی ظهور، پیش ببریم واین مهم به انجام نمی‌رسد، مگر با تحقق دکترین ظهور.


پاورقی‌ها مربوط به مصادر اقوال و ارجاعاتی است که مؤلف در متن آورده است. فهرست مطالب در آغاز اثر گنجانده شده است.
[۱] امام مهدی در آینه قلم، ج۲.



۱. امام مهدی در آینه قلم، ج۲.



نرم افزار کتابخانه مهدویت، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.


رده‌های این صفحه : کتاب شناسی | کتب مهدویت




جعبه ابزار