• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کنایه (اصول)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کنایه به ذکر لازم و اراده ملزوم اطلاق می‌شود.



کنایه، از احوال لفظ و مقابل مجاز بوده و عبارت است از ذکر لازم آوردن معنای حقیقی و اراده ملزوم آن معنای کنایی؛ بنابراین، در جایی که معنای حقیقی لفظ، لازمه معنای دیگری (ملزوم) است، اگر معنای حقیقی آورده شده و ملزوم آن اراده گردد، به آن کنایه گفته می‌شود، مانند این که گفته شود: «زید کثیر الرماد»؛ یعنی خاکستر خانه زید زیاد است و زیاد بودن خاکستر خانه، لازمه مهمان نوازی و جود و سخاوت او است. در این مثال، کثیر الرماد، معنای کنایی سخاوت است.


در کتاب « اصول الفقه الاسلامی » آمده است:
«تعریف الکنایة: الکنایة هی لفظ استتر المراد منه فی نفسه فلا یفهم الا بقرینة سواء اکان المراد معنی حقیقیة‌ام معنی مجازیا... فالکنایة عند الاصولیین اعم منها عند علماء البیان لانها تشمل الحقیقة و اما عند علماء البیان فالکنایة تقابل المجاز و هی عندهم لفظ یقصد بمعناه الموضوع له معنی ثان ملزوم له مثل قولهم: «فلان طویل النجاد»، یقصد به طول القامة فطول القامة ملزوم لطول النجاد».
[۱] اصول الفقه الاسلامی، زحیلی، وهبه، ج۱، ص۳۰۹.



فرق کنایه و مجاز آن است که در کنایه، معنای موضوع له و معنای کنایی هر دو اراده می‌شود هر چند به کمک قرینه و شنونده از معنای موضوع له به معنای کنایی منتقل می‌شود، اما در مجاز، معنای موضوع له اراده نمی‌شود، زیرا مجاز، استعمال در غیر موضوع له است و با اراده معنای موضوع له منافات دارد.
بعضی از کتاب‌های اصولی، معنای کنایه در نزد اصولیان را با معنای کنایه در نزد عالمان علم متفاوت دانسته و کنایه اصولی را، اعم از کنایه در علم بیان گرفته‌اند.
[۲] فرهنگ معارف اسلامی، سجادی، جعفر، ج۴، ص۵۸.
[۳] تقنین اصول الفقه، عبدالبر، محمد زکی،ص۱۴۳.



۱. اصول الفقه الاسلامی، زحیلی، وهبه، ج۱، ص۳۰۹.
۲. فرهنگ معارف اسلامی، سجادی، جعفر، ج۴، ص۵۸.
۳. تقنین اصول الفقه، عبدالبر، محمد زکی،ص۱۴۳.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۶۸، برگرفته از مقاله «کنایه».    


رده‌های این صفحه : احوال لفظ | مباحث الفاظ




جعبه ابزار