• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

همت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



همت در لغت به معنای عزم قوی و در اصطلاح به معنای سعی و کوشش در تحصیل سعادت و کمال است. همت بلند یکی از نشانه‌های روح بزرگ آدمی است و برنامه‌های اسلامی، انسان‌ها را تشویق می‌کند که روح بلند داشته و خود را محدود به امور پست نکنند. بلندهمتی دارای نشانه‌ها و آثاری است و در مقابل دون‌همتی هم دارای آثار و عواقبی است که ذیلا به آنها خواهیم پرداخت.

فهرست مندرجات

۱ - معنای همت
       ۱.۱ - در لغت
       ۱.۲ - در اصطلاح
۲ - دون‌همتی
۳ - نشانه بلندهمتی
       ۳.۱ - ایمان
       ۳.۲ - بخشش و انفاق
              ۳.۲.۱ - اثرات انفاق
       ۳.۳ - اعمال زیبا
       ۳.۴ - فرمان‌بری از خدا
       ۳.۵ - نگهداری حرمت
       ۳.۶ - طمع نداشتن
       ۳.۷ - قناعت و بی‌نیازی
       ۳.۸ - اخلاق نیکو
۴ - موارد بکارگیری همت
       ۴.۱ - مسیر آخرت
       ۴.۲ - موارد نیاز آدمی
۵ - آثار بلندهمتی
       ۵.۱ - خشنودی خداوند
       ۵.۲ - اطاعت خداوند
       ۵.۳ - شرافت
       ۵.۴ - عظمت
       ۵.۵ - رسیدن به هدف
       ۵.۶ - ارزش‌مندی
       ۵.۷ - قناعت همیشگی
       ۵.۸ - شجاعت
       ۵.۹ - بردباری
       ۵.۱۰ - نشانه مؤمن
۶ - آثار کم‌همتی
       ۶.۱ - از دست رفتن فضائل
       ۶.۲ - محرومیت از همنشینی
       ۶.۳ - کم‌ارزشی
       ۶.۴ - کم‌خیر بودن
       ۶.۵ - غصه هنگام مرگ
       ۶.۶ - زیان‌کاری
       ۶.۷ - حسادت
۷ - پانویس
۸ - منبع


معنای لغوی و اصطلاحی همت از قرار زیر است.

۱.۱ - در لغت

همت در لغت از ریشه‌ همّ به معنای عزم قوی است. راغب همت را غم و اندوهی دانسته که انسان را ذوب و ضعیف می‌کند
[۲] خسروی حسینی، سیدغلامرضا، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن‌، ج۴، ص۵۲۸.


۱.۲ - در اصطلاح

در اصطلاح علوّ همت عبارت است از سعی و کوشش در تحصیل سعادت و کمال و طلب کردن کارهای بزرگ و عالی، بدون در نظر گرفتن سود و زیان دنیا، به‌طوری‌ که به سبب دست یافتن به منافع دنیوی شادمان نشود و از فقدان آن اندوهگین نگردد بلکه در طریق طلب، از مرگ و کشته‌ شدن و مانند آن‌ها باک نداشته باشد.
[۳] مجتبوی، سیدجلال‌الدین، علم اخلاق اسلامی (ترجمه کتاب جامع السعادات)، ص۳۲۲.

حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «بهترین همت‌ها، بلندترین آن‌ها است؛ خیر الهمم اعلاها.»


ضد همت دون‌همتی است، به معنای پستی طبع و قصور همت از طلب کارهای بزرگ و قناعت نمودن به اعمال جزئی که این صفت خبیثه نتیجه کم‌دلی و ضعف نفس است.


نشانه بلند‌همتی را می‌توان در رفتارهای شخص پیدا کرد و نشانه‌های آن را می‌توان در موارد زیر برشمر.

۳.۱ - ایمان

ایمان یک شخص گواهی است بر همت بلند او چنان‌چه از امام علی (علیه‌السلام) نقل شده است: بلندهمتی از ایمان است.
[۶] صابری یزدی، علی‌رضا، الحکم الزاهره، ترجمه انصاری‌، ص۴۵۸.


۳.۲ - بخشش و انفاق

بخشش یکی دیگر از نشانه‌های همت است که فرد دارای انفاق و بخشش، دارای همت نیز هست و در واقع انفاق و بخشش نتیجه‌ای از نتایج همت است.

