• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

گستره معنانی رحمن و رحیم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گستره معنایی «رحمن» و «رحیم»، در روایات اهل بیت (علیهم‌السلام) بیان شده است. شماری از روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) صفت‌های «رحمان» و رحیم» را از نظر معنا با هم یکسان دانسته‌اند.



شماری از روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) صفت‌های «رحمان» و «رحیم» را از نظر معنا با هم یکسان دانسته‌اند. از سوی دیگر، فرقی ندارند، و شماری دیگر، تصریح می‌کنند که صفت «رحمان»، به رحمت عام الهی و صفت «رحیم» به رحمت خاص او اشاره دارند. برخی از محققان ظاهر دسته دوم از روایات را مخالف با قرآن دانسته و بر این باورند که باید آنها را تاویل کرد و یا کنار گذاشت.
روایاتی که واژه‌های «رَحمان» و «رحیم» را تفسیر کرده‌اند، چند دسته‌اند:

۱.۱ - دسته اول

روایاتی که اشاره دارند میان صفت‌های «رحمان» و «رحیم» تفاوتی وجود ندارد؛ مانند آن چه از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده که ضمن دعایی ـ که خداوند به ایشان تعلیم فرموده ـ آمده است:
یا رحمان الدنیا و الآخرة و رحیمهما؛ (کلاهما عن عبد اللّه‌ بن مسعود)(، عن زید بن علیّ، عن آبائه، عن الامام علیّ علیهم السلام، عنه صلی الله علیه و آله)(عن اسماعیل بن جابر، عن الامام الصادق علیه السلام.)(عن سعد بن سعد، عن الامام الرضا علیه السلام)(عن احمد بن موسی بن سعد، عن الامام الرضا علیه السلام)
[۸] طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجّد، ص۳۳۶، ح۴۴۳.
( عن الامام الصادق (علیه‌السّلام)( (عن الامام الکاظم علیه السلام.) (عن ابی بکر) (گفتنی است که در برخی از دعاها «یا رحمن الدنیا و رحیم الآخرة» نیز آمده، ولی آنچه ابو هلال گفته ـ که در برخی از دعاها آمده: «یا رحمن الدنیا و الاخره و رحیم الدنیا» ـ در منبعی یافت نگردید.)
‌ای ولایت‌گر در دنیا و آخرت و مهرورز در آن دو!
و در دعایی دیگر منسوب به ایشان آمده است: انّک تسمیت لسعة رحمتک الرحمن الرحیم؛
به خاطر گستردگی رحمتت، رحمت‌گر فیروز نام گرفت‌ه‌ای.
و نیز در تفسیر منسوب به امام عسکری (علیه‌السّلام) آمده است:
الرَّحمنُ العاطِفُ عَلی خَلقِهِ بِالرِّزقِ، لا یَقطَعُ عَنُهم مَوادَّ رِزقِهِ و اِنِ انقَطَعوا عَن طاعَتِهِ. الرَّحیمُ بِعِبادِهِ المُؤمِنینَ فی تخَفیفِهِ عَلَیهِم طاعاتِهِ، و بِعِبادِهِ الکافِرینَ فِی الرِّفقِ بِهِم فی دُعائِهِم اِلی موافَقَتِهِ؛
رحمت‌گرِ عطوفت‌کننده به آفریدگانش با روزی، که موادّ روزیِ خود را از آنان قطع نمی‌کند، گرچه ایشان از طاعت او باز ایستند. به بندگان مؤمنش در سبک کردن تکلیف‌های خود بر ایشان، و به بندگان کافرش در مدارا با ایشان در فراخواندنشان به سازش [با] او مهربان است.
این روایات دلالت دارند که رحمانیت خداوند متعال به دنیا اختصاص ندارد و رحیمیت او، ویژه اهل ایمان نیست، بلکه خداوند منّان در دنیا و آخرت قابل توصیف به صفت‌های «رحمان» و «رحیم» است.

۱.۲ - دسته دوم

روایاتی که بر اشاره صفت «رحمان» به رحمت عام الهی، و صفت «رحیم» به رحمت خاص او دلالت دارند؛ مانند آنچه از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده که فرمود:
الرحمن اسم خاص بصفة عامة و الرحیم اسم عام بصفة خاصه؛ رحمان، اسم خاص با توصیف عام و رحیم اسم عام با توصیف خاص است.
ظاهراً مقصود از این روایت، آن است که «رحمان» نامی ویژه خداوند متعال است، ولی به صفت عام الهی و رحمت واسعه او اشاره دارد و در مقابل، «رحیم» نامی است که به خدا اختصاص ندارد، ولی به صفت خاص و رحمت ویژه او نسبت به انسان‌های شایسته اشاره می‌کند.
در روایت دیگر از آن حضرت در تفسیر «بسمله» آمده است:
الرحمن، بجمیع خلقه والرحیم بالمؤمنین خاصه؛ رحمان، رحمت‌گر به همه آفریده‌هایش است و رحیم، تنها مهروز به مؤمنان است.
و در روایتی از حضرت عیسی (علیه‌السّلام) نقل شده است:
الرحمن، رحمان الدنیا، و الرحیم رحیم الآخره؛ رحمان، رحمت‌گر در دنیا و رحیم، رحمت‌گر در آخرت است.