۳.۲.۱ - اثرات انفاق

انفاق، از سه جهت باعث تکامل فردی و رشد آدمی است:
۱. موانع تکامل نفسی و رشد انسانی را از میان بر می‌دارد.
۲. روح انسانیت را در آدمی آشکار می‌سازد، و نهال گذشت و بلند‌همّتی را در روح می‌نشاند.
۳. در آدمی روح تربیت اسلامی را رشد می‌دهد. من شرف الهمه بذل الانسان.
[۷] حکیمی، محمد و علی و علیرضا، الحیاة، ترجمه احمد آرام‌، ج‌۶، ص۱۱۴.

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: بذل و بخشش آدمی نشانه بلندهمتی اوست.
[۸] تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ص۳۸۳.


۳.۳ - اعمال زیبا

شخصی که دارای همت بلند است، در امور خود تمام دقت را به کار می‌برد و سعی بر آن دارد که کار را به نحو احسن به پایان برساند.
حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «کردار زیبا خبر از بلندی همت می‌دهد؛
[۹] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۱، ص۳۶۵.
الفعل الجمیل ینبی عن علو الهمه.»

۳.۴ - فرمان‌بری از خدا

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: فرمان‌بری از خداوند همت زیرکان است. «نافرمانی از خدا همت پلیدان است؛ الطاعه همه الأکیاس، المعصیه همه الأرجاس.»

۳.۵ - نگهداری حرمت

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «شریف‌ترین همت‌ها نگهداری حق و حرمت‌ها و رعایت عهد و پیمان‌هاست؛ أشرف الهمم رعایه الذمام.»

۳.۶ - طمع نداشتن

«طمع نداشتن به آن‌چه در نزد مردم است، (نشان) بلندهمتی است؛ الکف عما فی أیدی الناس عفه و کبر همه.»

۳.۷ - قناعت و بی‌نیازی

«پای‌بندی به قناعت، از والایی همت است؛ من شرف الهمه لزوم القناعه.»
بی‌نیازی از مردم: امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «عزت بی‌نیازی از مردم را با بلندی و بزرگی همت جلب نما؛ اسْتَجْلِبْ عِزَّ الْیَأْسِ بِبُعْدِ الْهِمَّةِ.»

۳.۸ - اخلاق نیکو

اخلاق نیکو ثمره بلندهمتی است.
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «بهترین خوی‌ها برتری همّت‌ها است؛
[۱۷] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۲، ص ۳۹۵.
احسن الشّیم شرف الهمم.»


همت در کارهایی که موجب سعادت انسان می‌شود از قرار ذیل است.

۴.۱ - مسیر آخرت

انسان مؤمن باید بلند‌همت باشد و تمام همت خود را در مسیر آخرت قرار دهد که بنابر کلام امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام): «هر کس که آخرت همتش باشد، از خیر به نهایت آرزویش می‌رسد؛ من کانت الاخره همته بلغ من الخیر غایه امنیته.»
ایشان هم‌چنین می‌فرمایند: «همت و تلاش خود را صرف آخرتت کن؛ اجعل همّک و جهدک لآخرتک.»
«و همگی همّت و سعی خود را از برای رهائی از جایگاه بدبختی و عقاب و رستگاری از محلّ بلا و عذاب بگردان؛
[۲۰] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۲، ص۲۲۳.
اجعل کلّ همّک و سعیک للخلاس من محلّ الشّقاء و العقاب و النّجاة من مقام البلاء و العذاب.»
زیرا «هر که دنیا عزم او باشد بدبختی و غم او در روز قیامت طولانی شود؛
[۲۱] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۵، ص۴۴۶.
من کانت الدّنیا همّه طال یوم القیامة شقاؤه و غمّه.»
و اگر «عزم و قصد او آنچه نزد خدای سبحان است نباشد، به آرزوهای خود نمی‌رسد؛
[۲۲] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۵، ص۴۱۰
من لم یکن همّه ما عند اللَّه سبحانه لم یدرک مناه.»

۴.۲ - موارد نیاز آدمی

هم‌چنین ایشان توصیه می‌فرمایند که «همت خود را صرف چیزهایی کن که به آن نیاز داری و آن‌چه را به کار تو نمی‌آید پیگیری مکن؛ اقصر همتک علی ما یلزمک و لا تخض فیما لا یعنیک.»
آری، انسان باید در تمام شئون زندگی، بلندهمت باشد و این بلندهمتی را در همه جنبه‌های زندگی خود بکار گیرد، بدین‌صورت که در تمام زمینه‌ها از جمله کسب علم، انجام عبادات، تأمین معاش و امور دیگری چون صله‌ رحم، خوش‌ اخلاقی در برابر مردم، دوری از هرگونه گناه، پرداختن به کار خیر و هر امری که شایسته یک انسان مومن است، همت عالی را سرلوحه کار خود قرار دهد.