ابن عباس در تفسیر «بسمله» از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده که فرمود:
فاذا قال العبد: «بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم» قال اللّه‌ عزّوجلّ عبدی دعانی باسمین رقیقین احدهما ارق من الآخر [فالرحیم ارق من الرحمان و کلاهما رقیقان (ظاهراً این قسمت، سخن ابن عباس است.) ]...؛
هر گاه بنده بگوید: به نام خداوند رحمت‌گر مهروز، خداوند عزیز و جلیل می‌گوید: بنده‌ام، مرا با دو اسم لطیف صدا زد؛ یکی از دیگری لطیف‌تر است. هر دو لطیف‌اند؛ رحیم لطیف‌تر از رحمان است.
این روایت را نیز می‌توان به روایات پیشین ملحق نمود؛ زیرا با توجه به این‌که رقّت در‌باره خداوند متعال بی‌معناست، رقیق‌تر بودن صفت «رحیم» ناظر به رحمت بیشتر و با کیفیت بهتر خواهد بود که با رحمت خاص الهی منطبق است.
این دسته از روایات نه تنها ظاهراً با روایات دسته اول، بلکه به گفته آیة‌اللّه‌ خویی (رحمة‌الله‌علیه) ظاهر آنها با قرآن نیز مخالفت دارد و از این‌رو، باید آنها را یا تاویل نمود و یا کنار گذاشت:
در بعضی از روایات آمده است که «رحمان» اسم خاص است و معنایش عام، ولی «رحیم» اسم عام است و معنایش خاص؛ زیرا که به آخرت و یا مؤمنین اختصاص دارد.
[۲۵] طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، ج۱ ص۴۳.
[۲۶] بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۸.
باید این روایات را تاویل نمود یا به کنار گذاشت؛ زیرا ظاهر آنها با کتاب خدا مخالفت دارد؛ چون کلمه رحیم در قرآن بدون این که به مؤمنین و یا به آخرت اختصاص داشته باشد، استعمال شده است که اینک نمونه‌هایی از آنها:
فَمَن تَبِعَنِی فَاِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَاِنَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ هر کس از من پیروی کند، از من است و هر کس از من نافرمانی کند، پس تو بخشنده و مهربانی.
نَبِّئْ عِبَادِی اَنِّی اَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم!
اِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ؛ خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است.
رَبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فِی الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ اِنَّهُ کَانَ بِکُمْ رَحِیماً؛ پروردگارتان کسی است که کشتی را در دریا برای شما به حرکت در می‌آورد تا از نعمت او بهره‌مند شوید. او نسبت به شما مهربان است.
وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ اِن شَاءَ اَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ اِنَّ اللَّه کَانَ غَفُوراً رَّحِیماً؛ اگر بخواهد منافقان را عذاب می‌کند و یا اگر توبه کنند، توبه‌شان را می‌پذیرد که خداوند بخشایش‌گر و مهربان است.
می‌بینیم در این آیات و دیگر آیاتی که در این‌جا نیامده است، کلمه «رحیم» در معنای عمومی به کار رفته است که خداوند بر همه کس از مؤمن و منافق و بر هر انسانی در هر دو جهان رحیم و مهربان است.


در بعضی دعاها نیز آمده است: «یا رَحْمنُ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ رَحیمُهُما» که در این دعاها، «رحمان» و «رحیم»، هر دو، به یک صورت به کار رفته است. از این جا معلوم می‌شود که از نظر عمومیت و خصوصیت، فرقی بین این دو کلمه نیست.
شاید منظور از آن روایات ـ که کلمه «رحیم» را از نظر معنا خاص می‌دانند و آن را تنها به عالم آخرت مختص می‌کند ـ این است که اگر رحمت خدا تا عالم آخرت امتداد و ادامه نداشته باشد و در این جهان منقطع گردد، وجود این‌گونه رحمت با نبودش مساوی است؛ زیرا رحمتی که در پشت سر آن عذاب و بدبختی بیاید، سودی نخواهد داشت و در واقع، رحمت نیست و رحمتی که زایل و منقطع شود، به ناچار، در عذاب و بدبختی دائمی محو خواهد شد. از این رو، می‌توان گفت که رحمت به معنای واقعی آن، تنها و تنها به حال مؤمنان سود می‌بخشد و اختصاص رحمت به مؤمنان به این معناست؛ نه بدان معنا که خداوند به غیر مؤمنان اصلاً رحم نکند.
[۳۲] خویی، ابوالقاسم، بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ص۵۷۰ - ۵۷۱.



به نظر می‌رسد که این توجیه برای روایات یاد شده، قابل خدشه است؛ زیرا رحمت عام الهی همانند رحمت خاص او، رحمت حقیقی است، لیکن انسان‌های ناشایسته از آن سوء استفاده می‌نمایند.
از سوی دیگر، سند روایتی که «رحمان» را صفت عام و «رحیم» را صفت خاص می‌داند، معتبر است و با توجه به این که در قرآن «رحمان»، بیشتر در رحمت عام و «رحیم» در رحمت خاص به کار رفته (کلمه «رحمان» ۱۶۹ بار در قرآن آمده که ۱۱۴ بار آن در بسم الله الرحمن الرحیم و با ۴۵ بار در آیات دیگر است و از مجموع این موارد، ۱۵۸ بار در رحمت عام و یازده بار در رحمت خاص به کار رفته است. همچنین، کلمه «رحیم» ۲۲۷ بار در قرآن آمده است که ۱۱۴ بار آن در بسم الله الرحمن الرحیم آمده است و ۱۱۳ بار در آیات دیگر قرار دارد. ۲۱۲ مورد از این استعمالات در رحمت خاص و پانزده بار در رحمت عام به کار رفته است.) و این مضمون در روایات دیگر نیز مورد تاکید گرفته، نمی‌توان این روایات را کنار گذاشت، بلکه باید میان این روایات و روایاتی که خداوند متعال را «رحمن» و «رحیم» در دنیا و آخرت می‌دانند و همچنین آیاتی که «رحمان» را بر رحمت اخروی و «رحیم» را بر رحمت دنیوی اطلاق کرده‌اند، بدین‌سان جمع بندی کرد که:


معنای «رحمان» بودن خداوند متعال در دنیا این نیست که او در آخرت «رحمان» نیست؛ همان طور که معنای «رحیم» بودن او در آخرت به معنای نفی رحیمیت او در دنیا نیست؛ بلکه معنای رحمانیت خدا در دنیا این است که او در دنیا رحمتی دارد که در آخرت وجود ندارد؛ انواع امکانات و استعدادهایی که به صورت مشترک در اختیار همه انسان‌ها قرار دارند، مظهر رحمانیت حضرت حق است که در آخرت وجود ندارند، ولی با این حال، خداوند در آخرت نیز «رحمان» و دارای رحمت واسعه است و هر کس مانعی نداشته باشد، می‌تواند از رحمت واسعه الهی بهره‌مند شود.
همچنین، معنای رحیمیت خدا در آخرت این است که او در آخرت رحمتی دارد که در دنیا نیست و آن، بهشت جاودان است. انواع نعمت‌هایی که در آخرت، در اختیار انسان‌های شایسته است، مظهر رحیمیت اوست که در دنیا وجود ندارد، ولی با این حال، خداوند متعال در دنیا نیز «رحیم» است و نسبت به همه بندگان مهربان و هر کس مانعی نداشته باشد، می‌تواند از رحمت خاص الهی بهره‌مند گردد.
از این رو، از جهتی، «رحمان» صفت عام است و «رحیم» صفت خاص، زیرا نعمت‌های دنیوی میان انسان‌های شایسته و ناشایسته مشترک است، ولی نعمت‌های اخروی به انسان‌های شایسته اختصاص دارد.
از جهتی دیگر، «رحمان» و «رحیم» هر دو صفت عام الهی هستند؛ زیرا همه انسان‌هایی که مانعی برای بهره‌گیری از رحمت واسعه الهی نداشته باشند، می‌توانند از نعمت‌های الهی در دنیا و آخرت بهره‌مند گردند.