دست‌یابی به آرمان‌های بلند نیاز به همتی بلند دارد، زیرا همت‌های بلند است که می‌تواند موانع را بردارد و آدمی را در مسیر خود، به اوج والایی برساند و آثار نیکویی نصیب انسان نماید که از جمله آن آثار عبارتند از:

۵.۱ - خشنودی خداوند

خشنودی خداوند متعال در کارهایی است که نشانگر همت عالی فرد باشد.
پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «خداوند متعال از کارهای بزرگ و امور عالی خوشنود می‌گردد؛ انّ الله یحبّ معالی الامور و یکره سفسافها.»

۵.۲ - اطاعت خداوند

تلاش برای اطاعت الهی، چون‌که شخص بلند همت، به کمتر از بهشت راضی نمی‌شود.
[۲۵] اخلاق اسلامی، ترجمه سید صادق شفائی زاده، ج۱، ص۷۰۰.


۵.۳ - شرافت

شرافت نصیب کسی می‌شود که همت خود را صرف امور ناچیز نگرداند.
حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند:«شرف و بلندی مرتبه به همّت‌های بلند است نه به استخوان‌های کهنه شده؛
[۲۶] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۲، ص۱۰۶.
الّشرف بالهمم العالیة لا بالرّمم البالیة.»
امام محمد باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «هیچ شرفی همانند بلندهمتی نیست؛ لَا شَرَفَ کَبُعْدِ الْهِمَّة.»

۵.۴ - عظمت

همت عالی صاحبش را به عظمت و بزرگی می‌رساند.
حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هر که از نردبان همت بلند بالا رود، جهانیان او را به دیده تعظیم بنگرند؛ من رقی درجات الهمم عظّمته الامم.»
و نیز می‌فرمایند: «هیچ چیز مانند همت بلند انسان را بزرگ نکرد؛ ما رفع امرء کهمّته.»
در کلام دیگر ایشان بزرگواری و آقایی را نتیجه داشتن همت بلند دانسته‌اند. الکرم نتیجة علوّ الهمّة.

۵.۵ - رسیدن به هدف

«هر که توان خود را برای رسیدن به هدف خود به کار گیرد به تمام خواسته‌هایش خواهد رسید؛ من بذل جهد طاقته بلغ کنه ارادته.»

۵.۶ - ارزش‌مندی

«ارزش آدمی به اندازه همتش است؛
[۳۲] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۴، ص۵۰۰.
قدر الرّجل علی قدر همّته.»

۵.۷ - قناعت همیشگی

«همت بلند، قناعت همیشگی همراه دارد؛ من شرف الهمّة لزوم القناعة.»

۵.۸ - شجاعت

«شجاعت مرد به اندازه همت اوست؛
[۳۴] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۴، ص۵۰۰.
شجاعة الرّجل علی قدر همّته.»

۵.۹ - بردباری

بردباری یکی دیگر از ثمرات همت است.
امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «بردباری و درنگ هم آهنگ هستند و نتیجه آن بلند همّتی است؛ الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ یُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ.»

۵.۱۰ - نشانه مؤمن

از نشانه‌های مؤمن داشتن همت بلند است.
حضرت صادق (علیه‌السلام) فرمود: مؤمن به ایمان نمی‌رسد مگر اینکه عقلش کامل باشد و عقلش به کمال نخواهد رسید مگر این‌که در او ده خصلت باشد: خیرش به همه برسد و مردم از شرش در امان باشند، کارهای نیک را از خود اندک بداند و کارهای اندک دیگران را بسیار بشمارد.... هرگاه با کسی که از او متقی‌تر است ملاقات کرد در برابر او تواضع کند.
[۳۷] عطاردی‌، عزیزالله، ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار، ج‌۱، ص۱۳۰



کارهای پست نشانه بی‌همتی است. همان‌طور که همت بلند، آدمی را رشد می‌دهد و به کمالات می‌رساند، همت کوتاه و بی‌تفاوتی، به سقوط انسان می‌انجامد و آثاری از خود برجای می‌گذارد که می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۶.۱ - از دست رفتن فضائل

«کسی که همتش کوچک باشد فضائل او از دست می‌رود؛
[۳۸] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۵، ص۲۱۰.
من صغرت همّته بطلت فضیلته.»

۶.۲ - محرومیت از همنشینی

محروم شدن از همنشینی با دیگران یکی از آثار کم‌همتی است.
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «با آدم کوتاه‌همت هم‌صحبت مشو (که تو را نیز ساقط می‌کند.)؛ من دنت همّته فلا تصحبه.»

۶.۳ - کم‌ارزشی

کم‌ارزش بودن از آثار کم‌همتی می‌باشد.
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «کسی که همتی جز پر کردن شکم ندارد قیمت او نیز همان است که از شکم او بیرون می‌آید؛ من کانت همّته ما یدخل فی بطنه کانت قیمته ما یخرج من بطنه.»
و نیز می‌فرمایند: «آدمیّتی برای کسی که در او همّتی نباشد، نیست؛
[۴۱] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۶، ص۴۰۲.
لا مروّة لمن لا همّة له.»

۶.۴ - کم‌خیر بودن

آدم کم‌همت کم‌خیر است.
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «چه بی‌خیر است کسی که فکری جز شکم و شهوت ندارد؛ ما ابعد الخیر ممّن همّته بطنه و فرجه.»

۶.۵ - غصه هنگام مرگ

«کسی که همتی جز دنیا ندارد هنگام مردن غصه او بسیار خواهد بود؛
[۴۳] تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۳۵۹.
من کانت الدّنیا همّته اشتدّت حسرته عند فراقها.»

۶.۶ - زیان‌کاری

«زیان‌کار نیست مگر کسی که همّت او نفس او باشد؛
[۴۴] خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۶، ص۱۰۵.
ما المغبوط الّا من کانت همّته نفسه.»

۶.۷ - حسادت

انسان کم‌همت دلی پرحسد دارد و به دیگران حسد می‌ورزد.
امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «حسادت دوست بر نعمتی از کمی همّت اوست؛
[۴۵] خوانساری، جمال‌الدین، شرح الحکم، ج‌۶، ص۱۱.
من صغر الهمّة حسد الصّدیق علی النّعمة.»


۱. مصطفوی، حسن‌، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌، ج‌۱۱، ص۲۸۶.    
۲. خسروی حسینی، سیدغلامرضا، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن‌، ج۴، ص۵۲۸.
۳. مجتبوی، سیدجلال‌الدین، علم اخلاق اسلامی (ترجمه کتاب جامع السعادات)، ص۳۲۲.
۴. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم‌، ص۳۵۵.    
۵. نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، ص۲۱۸.    
۶. صابری یزدی، علی‌رضا، الحکم الزاهره، ترجمه انصاری‌، ص۴۵۸.
۷. حکیمی، محمد و علی و علیرضا، الحیاة، ترجمه احمد آرام‌، ج‌۶، ص۱۱۴.
۸. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ص۳۸۳.
۹. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۱، ص۳۶۵.
۱۰. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، ص۷۴.    
۱۱. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۴۰.    
۱۲. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۴۰.    
۱۳. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۲۱۳.    
۱۴. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۷۴.    
۱۵. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۳۹۱.    
۱۶. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل‌، ج۱۲، ص۶۹.    
۱۷. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۲، ص ۳۹۵.
۱۸. تمیمی آمدی، عبد الواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۶۴۶.    
۱۹. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۱۳۳.    
۲۰. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۲، ص۲۲۳.
۲۱. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۵، ص۴۴۶.
۲۲. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۵، ص۴۱۰
۲۳. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۱۳۴.    
۲۴. حر العاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ‌ج۱۷، ص۷۳.    
۲۵. اخلاق اسلامی، ترجمه سید صادق شفائی زاده، ج۱، ص۷۰۰.
۲۶. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۲، ص۱۰۶.
۲۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۷۸، ص۱۶۵.    
۲۸. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۶۲۱.    
۲۹. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۷۱۱.    
۳۰. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۷۹.    
۳۱. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۶۳۸.    
۳۲. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۴، ص۵۰۰.
۳۳. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۶۸۱.    
۳۴. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۴، ص۵۰۰.
۳۵. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، محمد دشتی‌، ص۳۸۵.    
۳۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱، ص۱۰۸.    
۳۷. عطاردی‌، عزیزالله، ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار، ج‌۱، ص۱۳۰
۳۸. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۵، ص۲۱۰.
۳۹. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۶۶۰.    
۴۰. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۶۴۱.    
۴۱. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۶، ص۴۰۲.
۴۲. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۱۹۰.    
۴۳. تمیمی آمدی‌، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص۳۵۹.
۴۴. خوانساری، جمال‌الدین، شرح غرر الحکم، ج‌۶، ص۱۰۵.
۴۵. خوانساری، جمال‌الدین، شرح الحکم، ج‌۶، ص۱۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «همت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۳/۲۱.    






جعبه ابزار