امام‌ خمینی وجه نام‌گذاری نفس رحمانی را برگرفته از «تنفیس کرب» می‌داند، به این معنا که خداوند با این فیض از اسمای ذاتی در غیب ذاتی که به ‌جهت نداشتن ظهور، در ضیق و‌اندماج‌اند، رفع ضیق و کرب می‌کند. ایشان اصطلاحاتی مانند وجود منبسط، فیض مقدس، نفخ ربوبی، مشیت مطلقه، حضرت حجاب اقرب، برزخیت کبری، حقیقت محمدیه و علویه، حضرت عماء، هیولای اولی رقع منشور، حق مخلوق به و کلمه‌ کن وجودی را منطبق بر نفس رحمانی می‌داند.
امام‌ خمینی نفس رحمانی را با برخی آیات الهی تطبیق و تفسیر کرده‌ است از جمله: آیه: (اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضِ) طبق این آیه از حق‌تعالی تجلی فعلی نوری و وجود منبسط اطلاقی صادر شده و این وجود منبسط سِعی و ربطی، دارای اشد مراتب حضور بوده و معلوم و علم تفصیلی او شمرده می‌شود.
امام‌ خمینی با ابطال ماهیات و حدود از ناحیه علت بر این باور است که وجود منبسط همان وجود فیض مقدس اطلاقی است که به تمام حیثیت، معلول است بدون اینکه حیثیت دیگری ورای حیثیت معلولی داشته باشد. و به‌واسطه تابش آن نور اشراقی، موجودات عالم طالع و ساطع گشته‌اند و این موجودات هم عین آن نور (نفس رحمانی) هستند و از آنجا که آن نور با محدود شدن در حدود و ماهیات، متعدد و متکثر شده‌ است، پس موجودات عالم عین آن اضافه اشراقی هستند و این اضافه قوام هر ظهوری است؛ اما به اعتبار اینکه برزخ البرازخ بین مرتبه خفای مطلق و موجودات مقیده می‌باشد، به آن اضافه اشراقی گویند. و این نفس رحمانی اضافه اشراقی حق است که زمین تاریک را روشن و فیض مقدسی است که به واسطه آن استعدادها روشن می‌شود.
[۴۰] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۶۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۱. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۷۵، ح ۱.    
۲. صدوق، محمد بن علی، فضائل الاشهر الثلاثة، ص۱۳۵، ح ۱۴۳.    
۳. طوسی، فضل بن حسن، امالی، ص۵۱۱، ح ۱۱۱۸.    
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۵۵۷، ح ۶.    
۵. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۹۵، ح ۲۵۷.    
۶. امام سجاد (علیه‌السلام)، الصحیفة السجّادیّة، ص۳۹۹، الدعاء ۵۴.    
۷. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۶، ح ۳۷.    
۸. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجّد، ص۳۳۶، ح۴۴۳.
۹. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجّد، ص۵۰۴، ح ۵۸۴.    
۱۰. ابن طاووس، محمد بن موسی، الدروع الواقیة، ص۲۳۲.    
۱۱. ابن طاووس، محمد بن موسی، الدروع الواقیة، ص۲۴۳.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۹، ص۳۸۳، ح ۶۸.    
۱۳. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۶۹۶، ح ۱۸۹۸.    
۱۴. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمّال، ج۲، ص۲۵۹، ح۳۹۶۶.    
۱۵. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۷۵.    
۱۶. عسکری، ابوهلال، معجم فروق اللغویة، ص۲۵۲.    
۱۷. ابن طاووس، محمد بن موسی، مهج الدعوات، ص۱۷۰.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۶، ص۳۲۴.    
۱۹. محمدی ری شهری، محمد، دانش نامه عقاید اسلامی، ج۶، خداشناسی، ج۶، ص۱۴۸، ح ۴۶۱۱.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۵۴.    
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۱۴، ح ۱.    
۲۲. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۹.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۹۳.    
۲۴. بیهقی، احمد بن حسین، شعب الایمان، ج۴، ص۳۷.    
۲۵. طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، ج۱ ص۴۳.
۲۶. بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۸.
۲۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۶.    
۲۸. حجر/سوره۱۵، آیه۴۹.    
۲۹. حج/سوره۲۲، آیه۶۵.    
۳۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۶.    
۳۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۴.    
۳۲. خویی، ابوالقاسم، بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ص۵۷۰ - ۵۷۱.
۳۳. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۶۰، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۳۴. خم خمینی، روح‌الله، مصباح الهدایه، ص۴۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۳۵. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۲۹۲-۲۹۳، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری    
۳۶. خمینی، روح‌الله، شرح دعاء السحر، ص۱۰۰-۱۰۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۳۷. نور/سوره، ۲۴، آیه۳۵.    
۳۸. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۷۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۳۹. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۷۷-۱۷۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۴۰. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۶۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



پایگاه رسمی محمدمهدی ری شهری، برگرفته از مقاله «گستره معنایی «رحمن» و «رحیم» در روایات اهل بیت علیهم السلام»، تاریخ بازیابی۹۶/۴/۲۱.    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار